Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
territorialism
کلیسا سالاری
territoriality
کلیسا سالاری
Other Matches
timocratic
وابسته به شرف سالاری یامالک سالاری
exonarthex
[هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
prebendary
دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
elder
ارشد کلیسا شیخ کلیسا
technocracies
فن سالاری
technocracy
فن سالاری
triarchy
سه تن سالاری
meritocracy
نخبه سالاری
meritocracy
شاینده سالاری
meritocracies
شاینده سالاری
timocracy
مالک سالاری
theocracies
یزدان سالاری
theocracies
دین سالاری
theocracy
یزدان سالاری
theocracy
دین سالاری
technocracies
شگرد سالاری
technocracy
شگرد سالاری
timocracy
شرف سالاری
stratocracy
سرباز سالاری
patternalism
پدر سالاری
militarism
ارتش سالاری
patriarchy
پدر سالاری
patriarchies
پدر سالاری
aristocracy
اشراف سالاری
aristocracies
اشراف سالاری
bureaucracy
دیوان سالاری
bureaucracies
دیوان سالاری
elitism
نخبه سالاری
growthmanship
رشد سالاری
meritocracies
نخبه سالاری
theocratic
مربوط به خدا سالاری
theocrat
طرفدار یزدان سالاری
matriarchy
مادر سالاری شه مادری
matriarchies
مادر سالاری شه مادری
bureaucracies
کاغذ پرانی دیوان سالاری
bureaucracy
کاغذ پرانی دیوان سالاری
patriarchal
وابسته به پدر سالاری یاپدرشاهی
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
democracies
مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
democracy
مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
church
کلیسا
churches
کلیسا
stair towers turrets
کلیسا
bethel
کلیسا
churchgoers
کلیسا رو
churchgoer
کلیسا رو
kirk
کلیسا
crowd
سرداب کلیسا
double church
کلیسا دو طبقه
crowde
سرداب کلیسا
Ecclesilogy
کلیسا شناسی
churchly
مربوط به کلیسا
chapelry
حوزه کلیسا
facing the church
روبروی کلیسا
god's acre
محوطه کلیسا
croude
سرداب کلیسا
tympanon
جبهه کلیسا
tympanum
جبهه کلیسا
undercroft
اتاق کلیسا
ambulacrum
صحن کلیسا
blind storey
تریبون کلیسا
presbyter
شیخ کلیسا
camarin
معبد در کلیسا
chancel
محراب کلیسا
tympan
جبهه کلیسا
ostiary
دربان کلیسا
nave portal
مدخل کلیسا
lay reader
قاری کلیسا
croud
سرداب کلیسا
kirk
به کلیسا رفتن
kirkman
عضو کلیسا
churchyards
حصار کلیسا
churchyard
حصار کلیسا
sextons
خادم کلیسا
naves
رواق کلیسا
steeple
مناره کلیسا
nave
رواق کلیسا
transepts
بازویی کلیسا
churchman
نگهبان کلیسا
churchmen
نگهبان کلیسا
ecclesiastical
منسوب به کلیسا
churchyards
حیاط کلیسا
churchyard
حیاط کلیسا
crypts
سرداب کلیسا
congregation
حضاردر کلیسا
steeple
برج کلیسا
crypt
سرداب کلیسا
transept
بازویی کلیسا
transept
جناح کلیسا
congregations
حضاردر کلیسا
sexton
خادم کلیسا
steeples
برج کلیسا
transepts
جناح کلیسا
steeples
مناره کلیسا
banning
اعلان ازدواج در کلیسا
cathedra
[صندلی اسقف در کلیسا]
tazza
سنگاب بزرگ کلیسا
bans
اعلان ازدواج در کلیسا
spire
تاجک مخروطی کلیسا
ban
اعلان ازدواج در کلیسا
ante-church
پیش ناو کلیسا
spires
تاجک مخروطی کلیسا
the church e.
سازمان قانونی کلیسا
belfry
برج ناقوس کلیسا
belfries
برج ناقوس کلیسا
shepherdesses
شبان کلیسا که زن باشد
chancel-arch
قوسی شبستان کلیسا
back-aisle
راهرو پشت کلیسا
chancel-rail
نرده مشبک
[کلیسا]
chancel-rail
دیواره مشبک
[کلیسا]
chancelor
جداره مشبک
[کلیسا]
aumbry
[تورفتگی در دیوار کلیسا]
shepherdess
شبان کلیسا که زن باشد
altar-table
میز مقدس در کلیسا
pastorium
مقر شبان کلیسا
cross-aisle
[گوشواره عرضی کلیسا]
Dean
رئیس کلیسا یادانشکده
Deans
رئیس کلیسا یادانشکده
presbyter
کشیش سرپرست کلیسا
campanile
برج کلیسا منار
narthex
ایوان غربی کلیسا
lay clerk
سرود خوان کلیسا
chanter
سرود خوان کلیسا
almonry
صدقه خانه کلیسا
crossing tower
برج تقاطع در کلیسا
church warden
متصدی دارایی کلیسا
campanile
محل ناقوس کلیسا
narthex
هشتی ورودی کلیسا
esonarthex
[هشتی ورودی کلیسا]
pastorate
مقام شبانی کلیسا
parvis
حیاط یا دیوارجلو کلیسا
epi
[مناره مخروطی کلیسا]
parament
تزئینات اویختنی کلیسا
helm
[تاج مخروطی کلیسا]
auditory
[نام قدیمی شبستان کلیسا]
piscina
حوض شنا سنگاب کلیسا
deambulatory
[راهرو یا گردشی در صدر کلیسا]
feretory
[صندوق آثار مقدس کلیسا]
beadle
مستخدم جزء کلیسا یادانشگاه
choir loft
جای مخصوص خواندن کلیسا
bema
[بلندترین قسمت شبستان کلیسا]
disestablished
کلیسا را از ازادی محروم کردن
epistle side
[محراب در گوشه جنوبی کلیسا]
disestablishing
کلیسا را از ازادی محروم کردن
impropriator
تفریط کننده دارایی کلیسا
Gospel side
[قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
disestablish
کلیسا را از ازادی محروم کردن
hagioscope
[گشادگی اریب در دیوار کلیسا]
disestablishes
کلیسا را از ازادی محروم کردن
deanship
مقام ریاست دانشکده یا کلیسا
churchgoer
کسی که مرتب به کلیسا میرود
churchgoers
کسی که مرتب به کلیسا میرود
acrus choralis
[جدار بین گروه کر و شبستان کلیسا]
abbeys
کلیسا نام کلیسای وست مینستر
abbey
کلیسا نام کلیسای وست مینستر
credence
[قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
chancel-screen
[پرده ای که محراب را از کلیسا جدا می کند.]
fore
[جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
bridal door
[مدخل مزین در گوشه های کلیسا]
sacristy
محل نگاهداری فروف مقدسه کلیسا
ecclesiastics
علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
parishes
بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
inquisition
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisitions
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
parish
بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
quirister
دسته سرودخوانان کلیسا باهم خواندن
sacrist
متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
anthem
سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
anthems
سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
sedilia
یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
sacristan
متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
naves
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
nave
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
lichgate
طاق نمای مشرف بحیاط کلیسا
mninster
دیر عبادتگاه رئیس راهبان کلیسا
ecclesiastic
علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
agape
غذای سبک پس ار جشنی در کلیسا
[دین]
antechoir
جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
to i. any one into abenefice
کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
advowson
حق تعیین مقام برای تصدی اموروقفی کلیسا
the churach built him up
کلیسا اورا تربیت یا تهذیب اخلاق کرد
celure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
cellure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
poppy head
خشخاش ارایش گلدسته واردربالای صندلیهای کلیسا
ceilure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
parishes
قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
parish
قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
impropriation
دادنی دارایی کلیسا و مانند ان بغیر روحانیون
encaenia
جشن سالیانه تاسیس شهر یاتقدیر کلیسا یا معبدی
Doom
[نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
ante-choir
[فضای خالی جلوی تریبون دسته همسرایان در کلیسا]
prebend
محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
prebendal
محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
altar-niche
[تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
verger
متصدی نشان دادن محل جلوس مردم در کلیسا
arch-rib
[قوسی زیر طاق که از شبستان یا دالان کلیسا می گذرد.]
ampullae niche
[طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
lady chapel
کلیسا یا محراب کلیسایی که به مریم باکره تخصیص داده شده
ark
[نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
altar of repose
[طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com