Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
fault current protective switch
کلید محافظ جریان خطا
Other Matches
protective switch
کلید محافظ
fault tension protective switch
کلید محافظ ولتاژ عیب
break
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
breaks
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
heavy current switch
کلید جریان قوی
line circuit breaker
کلید جریان زیاد
gas blast switch
کلید جریان گاز
maximum circuit breaker
کلید جریان زیاد
impluse circuit breaker
کلید قطع کننده جریان
current breaker
کلید قطع کننده جریان
maximum current circuit breaker
کلید قطع کننده جریان حداکثر
crash protected
دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
escorting
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
surge protector
محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
escorted
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escort
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
xt
صفحه کلید همراه با IBMPC که اما کلید تابعی دارد که در دوستون در گوشه سمت چپ صفخه کلید قرار دارند
scans
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scan
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
large model
مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
options
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
primary key
[کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
option
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
guarding
صفحه محافظ روکش محافظ
guards
صفحه محافظ روکش محافظ
shield
بدنه محافظ دیواره محافظ
shields
بدنه محافظ دیواره محافظ
guard
صفحه محافظ روکش محافظ
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
shift click
ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید
upper case
حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند
option key
[یک کلید معرف روی بعضی ازصفحات کلید]
repeats
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
repeat
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
Apple Key
کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
n-key rollover
[این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
rollover
صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
alt key
کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی
KSAM
ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
key
ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
prints
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
print
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
printed
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
clicked
انتخاب یک کلید از صفحه کلید
clicks
انتخاب یک کلید از صفحه کلید
function key
کلید عملیاتی کلید تابعی
click
انتخاب یک کلید از صفحه کلید
enhancing
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhance
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
at
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
enhances
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhanced
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
arrow keys
مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
key
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
qwerty keyboard
ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
ciphers
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cyphers
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
dvorak keyboard
طرح صفحه کلید که کاراتر از طرح صفحه کلید QWEEERTY است
keepers
محافظ
keeper
محافظ
protective
محافظ
shelterer
محافظ
guarding
محافظ
guard
محافظ
preserver
محافظ
herder
محافظ
guards
محافظ
screened
محافظ
screen
محافظ
guardian
محافظ
guardians
محافظ
screening, screenings
محافظ
screens
محافظ
preservative
محافظ
preservatives
محافظ
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
jet blast deflector
توری محافظ
fender curbs
جدول محافظ
shielded plate
صفحه محافظ
frigate
ناو محافظ
cowling
روپوش محافظ
guards
محافظ گارد
face guard
ماسک محافظ
line choking coil
پیچک محافظ خط
protective reactor
راکتانس محافظ
soil saving dam
سد محافظ خاک
vizard
نقاب محافظ
heel cut
محافظ پاشنه پا
sustentacular
نگهدارنده محافظ
conservator
نگهدارنده محافظ
thoracopods
قفسه محافظ
light shield
محافظ نور
parrying
محافظ باش
parry
محافظ باش
parries
محافظ باش
parried
محافظ باش
bulwarks
دیواره محافظ
line choking coil
پیچک محافظ
bulwark
دیواره محافظ
helmets
ماسک محافظ
helmet
ماسک محافظ
guard plank
تخته محافظ
casings
لوله محافظ
guard
محافظ گارد
goggles
عینک محافظ
pods
پوسته محافظ
banch wall
دیواره محافظ
mouthguard
محافظ دندان
controlled atmosphere
گاز محافظ
surveillant
محافظ بپا
backing material
مواد محافظ
preservative coating
روکش محافظ
casing
لوله محافظ
keeper
[protector]
[presever]
نگاهدار
[محافظ ]
protect fuse
فیوز محافظ
protective clothing
روپوش محافظ
escort guard
گارد محافظ
pod
پوسته محافظ
squirrel cage
قفسه محافظ
protective earthing
زمین محافظ
protective cover
روکش محافظ
exposure suit
لباس محافظ
protective contact
کنتاکت محافظ
guarding
محافظ گارد
frigates
ناو محافظ
public
رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
public
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
protective layer
لایه یا روکش محافظ
protection hood
کلاهک یا روپوش محافظ
protective gas welding
جوشکاری با گاز محافظ
chain case
جعبه محافظ زنجیر
facing
روکش محافظ دیوار
bent
محافظ قالب بتن
windshield
شیشه محافظ باد
protective coat
لایه یا قشر محافظ
facings
روکش محافظ دیوار
windshields
شیشه محافظ باد
brazing atmosphere
گاز محافظ جوش
radiator grille
شبکه محافظ رادیاتور
shelling
عامل محافظ حفاظ
tutelary
دارای محافظ وحامی
hoods
پوشش محافظ چیزی
hood
پوشش محافظ چیزی
face mask
ماسک محافظ صورت
escort of the standard
گارد محافظ پرچم
escort of the color
گارد محافظ پرچم
shield
حفاظ پوشش محافظ
shields
حفاظ پوشش محافظ
on guard
بحالت محافظ باش
bracer
محافظ بازوی کمانگیر
loricate
دارای پوسته محافظ
bibs
محافظ گلوی شمشیرباز
bib
محافظ گلوی شمشیرباز
shell
عامل محافظ حفاظ
fire curtain
پرده محافظ اتش
handshield
سپر محافظ جوشکاری
wardress
نگهبان و محافظ زن در زندان
glacis
حصاریا مانع محافظ
coquille
محافظ دست شمشیرباز
shells
عامل محافظ حفاظ
leathers
لباس چرمی محافظ
packing
ماده محافظ کالاها.
sconce
پرده یاپوشش محافظ
concierges
پلیس محافظ درب ورودی
radiator shutter
پنجره فلزی محافظ رادیاتور
voltage surge protector
محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com