Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (22 milliseconds)
English	Persian
key	کلیدی که تابع دومی برای آن کلید دارد.
Other Matches
tactile	صفحه کلیدی که حاوی نشانههای مخصصوص برای انتخاب کلید باشد مثل ایجاد صدا
option	کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
options	کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
returning	کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
return	کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returns	کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returned	کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
helped	کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
helps	کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
help	کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
escape character	کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
xt	صفحه کلید همراه با IBMPC که اما کلید تابعی دارد که در دوستون در گوشه سمت چپ صفخه کلید قرار دارند
key	کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
scanned	شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scans	شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scan	شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
key	استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
primary key	[کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
click	نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
clicked	نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
clicks	نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
ended	روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
repeats	کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند
codepages	تعریف حرفی که توسط کلیدی از صفحه کلید ایجاد شده است
ends	روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
end	روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
repeat	کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند
key	کلیدی که کار مخصوص یا مجموعه دستوراتی دارد
ascii	صفحه کلیدی که همه حروف ASC II را دارد
cursors	کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
cursor	کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
capitals	کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
caps	کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
cyphers	رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher	رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
ciphers	رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
stubs	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stub	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
Apple Key	کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
public	روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
public	رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
del	کلیدی در صفحه کلید که نشانه گر را یک حرف به عقب برمی گرداند و آن حرف را پاک میکند
num lock key	کلیدی که کارایی قسمت عددی صفحه کلید را از کنترل نشانه گر به ورودی عددی تط بیق میدهد
CTR	کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد
break	کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
breaks	کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
hash	عدد ایجاد شده پس از اعمال کلید در تابع hash
alt key	کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی
penning	نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penned	نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pens	نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pen	نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
at	قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
IBM	صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای تابعی است و در سمت چپ کلیدهای اصلی قرار دارد و نوشته عددی جداگانه ندارد
Ackerman's function	تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
ctrl	کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
key	کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است
key	کلیدی که برای اندیس گذاری رکورد به کار می رود.
membrane keyboard	صفحه کلیدی که از صفحه پلاستیکی نازک با کلیدهای روی آن تشکیل شده است . وقتی کاربر روی کلید پردازش میکند
keystroke	برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
repeats	ثباتی که تعداد دفعاتی که یک تابع یا کاری تکرارشده است را نگه می دارد
repeat	ثباتی که تعداد دفعاتی که یک تابع یا کاری تکرارشده است را نگه می دارد
polarized	اتصال لبه که یک سوراخ یا کلید دارد که مانع از نصب آن به صورت برعکس میشود
graphics	استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
ikon	نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
nest	1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nests	1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
monitor	صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitored	صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitors	صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
pooler	وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد
back	تابلویی در پشت کامپیوتر که اتصالات را به وسایل جانبی مثل کلید و چاپگر و واحد نمایش تصویر و mouse نگه می دارد
backs	تابلویی در پشت کامپیوتر که اتصالات را به وسایل جانبی مثل کلید و چاپگر و واحد نمایش تصویر و mouse نگه می دارد
master clear	کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
either or operation	تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
ksr	ترمینالی که صفحه کلید و صفحه نمایش دارد و به CPU متصل است
record	کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
notebook computer	که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
class	در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
classed	در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
classes	در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
classing	در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
transistors	برای ایجاد تابع منط قی
transistor	برای ایجاد تابع منط قی
standard	تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
standards	تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
embedded code	کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
structures	تعدادی تابع مرتبط به هم برای حل مشکلات
structure	تعدادی تابع مرتبط به هم برای حل مشکلات
structuring	تعدادی تابع مرتبط به هم برای حل مشکلات
pages	عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
paged	عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
reset key	کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود
page	عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
macro	تابع و دستورات برای انجام عمل ماکرو
helps	کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
helped	کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
help	کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
programmable function keyboard	صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
objects	فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
logic	نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
objected	فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
direct objects	فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
indirect objects	فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
object	فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
objecting	فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
dedicated	برنامه یا تابع یا سیستمی که برای استفاده خاصی است
mouse	که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند
mouses	که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند
symbol	نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار
mnemonic	حامت مختصر کلمه یا تابع که برای یادآوری کمک میکند.
primitive	تابع ابتدایی که برای تولید تابعهای پیچیده تر به کار می رود. 2-
delectus	برای ترجمه دارد
sample	مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled	مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
break	عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه
breaks	عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه
click	صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
chord keying	عمل انتخاب دو یا چند کلید همزمان برای انجام کاری
clicked	صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicks	صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
log wood	درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
What's in it for me? <idiom>	این چه سودی برای من دارد؟
keystroke	شمارش انتخابهای کلید انجام شده برای محاسبه هزینه تایپ
microwriter	صفحه کلید و نمایش قابل حمل برای تایپ در حین سفر
Italian stucco is world famous .	گچ برای ایتالیا شهرت جهانی دارد
does it matter to you	ایا برای شما اهمیت دارد
There's an exception to every rule.	برای هر قانونی استثنائی وجود دارد.
It is written for our benefit	نوشته کردن برای ما فایده دارد
disjunctive search	جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
tother	دومی
seconding	دومی
later	دومی
t' other	دومی
second	دومی
seconded	دومی
seconds	دومی
label	1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
enabling	استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
printed	حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
enables	استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
prints	حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
enable	استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
malfunction	تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
malfunctioned	تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
malfunctions	تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
key	قطعه ای کاغذ بالای کلیدهای مخصوص برای یادآوری به اپراتور تابع های خاص
labels	1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
print	حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
labelled	1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labeling	1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
enabled	استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
There is one physician for every 260 inhabitants.	برای هر ۲۶۰ ساکن یک پزشک وجود دارد.
transient	آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
transients	آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
latter	دومی این یک
scalar	متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
cpu	کل زمانی که CPU برای پردازش دستورات نیاز دارد
the s. is better than the thir	دومی ازسومی بهتراست
clipboard	تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
clipboards	تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
acoustic	فن صوتی که در بالای چاپگر برای کاهش صدا قرار دارد
overlay	قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
qwerty	صفحه کلید زبان انگلیسی برای ماشین تایپ کامپیوتر که خط اول حروف شامل QWGRTY است
overlaying	قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlays	قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
microsoft	واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
jacobin	راهب فرقه دومی نیکن
macro	استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
equivalence	1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
sectors	شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
colour	صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
sector	شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
colours	صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
acoustic	تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
multimedia	CP که قط عات لازم برای اجرای نرم افزار چند رسانهای دارد
Berlin	کالسکهی چهارچرخهای که در عقب آن رکابی برای ایستادن یک مستخدم وجود دارد
shift click	ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید
jacobite	عضو فرقه راهبان دومی نیکن
library	تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
libraries	تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
backlit display	واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
cassette	چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
edge	کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
edges	کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
cassettes	چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
multifunction	صفحه مدار جانبی که خصوصیات زیادی برای هنگنام سازی کامپیوتر دارد
to nick a horse's tail	بیخ دم اسب را چاک زدن برای اینکه دم خود را بلند نگاه دارد
fibre	که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres	که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber	که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
upper case	حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند
option key	[یک کلید معرف روی بعضی ازصفحات کلید]
spooling device	وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
long shot	شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
spooler	وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
Pronoia	واژه ای جدید: حسی که گویا از طرف دنیا برای کمک کردن وجود دارد
repeats	تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com