English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 156 (7 milliseconds)
English Persian
bondwoman کلفت زرخرید
Other Matches
slave holder زرخرید
bondmaid زرخرید
slaving زرخرید اسیر
slaves زرخرید اسیر
slaved زرخرید اسیر
slave زرخرید اسیر
cable weft پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
chambermaids کلفت
chambermaid کلفت
moll کلفت
squatty کلفت
charwomen کلفت
charwoman کلفت
biddy کلفت
thickest کلفت
handmaiden کلفت
handmaidens کلفت
molls کلفت
stockier کلفت
woman کلفت
stockiest کلفت
stocky کلفت
maidservant کلفت
ladys maid کلفت
housemaids کلفت
housemaid کلفت
burly کلفت
servant maid کلفت
thicker کلفت
thick کلفت
blobber کلفت
hand maid کلفت
femme de chambre کلفت
handmaid کلفت
chamberer کلفت
chamber maid کلفت
swabber کلفت
labrose لب کلفت
trull کلفت
heavy-set کت و کلفت
bonne کلفت
tirewoman کلفت
heavyset کلفت زمخت
odalisque کلفت یا صیغه
muslinet مشمش کلفت
girl دوشیزه کلفت
girls دوشیزه کلفت
ruffian گردن کلفت
ruffians گردن کلفت
hawser طناب کلفت
box coat پالتوی کلفت
junk board مقوای کلفت
inspissate کلفت کردن
incrassate کلفت شدن
baryphonia کلفت صدایی
incrassate کلفت کردن
hoodman blind گردن کلفت
ancilla پیشخدمت زن کلفت
moppy کلفت بلند
yaks گاومیش دم کلفت
yak گاومیش دم کلفت
waitress ندیمه کلفت
poutingly لب کلفت کنان
roughneck گردن کلفت
thick-skinned پوست کلفت
impassive پوست کلفت
stiff necked گردن کلفت
thick skinned پوست کلفت
thickset تنگ کلفت
hawsers طناب کلفت
doubling کلفت ریسی
thick warp نخ تار کلفت
thick weft نخ پود کلفت
dumpy گردن کلفت
thickening کلفت سازی
waitresses ندیمه کلفت
parlour maid کلفت سرمیز
plank تخته کلفت
blunt کلفت کردن
pachydermatous پوست کلفت
pachydrmatous پوست کلفت
gold foil زرورق کلفت
thickens کلفت ترشدن
thickens کلفت کردن
thickened کلفت ترشدن
thickened کلفت کردن
thicken کلفت ترشدن
stodgy گردن کلفت
blunted کلفت کردن
blunter کلفت کردن
bluntest کلفت کردن
blunting کلفت کردن
blunts کلفت کردن
thicken کلفت کردن
indurate پوست کلفت کردن
moreen پارچه کلفت پردهای
ruffianly گردن کلفت وحشی
hyperostosis کلفت شدگی استخوان
pachyder mata جانوران پوست کلفت
heavyset چهارشانه کلفت وکوتاه
snubs کلفت وکوتاه سرزنش
bullied گردن کلفت گوشت
bullies گردن کلفت گوشت
bully گردن کلفت گوشت
bullying گردن کلفت گوشت
thug قاتل گردن کلفت
lumpy کلفت ناهنجار تودهای
lumpiest کلفت ناهنجار تودهای
snubbing کلفت وکوتاه سرزنش
snub کلفت وکوتاه سرزنش
pachyderm جانور پوست کلفت
lumpier کلفت ناهنجار تودهای
pachyderms جانور پوست کلفت
thugs قاتل گردن کلفت
fly line ریسمان کلفت ماهیگیری
marchioness نوعی گلابی کلفت
marchionesses نوعی گلابی کلفت
snubbed کلفت وکوتاه سرزنش
ancillary مستخدم بومی مربوط به کلفت
butch مرد یا پسر گردن کلفت
stick glove دستکش کلفت دروازه بان
chunk تکه بزرگ یا کلفت وکوتاه
boat rod چوب کلفت ماهیگیری با قایق
nappy کلفت و پرزدار خواب دار
nappies کلفت و پرزدار خواب دار
pachydrmatous ادم پوست کلفت و بیرگ
chunks تکه بزرگ یا کلفت وکوتاه
deep mouthed دارای صدای درشت و کلفت
parlormaid کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
beefcake آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
muscleman آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
meathead آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
grego جامه کوتاه باشلق دارازپارچههای کلفت
belly کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
senile keratosis کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
bellies کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
pea jacket or coat جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
fearnought یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود
barrels قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
barrel قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
gross کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grossing کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grossest کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grossed کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
barreled shaft میله تیر که وسط ان کلفت تراز انتهایش باشد
barong یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
grosser کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grosses کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
chest protector لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
cable طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cabled طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
petersham یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
club propeller ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
millboard مقوای جلد کتاب وامثال ان مقوای کلفت
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com