English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
Ecclesilogy کلیسا شناسی
Other Matches
exonarthex [هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
prebendary دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
elder ارشد کلیسا شیخ کلیسا
entomology حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
psychbiology علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
philology زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
lateral meniscus منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
bacteriologic مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
immunogenetics رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
karyology هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
typology گونه شناسی نوع شناسی
kinematics حرکت شناسی جنبش شناسی
neurologic وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
bethel کلیسا
church کلیسا
kirk کلیسا
churches کلیسا
stair towers turrets کلیسا
churchgoer کلیسا رو
churchgoers کلیسا رو
camarin معبد در کلیسا
congregations حضاردر کلیسا
kirk به کلیسا رفتن
kirkman عضو کلیسا
lay reader قاری کلیسا
congregation حضاردر کلیسا
ambulacrum صحن کلیسا
croude سرداب کلیسا
naves رواق کلیسا
nave رواق کلیسا
chancel محراب کلیسا
churchly مربوط به کلیسا
facing the church روبروی کلیسا
chapelry حوزه کلیسا
double church کلیسا دو طبقه
god's acre محوطه کلیسا
crowde سرداب کلیسا
sextons خادم کلیسا
sexton خادم کلیسا
crowd سرداب کلیسا
blind storey تریبون کلیسا
croud سرداب کلیسا
transepts جناح کلیسا
presbyter شیخ کلیسا
churchman نگهبان کلیسا
ostiary دربان کلیسا
churchmen نگهبان کلیسا
undercroft اتاق کلیسا
tympanum جبهه کلیسا
churchyards حصار کلیسا
tympanon جبهه کلیسا
tympan جبهه کلیسا
territoriality کلیسا سالاری
territorialism کلیسا سالاری
steeple مناره کلیسا
ecclesiastical منسوب به کلیسا
churchyards حیاط کلیسا
steeples برج کلیسا
steeples مناره کلیسا
transept جناح کلیسا
nave portal مدخل کلیسا
crypt سرداب کلیسا
crypts سرداب کلیسا
transept بازویی کلیسا
steeple برج کلیسا
churchyard حصار کلیسا
transepts بازویی کلیسا
churchyard حیاط کلیسا
presbyter کشیش سرپرست کلیسا
tazza سنگاب بزرگ کلیسا
esonarthex [هشتی ورودی کلیسا]
crossing tower برج تقاطع در کلیسا
epi [مناره مخروطی کلیسا]
the church e. سازمان قانونی کلیسا
campanile برج کلیسا منار
campanile محل ناقوس کلیسا
chanter سرود خوان کلیسا
almonry صدقه خانه کلیسا
church warden متصدی دارایی کلیسا
cross-aisle [گوشواره عرضی کلیسا]
chancel-rail نرده مشبک [کلیسا]
chancel-arch قوسی شبستان کلیسا
lay clerk سرود خوان کلیسا
pastorium مقر شبان کلیسا
cathedra [صندلی اسقف در کلیسا]
belfries برج ناقوس کلیسا
pastorate مقام شبانی کلیسا
banning اعلان ازدواج در کلیسا
belfry برج ناقوس کلیسا
parvis حیاط یا دیوارجلو کلیسا
spires تاجک مخروطی کلیسا
spire تاجک مخروطی کلیسا
bans اعلان ازدواج در کلیسا
ban اعلان ازدواج در کلیسا
ante-church پیش ناو کلیسا
narthex هشتی ورودی کلیسا
shepherdesses شبان کلیسا که زن باشد
helm [تاج مخروطی کلیسا]
aumbry [تورفتگی در دیوار کلیسا]
Dean رئیس کلیسا یادانشکده
Deans رئیس کلیسا یادانشکده
back-aisle راهرو پشت کلیسا
shepherdess شبان کلیسا که زن باشد
chancelor جداره مشبک [کلیسا]
parament تزئینات اویختنی کلیسا
chancel-rail دیواره مشبک [کلیسا]
narthex ایوان غربی کلیسا
altar-table میز مقدس در کلیسا
ornithology پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
auditory [نام قدیمی شبستان کلیسا]
deanship مقام ریاست دانشکده یا کلیسا
beadle مستخدم جزء کلیسا یادانشگاه
bema [بلندترین قسمت شبستان کلیسا]
churchgoers کسی که مرتب به کلیسا میرود
choir loft جای مخصوص خواندن کلیسا
piscina حوض شنا سنگاب کلیسا
hagioscope [گشادگی اریب در دیوار کلیسا]
disestablish کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablished کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishes کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishing کلیسا را از ازادی محروم کردن
deambulatory [راهرو یا گردشی در صدر کلیسا]
epistle side [محراب در گوشه جنوبی کلیسا]
impropriator تفریط کننده دارایی کلیسا
Gospel side [قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
feretory [صندوق آثار مقدس کلیسا]
churchgoer کسی که مرتب به کلیسا میرود
acrus choralis [جدار بین گروه کر و شبستان کلیسا]
ecclesiastic علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
antechoir جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
credence [قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
ecclesiastics علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
sacrist متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
quirister دسته سرودخوانان کلیسا باهم خواندن
sacristan متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
sacristy محل نگاهداری فروف مقدسه کلیسا
sedilia یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
fore [جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
chancel-screen [پرده ای که محراب را از کلیسا جدا می کند.]
agape غذای سبک پس ار جشنی در کلیسا [دین]
bridal door [مدخل مزین در گوشه های کلیسا]
lichgate طاق نمای مشرف بحیاط کلیسا
mninster دیر عبادتگاه رئیس راهبان کلیسا
inquisitions تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisition تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
parish بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
abbey کلیسا نام کلیسای وست مینستر
abbeys کلیسا نام کلیسای وست مینستر
naves سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
anthem سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
nave سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
parishes بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
anthems سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
pathologically از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
laryngological وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
to i. any one into abenefice کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
ceilure [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
celure [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
parishes قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
cellure [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
poppy head خشخاش ارایش گلدسته واردربالای صندلیهای کلیسا
parish قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
the churach built him up کلیسا اورا تربیت یا تهذیب اخلاق کرد
impropriation دادنی دارایی کلیسا و مانند ان بغیر روحانیون
advowson حق تعیین مقام برای تصدی اموروقفی کلیسا
altar-niche [تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
Doom [نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
prebendal محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
encaenia جشن سالیانه تاسیس شهر یاتقدیر کلیسا یا معبدی
arch-rib [قوسی زیر طاق که از شبستان یا دالان کلیسا می گذرد.]
prebend محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
ante-choir [فضای خالی جلوی تریبون دسته همسرایان در کلیسا]
ampullae niche [طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
verger متصدی نشان دادن محل جلوس مردم در کلیسا
oenology می شناسی شراب شناسی
lady chapel کلیسا یا محراب کلیسایی که به مریم باکره تخصیص داده شده
altar of repose [طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
death-lantern [ستون های احاطه شده با فانوس در حیاط یا قبرستان کلیسا]
ark [نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
antiphon سرودی که بوسیله سرایندگان کلیسا در جواب دستهء دیگرخوانده میشود
ara محراب کلیسا [در خانه های شخصی برای توسل به خدا]
galilee نماز خانه کوچک نزدیک کلیسا شهرستان جلیل در فلسطین
Galilee [هشتی ورودی کلیسا بین نمای داخلی و خارجی رواق] [معماری]
churchwarden هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwardens هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
ambitus [اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
altar-piece پرده نقاشی [یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
psychologically از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
choire-enclosure [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
deacon خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
deacons خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
choir-screen [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
ante-chapel [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
choir-rail [ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
erastianism سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
altar-rail [نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com