English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
nestorian کلیسای نسطوری قدیم ایران
Other Matches
satrap استاندار قدیم ایران
sogdian اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
feria کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
reunionism دلبستگی به پیوند کلیسای کاتولیک با کلیسای انگلیس
lady-chapel [کلیسای کوچک در کلیسای اصلی برای تکریم]
Senneh سنه [نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
Pope, Arthur Upham آرتور پوپ [که در ایران به پروفسور پوپ معروف می باشد یک کاشف و منتقد آمریکایی استکه در زمینه های مختلف هنر ایران سال ها تحقیق نموده.]
teutonic از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
sole a for iran تنهانماینده برای ایران نماینده انحصاری برای ایران
khamseh خمسه [در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
persia ایران
Iran ایران
the iranian nation ملت ایران
all iran همه ایران
of iranian nationality تابع ایران
oil from iran نفت ایران
on the west of iran در باختر ایران
iranian اهل ایران
iranian وابسته به ایران
kirk کلیسای اسکاتلند
cross-doomed کلیسای گنبددار
cathedral کلیسای جامع
cross-church کلیسای صلیبی
the orthodox church کلیسای ارتودوکس
Coptic Church کلیسای قبطی
the orthodox church کلیسای خاور
Church of England کلیسای انگلستان
greek church کلیسای خاور
greek church کلیسای شرقی
chapel کلیسای کوچک
chapels کلیسای کوچک
minster کلیسای بزرگ
romanist عضو کلیسای رم
popery کلیسای کاتولیک رم
st peter's کلیسای سن پیر
cathedrals کلیسای جامع
iranian mathematical sociaty انجمن ریاضیات ایران
in iranian territory در خاک [سرزمین] ایران
PETAG شرکت فرش ایران
The Iranian currency. پول رایچ ایران
avestan زبان باستانی ایران
rial واحد پول ایران
iranian physical society انجمن فیزیک ایران
laura صومعه کلیسای شرقی
Collegiate church کلیسای وقف ایتام
canon low قانون کلیسای کاتولیک
greed orthodox کلیسای ارتدکس یونانی
episcopalianism پیروی از کلیسای اسقفی
greek catholic عضو کلیسای شرقی
established church کلیسای قانونی و شرعی
C. of E مخفف کلیسای انگلیس
nonconformist مخالف کلیسای رسمی
nonconformists مخالف کلیسای رسمی
episcopalian پیرو کلیسای اسقفی
episcopalians پیرو کلیسای اسقفی
Catholics عضو کلیسای کاتولیک
orthodoxly بشیوه کلیسای خاور
power of the keys اختیارات کلیسای پاپ
Catholic عضو کلیسای کاتولیک
Iran Carpet Company شرکت سهامی فرش ایران
iranian state railways راه اهن دولتی ایران
journal of the iranian mathematical soci ماهنامه انجمن ریاضی ایران
A part of Iranian territory. بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
I come from Iran . I am Iranian. من اهل ایران هستم (ایرانی ام )
iran u.s. claims tribunal دیوان دعاوی ایران و امریکا
He was deported from Iran. اورااز ایران اخراج کردند
For example ( instance ) , lets take Iran . مثلا" فرضا" همین ایران
He reanimated the Iranian agriculture. کشاورزی ایران رازنده کرد
This car is of Iranian make (manufacture). این اتوموبیل ساخت ایران است
I will depart the day after tomorrow with the Iran Air. من پس فردا با ایران ایر پرواز می کنم.
Irans industry is progressing. صنعت ایران درحال ترقی است
Roman Catholic وابسته به کلیسای کاتولیک روم
dominie عنوان کشیشان کلیسای هلند
presbyterian وابسته به کلیسای مشایخی پروتستان
orthodox مطابق عقاید کلیسای مسیح
Roman Catholics وابسته به کلیسای کاتولیک روم
Coptic Church کلیسای بومی مصر و اتیوپی
archimandrite رئیس دیر در کلیسای شرقی
gregorian وابسته به کلیسای گریگوریان ارمنستان
parochial school مدرسه وابسته به کلیسای بخش
episcopal مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت
Cluny [کلیسای کلونی به سبک رنسانس]
anglicanism اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
Iranian goods are usally solid. جنس ساخت ایران غالبا" محکم است
abbey کلیسا نام کلیسای وست مینستر
lutheran وابسته به مارتین لوتر کلیسای لوتران
jacobite عضو کلیسای قدم سوریه و عراق
lateran نام کلیسای جامع رم نامیده میشود
presbyterianism پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
lector قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
abbeys کلیسا نام کلیسای وست مینستر
your reverence عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
Nahavand شهر نهاوند [در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
indo iranian وابسته به بخشی از زبانها....و ایران بدان سخن میگویند
gregorian chant سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
romanism اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
The persian gulf is between Iran and saude Arabia . خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
his reverence جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
mantelletta شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
The Catholic Church springs [comes] to mind as an obvious example. کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
the r. مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
the old world بر قدیم
of old قدیم
primitive قدیم
yore در قدیم
anciently در قدیم
nonagium عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
parish clerk کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
biretta یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
pierian در مقدونیه قدیم
the old testament عهد قدیم
In times past . In olden days . درروزگاران قدیم
immensurable خیلی قدیم
Aborigine اهلی قدیم
old world دنیای قدیم
the old ways رسوم قدیم
ancientry عهد قدیم
f. times ایام قدیم
tzar امپراطورروسیه قدیم
dateless بسیار قدیم
the youth of the world روزگارخیلی قدیم
samson قاضی قدیم اسرائیل
It is an old saying that … از قدیم گفته اند که ...
proconsulship مقام فرمانداری در رم قدیم
proconsular وابسته به فرمانداران رم قدیم
samaria سامریه در فلسطین قدیم
Old Testament پیمان یا وصیت قدیم
carthage شهر کارتاژ قدیم
iguanodont سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
immemorially بطور خیلی قدیم
italic وابسته به ایتالیاییهای قدیم
kempo تکنیک قدیم کاراته
babylon شهر بابل قدیم
conventionality پیروی از سنت قدیم
land grave کنت قدیم المانی
from immemorial times از زمان خیلی قدیم
early مربوط به قدیم عتیق
conservative پیرو سنت قدیم
conservatives پیرو سنت قدیم
unite سکه قدیم انگلیسی
unites سکه قدیم انگلیسی
uniting سکه قدیم انگلیسی
earliest مربوط به قدیم عتیق
old english زبان انگلیسی قدیم
doric بسبک معماری قدیم یونان
the a of days خدای سرمدی قدیم الایام
sab وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
fabliau وابسته باشعار قدیم فرانسه
triumvier یکی از سه زمامدار روم قدیم
old guard صنوف صاحب اعتبار قدیم
immemorial بسیار قدیم خیلی پیش
triumvirate یکی از سه زمامدار روم قدیم
triumvirates یکی از سه زمامدار روم قدیم
plebs توده مردم روم قدیم
babel شهر و برج قدیم بابل
mercury یکی از خدایان یونان قدیم
apis گاو مقدس مصریان قدیم
ecclesiast عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
tchigorin indian دفاع هندی قدیم شطرنج
stuart خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
pony express پست سریع السیر قدیم
macaque نوعی میمون دنیای قدیم
ra خدای افتاب مصریان قدیم
paleo arctic or palaeo وابسته بشمال دنیای قدیم
punic اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
paleethnology مبحث شناسایی انسانهای قدیم
propraetor کنسول فرمانداراستان قدیم روم
macaca نوعی میمون دنیای قدیم
old indian defence دفاع هندی قدیم شطرنج
pandect حقوق مدنی روم قدیم
Hamedan شهر همدان [اکباتان قدیم]
saker باز شکاری در اروپای قدیم
paleo etc وابسته بشمال دنیای قدیم
deep motif نگاره گوزن و غزال [که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
Whigs عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
Whig عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
portcullises درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
from (since) the year dot [British E] <adv.> از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
from (since) the year one [American E] <adv.> از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
He is an old – timer at this club . از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
pre chellean وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
classics مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
paleontology مبحث زیست شناسی دوران قدیم
essenism اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
classic مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
mycenaean اهل شهر "مسین " قدیم یونان
guard mount مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
gambit of aleppo نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
hierology علم خواندن خطوط قدیم مصر
hoplite سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
shekel واحد وزن وپول بابل قدیم
doric وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
lambrequin دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
lawmerchant قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
mycenian اهل شهر "مسین " قدیم یونان
portcullis درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
atrium اطاق میانی خانههای روم قدیم
archon یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
acinaces شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
quadriga ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com