English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
acaro کلمهء پیشوندی است مشتق ازacarus به معنی
Other Matches
achromat کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromato کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
adreno کلمهء پیشوندی است به معنی
adren کلمهء پیشوندی است به معنی
adeno کلمهء پیشوندی است که به معنی
adeni کلمهء پیشوندی است که به معنی
aden کلمهء پیشوندی است که به معنی
aceto پیشوندی است مشتق ازکلمهء لاتین acetum که به معنی
acantho کلمهء پیشوندی بمعنی خار وخادار میباشد
mal پیشوندی که معنی بد
acoustico پیشوندی است به معنی
ads پیشوندی است لاتین به معنی
ad پیشوندی است لاتین به معنی
amphi [پیشوندی به معنی هر دو طرف یا جلو عقب مثل هم]
euphemisms استعمال کلمهء نیکو و مطلوبی برای موضوع یا کلمهء نامطلوبی
euphemism استعمال کلمهء نیکو و مطلوبی برای موضوع یا کلمهء نامطلوبی
euphemize استعمال کلمهء نیکو بجای کلمهء زشت
zero compression روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند
acceptation قبول معنی عرف معنی مصطلح
apposition کلمهء وصفی
antonyms کلمهء متضاد
antonym کلمهء متضاد
jussive کلمهء امری
signify معنی دادن معنی بخشیدن
signifying معنی دادن معنی بخشیدن
signifies معنی دادن معنی بخشیدن
adverts توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
advert توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
alliterate چند کلمهء نزدیک بهم را با یک حرف اغاز کردن
prefix پیشوندی
prefixes پیشوندی
micros پیشوندی بمعنی
micro پیشوندی بمعنی
actino پیشوندی بمعنی
atto پیشوندی به معنای 01 به توان 81-
hecto پیشوندی به معنای یکصد
tera پیشوندی به معنای یک تریلیونیم
mac پیشوندی بمعنی " فرزند"
hecto پیشوندی معادل 01 به توان 2
mal پیشوندی بمعنی بد و مضر
hepta پیشوندی بمعنی هفت
macs پیشوندی بمعنی " فرزند"
t پیشوندی برای یک تریلیون
tera پیشوندی برای 01 به توان 21
nano پیشوندی به معنای یک بیلیونیم
nano پیشوندی به معنای 01 به توان 9-
hept پیشوندی بمعنی هفت
prefix notation نشان گذاری پیشوندی
semi پیشوندی بمعنی : نیم
giga پیشوندی معادل 01بتوان 9
semis پیشوندی بمعنی : نیم
aces پیشوندی ازکلمه acetic بمعنی
pico پیشوندی به معنای 01 به توان منفی 21
counter- پیشوندی به معنای مخالف یاضد
picto پیشوندی بمعنی عکس وتصویر
ace پیشوندی ازکلمه acetic بمعنی
igni پیشوندی است بمعنی اتش
offshoot مشتق
offshoots مشتق
derivative مشتق
derivatives مشتق
formant مشتق
paronymous مشتق
paronym مشتق
parasyntetic مشتق
anti derivative ضد مشتق
pans قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
demi پیشوندی است بمعنی " نیم " و"نصف "
over- پیشوندی بمعنی زیادو زیاده و بیش
over پیشوندی بمعنی زیادو زیاده و بیش
arch : پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
poly پیشوندی بمعنی چند و بسیار وبس
infra پیشوندی بمعنی زیر و پایین وپست
arch- : پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
arches : پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
pan- قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
polys پیشوندی بمعنی چند و بسیار وبس
supra پیشوندی بمعنی بالا و روی ومافوق
turbos پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
cardi کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
icosi پیشوندی بمعنی بیست وبیست تایی
pan قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
turbo پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
cardio کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
cardia کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
silicic مشتق از سیلیس
differentiating مشتق گرفتن
differentiates مشتق گرفتن
formative کلمه مشتق
spiritous مشتق ازالکل
parasyntetic مشتق و مرکب
parial derivative مشتق جزئی
derivations مشتق گیری
derivation مشتق گیری
differentiation مشتق گیری
differentiate مشتق گرفتن
second derivative مشتق دوم
derive مشتق کردن
differential equations معادلات مشتق
denominators مشتق کننده
denominator مشتق کننده
calcic مشتق ازاهک
branches مشتق شدن
branch مشتق شدن
autologous مشتق از خود
derived field فیلد مشتق
differentiator مشتق گیر
derive مشتق شده از
diphyletic مشتق از دو نیا
to d. itself مشتق شدن
deriving مشتق شده از
deriving مشتق کردن
derives مشتق شده از
derives مشتق کردن
co- پیشوندی بمعنای 09 درجه منهای مقدار مذکور
ante : پیشوندی است بمعنی- پیش- و- قبل از- و-درجلو-
non پیشوندی است بمعنی >منفی <یا >خیر< و غیر
Co پیشوندی بمعنای 09 درجه منهای مقدار مذکور
partial derivative مشتق پاره ای [ریاضی]
romanesque مشتق از زبان لاتین
second derivative مشتق مرتبه دوم
Y prime مشتق ایگرگ [ریاضی]
Y' مشتق ایگرگ [ریاضی]
deverbative مشتق شده از فعل
analysis مشتق وتابع اولیه
patronymic مشتق از نام پدر
derived demand تقاضای مشتق شده
partial derivative مشتق جزیی [ریاضی]
adscititious مشتق از عامل خارجی
femto پیشوندی که بیان کننده یک کوادریلیوم یا یک میلیونیم یک بیلیون میباشد
somnambul کلمه پیشوندی است بمعنی راه رفتن در خواب
matronymic اسم مشتق ازطرف مادر
derives نتیجه گرفتن مشتق شدن
deriving نتیجه گرفتن مشتق شدن
derive نتیجه گرفتن مشتق شدن
differential equation معادله متغیر مشتق چیزی
deverbative بصورت مشتق استعمال شده
differentiable function تابع مشتق پذیر [ریاضی]
hemi پیشوندی است بمعنی نیم ونصف مانند hemisphereیعنی نیمکره
mis پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
mis- پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
tartarous دردی شکل مشتق از درده شراب
chain مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
chains مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
kiosk مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی
thallium عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
phonrtic drill مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
denominative مشتق ازاسم یاصفت موجب تسمیه
potash کربنات دو سود مشتق ازخاکستر چوب
embryonic membrane ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
adrenal مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
kiosks مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی
AC پیشوندی است برابرad- لاتین که قبل ازc و q به اینصورت در می اید مثل
acr پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
acro پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
adversative حرف نقض کلمهء نقض
epithelioma غده خوش خیم و یا بدخیم مشتق از بافت مخاطی
tetr پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
tetra پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
check مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checks مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checked مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
pl/m زبان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از pl/1 برای استفاده در ریزپردازنده ها
rhythm-and-blues نام نوعی موسیقی مردمی امریکایی که ریتم تند دارد و از آن مشتق شده
super : پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا- واقع درنوک چیزی- بالایی- فوق- برتر- مافوق-ارجح-بیشتر و ابر
hyper پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
hyper- پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
atto معنای پیشوندی با معنای یک تریلیونم یا بیلیونیوم یک بیلیون
irrationable بی معنی
purport معنی
unmeaning بی معنی
definition معنی
purports معنی
purporting معنی
hokum بی معنی
insensate بی معنی
rigmaroles بی معنی
pointless بی معنی
frothy بی معنی
rigmarole بی معنی
meaningless بی معنی
tosh بی معنی
purported معنی
intendment معنی
dulled بی معنی
significantly پر معنی
translation معنی
semantics معنی
equipollent هم معنی
fool begged بی معنی
significant پر معنی
significance معنی
abstracts معنی
abstracting معنی
abstract معنی
implications معنی
implication معنی
definitions معنی
signification معنی
drifted معنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com