English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
chapel کلیسای کوچک
chapels کلیسای کوچک
Search result with all words
lady-chapel [کلیسای کوچک در کلیسای اصلی برای تکریم]
Other Matches
feria کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
reunionism دلبستگی به پیوند کلیسای کاتولیک با کلیسای انگلیس
kirk کلیسای اسکاتلند
minster کلیسای بزرگ
the orthodox church کلیسای خاور
romanist عضو کلیسای رم
popery کلیسای کاتولیک رم
Coptic Church کلیسای قبطی
greek church کلیسای خاور
cross-doomed کلیسای گنبددار
cathedrals کلیسای جامع
cathedral کلیسای جامع
Church of England کلیسای انگلستان
greek church کلیسای شرقی
cross-church کلیسای صلیبی
the orthodox church کلیسای ارتودوکس
st peter's کلیسای سن پیر
episcopalianism پیروی از کلیسای اسقفی
episcopalian پیرو کلیسای اسقفی
canon low قانون کلیسای کاتولیک
power of the keys اختیارات کلیسای پاپ
C. of E مخفف کلیسای انگلیس
orthodoxly بشیوه کلیسای خاور
episcopalians پیرو کلیسای اسقفی
Collegiate church کلیسای وقف ایتام
Catholic عضو کلیسای کاتولیک
Catholics عضو کلیسای کاتولیک
greek catholic عضو کلیسای شرقی
greed orthodox کلیسای ارتدکس یونانی
laura صومعه کلیسای شرقی
established church کلیسای قانونی و شرعی
nonconformists مخالف کلیسای رسمی
nonconformist مخالف کلیسای رسمی
parochial school مدرسه وابسته به کلیسای بخش
orthodox مطابق عقاید کلیسای مسیح
Coptic Church کلیسای بومی مصر و اتیوپی
dominie عنوان کشیشان کلیسای هلند
presbyterian وابسته به کلیسای مشایخی پروتستان
gregorian وابسته به کلیسای گریگوریان ارمنستان
Cluny [کلیسای کلونی به سبک رنسانس]
anglicanism اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
episcopal مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت
nestorian کلیسای نسطوری قدیم ایران
Roman Catholic وابسته به کلیسای کاتولیک روم
Roman Catholics وابسته به کلیسای کاتولیک روم
archimandrite رئیس دیر در کلیسای شرقی
lector قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
lateran نام کلیسای جامع رم نامیده میشود
presbyterianism پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
abbey کلیسا نام کلیسای وست مینستر
jacobite عضو کلیسای قدم سوریه و عراق
abbeys کلیسا نام کلیسای وست مینستر
lutheran وابسته به مارتین لوتر کلیسای لوتران
romanism اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
gregorian chant سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
mantelletta شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
the r. مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
The Catholic Church springs [comes] to mind as an obvious example. کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
widget آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
nonagium عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
biretta یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
parish clerk کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
increments فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board تخته کوچک برای موجهای کوچک
increment فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pannikin لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble برامدگی کوچک گره کوچک
cross-in-square [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
episcopacy مقام اسقفی پیروی از کلیسای اسقفی
applet 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
davit جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
pint-size کوچک
pilule حب کوچک
small کوچک
pillule حب کوچک
petty کوچک
weensy کوچک
whiffet سگ کوچک
canis minoris سگ کوچک
tiddly کوچک
thumbnail کوچک
diminutive کوچک
petit کوچک
venule رگ کوچک
small fry کوچک
thumbnails کوچک
minuscule کوچک
tiddliest کوچک
tiddlier کوچک
minute کوچک
puny کوچک
pipsqueaks کوچک
pipsqueak کوچک
minor کوچک
runty کوچک
minus cule کوچک
pint size کوچک
bantams کوچک
smaller کوچک
dimmers کوچک
smallest کوچک
culverts پل کوچک
bantam کوچک
little کوچک
culvert پل کوچک
fractional کوچک
seed bud پر کوچک
micros کوچک
weenier کوچک
canis minor سگ کوچک
plumelet پر کوچک
micro کوچک
plumule پر کوچک
ponceau پل کوچک
gracile کوچک
cerebellum مخ کوچک
weeny کوچک
half pint کوچک
imminution کوچک
ickle کوچک
exiguousness کوچک
weeniest کوچک
floret گل کوچک
dinky کوچک
short ton تن کوچک
fortalice دژ کوچک
minimizing کوچک شمردن
minimize کوچک شمردن
nutlet هسته کوچک
prickle خراش کوچک
minimizes کوچک شمردن
minimized کوچک شمردن
nutlet فندق کوچک
miniaturization کوچک سازی
tipping سر صفحه کوچک
onager گورخر کوچک
inlet خلیج کوچک
prickles خراش کوچک
inlets خلیج کوچک
prickled خراش کوچک
splint برامدگی کوچک
oliver چکش کوچک
tip سر صفحه کوچک
minimising کوچک شمردن
runlet بشکه کوچک
minor port بندر کوچک
minor exchange تفاوت کوچک
runnel نهر کوچک
the little entent ائتلاف کوچک
scatter rug قالیچه کوچک
minor diameter قطر کوچک
minimizer کوچک شمار
minify کوچک کردن
minicomputer کامپیوتر کوچک
droplet قطره کوچک
droplets قطره کوچک
gorge دره کوچک
rundlet بشکه کوچک
roughed slab بلوک کوچک
notelet یادداشت کوچک
minimises کوچک شمردن
minimised کوچک شمردن
princeling شاهزاده کوچک
puniness کوچک اندامی
negrillo زنگی کوچک
radicle ریشه کوچک
minor repair تعمیرات کوچک
saucers بشقاب کوچک
minus cule حرف کوچک
saucer بشقاب کوچک
rillet نهر کوچک
roe deer یکجورگوزن کوچک
gorged دره کوچک
atrophied کوچک شدن
jaunts مسافرت کوچک
pilot motor موتور کوچک
jaunt مسافرت کوچک
planchette تخته کوچک
planetesimal کوچک ستاره
cracker کلوچه کوچک
crackers کلوچه کوچک
platelet صفحه کوچک
trap محوطه کوچک
cellule حجره کوچک
pickaninny بچه کوچک
picaninny بچه کوچک
pianette پیانوی کوچک بم
phoneme صدای کوچک
twigs : شاخه کوچک
twig : شاخه کوچک
atrophies کوچک شدن
atrophy کوچک شدن
abject کوچک کردن
pinkie انگشت کوچک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com