Total search result: 201 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
numeric word |
کلمه عددی |
|
|
Other Matches |
|
num lock key |
کلیدی که کارایی قسمت عددی صفحه کلید را از کنترل نشانه گر به ورودی عددی تط بیق میدهد |
tested |
بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند |
tests |
بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند |
test |
بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند |
hyphens |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
hyphen |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
logogriph |
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد |
search and replace |
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند |
minuend |
عددی که از آن عددی کم میشود |
word |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
worded |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
least significant bit |
رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد. |
statute at large |
چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی |
prefixes |
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد |
prefix |
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد |
augmenting |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
augmented |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
word |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
augment |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
augments |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
worded |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
markers |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
marker |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
Persian rug |
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.] |
to rime one word with another |
یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن |
ring shift |
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند |
processor |
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم |
hypertext |
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر |
synonyms |
کلمه مترادف کلمه هم معنی |
syllable |
جزء کلمه مقطع کلمه |
syllables |
جزء کلمه مقطع کلمه |
synonym |
کلمه مترادف کلمه هم معنی |
lsb |
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است |
soft |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
keyword |
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد |
softer |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
softest |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
enclitic |
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد |
shifts |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
shifted |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
shift |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
soft |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
softest |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
softer |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
cycles |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
cycled |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
cycle |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
numerical |
عددی |
scalar |
عددی |
numerals |
عددی |
numeral |
عددی |
numeric |
عددی |
scalar quantity |
کمیت عددی |
numerical ability |
توانایی عددی |
numerical analysis |
انالیز عددی |
numerical control |
کنترل عددی |
numerical value |
ارزش عددی |
scalar product |
حاصلضرب عددی |
scalar value |
مقدار عددی |
numerical scale |
مقیاس عددی |
numeric subset |
زیرمجموعه عددی |
arithmetic progression |
تصاعد عددی |
cardinal utility |
مطلوبیت عددی |
numeralization |
عددی نمودن |
numeral system |
سیستم عددی |
number system |
سیستم عددی |
number representation |
نمایش عددی |
number index |
شاخص عددی |
number base |
مبنای عددی |
digital computer |
کامپیوتر عددی |
n/c |
کنترل عددی |
memory for digits |
حافظه عددی |
alphanumeric |
الفبا عددی |
numeric alphabetic |
عددی و الفبایی |
numeric character |
دخشه عددی |
numeric representation |
نمایش عددی |
numeric punch |
منگنه عددی |
numeric pad |
لائی عددی |
numeric format |
فرمت عددی |
numeric format |
قالب عددی |
numeric data |
دادههای عددی |
numeric data |
داده عددی |
numeric constant |
ثابت عددی |
numeric code |
رمز عددی |
numeric character set |
دخشگان عددی |
numeric character |
کاراکتر عددی |
alphameric |
الفبا عددی |
alphameric |
الفبا- عددی |
numeric |
صفحه کلید عددی |
alphanumeric character |
دخشههای الفبا عددی |
digraphic substitution |
رمز نویسی عددی |
multiplier |
عددی که ضرب میکند |
roots |
از عددی ریشه گرفتن |
root |
از عددی ریشه گرفتن |
numeric coding |
برنامه نویسی عددی |
numeric coprocessor |
کمک پردازنده عددی |
numeric keyboard |
صفحه کلید عددی |
numeric keypat |
قسمت کلید عددی |
dac |
مبدل عددی به قیاسی |
fixed numeric format |
قالب عددی ثابت |
pseudoscalar quantity |
کمیت شبه عددی |
automatic digital network |
شبکه عددی کامپیوتری |
numerical analysis |
تجزیه و تحلیل عددی |
alphanumeric display terminal |
ترمینال نمایش الفبا عددی |
number average molecular weight |
میانگین عددی وزن مولکولی |
digraphic substitution |
استفاده ازرمز عددی در پیامها |
computer numerical control |
کنترل عددی توسط کامپیوتر |
subtrahend |
عددی که از عدددیگر کسر میشود |
number average degree of polymerization |
میانگین عددی درجه بسپارش |
alphanumeric sort |
مرتب نمودن الفبا عددی |
non numeric programming |
برنامه ریزی غیر عددی |
index number |
عددی که دلالت برحجم کند |
octal number system |
سیستم عددی هشت هشتی |
numeric coprossor socket |
[پریز کمک پردازنده عددی] |
algorithms |
محاسبه عددی حساب رقومی |
multiplicand |
عددی که در دیگری ضرب شود |
algorithm |
محاسبه عددی حساب رقومی |
hexadecimal number system |
سیستم عددی شانزده شانزدهی |
real number |
عددی که با بخش کسری همراه است . |
quantization |
تبدیل سیگنال آنالوگ به صورت عددی |
default numetic font |
فونت عددی پیش فرض یاقراردادی |
amplitude |
تبدیل سیگنال آنالوگ به حالت عددی |
supernumerary |
بیش از اندازه عادی فوق عددی |
denary notation |
سیستم عددی در مبنای ده با استفاده از اعداد 0 تا 9 |
negative |
عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد |
types |
متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد |
calculators |
ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد |
dash number |
عددی که با یک خط فاصله ازشماره اصلی جدا شده |
calculator |
ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد |
typed |
متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد |
type |
متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد |
maximum |
بزرگترین عددی استفاده میشود یا مجاز است |
prime |
عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد |
text |
حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات |
texts |
حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات |
intelligence quotient |
عددی که هوش و زیرکی شخص را نشان میدهد |
dibit |
عددی که از دو بیت دودویی تشکیل شده است |
floating |
عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود |
subtrahend |
در عمل تفریق , عددی که از عدد دیگر کم شود |
mods |
باقی مانده تقسیم عددی بر عدد دیگر |
primes |
عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد |
negatives |
عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد |
mod |
باقی مانده تقسیم عددی بر عدد دیگر |
primed |
عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد |
rational number |
عددی که به عنوان تقسیم دو عدد کامل نوشته میشود |
alphamosaic |
برای ایجاد حروف گرافیکی و الفبا عددی در تلتکس |
notation |
سیستم اعداد پایه دو عددی که فقط ارقام 0 و 1 را دارد |
type |
متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد |
typed |
متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد |
notations |
سیستم اعداد پایه دو عددی که فقط ارقام 0 و 1 را دارد |
key |
کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است |
binary |
سیستم عددی پایه که فقط اعداد ۱و۰ را دارد |
types |
متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد |
ten's complement |
عددی که با افزودن یک به متمم نهم یک عدد دهدهی به دست آید |
string |
فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی |
augend |
عددی که عدد دیگر به آن اضافه میشود تا حاصل بدست آید |
alphanumeric |
ی از حروف الفبا- عددی که به عنوان یک واحد دستکاری و استفاده میشود |
ascii |
کدی که حروف الفبا- عددی را به صورت کد دو دویی نمایش میدهد |
American Standard Code for Information Interchange |
کدی که حروف الفبا عددی را به صورت کد دودویی بیان میکند |
numerical indicator tube |
هر گونه لامپ الکترونی که توانایی نمایش اشکال عددی را دارد |
string |
بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند |
cetane rating |
اشل عددی برای سنجش میزان بهسوزی سوختهای موتورهای دیزل |
f |
رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقداردهدهی عدد 51 است |
globally |
متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است |
e |
رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده متنافر با مقداردهدهی عدد 41 است |
global |
متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است |
alphanumeric |
عملوندی که میتواند شامل حروف الفبا- عددی مانند رشته ها باشد |
underflow |
نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است |
foxing |
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است |
string |
متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد |
quantizer |
وسیله تبدیل سیگنال ورودی آنالوگ به عددی که توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
waveform |
تبدیل وذخیره سازی یک حالت موج به صورت عددی با استفاده از مبدل آنالوگ / دیجیتال |
foxes |
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است |
fox |
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است |
digitize |
سطح حساس که موقعیت قلم را به حالت عددی تبدیل میکند تا رسم ها وارد کامپیوتر شوند |
quantization |
خطای تبدیل سیگنال آنالوگ به عددی با توجه به دقت محدوده ساده یا سیگنالی که به سرعت تغییر میکند |
led |
یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور |
critical raynold's number |
عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد |
number cruncher |
یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه |
f key |
برنامه کمکی مکینتاش که توسط فشار دادن کلیدهای Command و Shift باکلیدهای عددی از صفر تا 9اجرا میشود |
string |
سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند |
apt |
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی |
slewing |
سرعت حرکت ابزارهای ماشینی کنترل شده عددی ازیک محل به محل دیگر |
control total |
جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی |
calculating |
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین |
zone bits |
بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند |
isotopy |
دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی |
random number |
روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد |
fdm |
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند |
suffix notation |
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید |
word |
کلمه |
parol |
کلمه |
letter for letter <adv.> |
کلمه به کلمه |
exactly <adv.> |
کلمه به کلمه |
word for word |
کلمه به کلمه |
road sense |
کلمه |
verb |
کلمه |
MOT |
کلمه |
MOTs |
کلمه |
verbatim <adv.> |
کلمه به کلمه |