Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
abbey
کلیسا نام کلیسای وست مینستر
abbeys
کلیسا نام کلیسای وست مینستر
Other Matches
feria
کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
lady-chapel
[کلیسای کوچک در کلیسای اصلی برای تکریم]
reunionism
دلبستگی به پیوند کلیسای کاتولیک با کلیسای انگلیس
big five
وست مینستر
exonarthex
[هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
prebendary
دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
elder
ارشد کلیسا شیخ کلیسا
minster
کلیسای بزرگ
the orthodox church
کلیسای خاور
cross-church
کلیسای صلیبی
cross-doomed
کلیسای گنبددار
chapels
کلیسای کوچک
popery
کلیسای کاتولیک رم
Coptic Church
کلیسای قبطی
Church of England
کلیسای انگلستان
the orthodox church
کلیسای ارتودوکس
romanist
عضو کلیسای رم
chapel
کلیسای کوچک
st peter's
کلیسای سن پیر
cathedrals
کلیسای جامع
cathedral
کلیسای جامع
kirk
کلیسای اسکاتلند
greek church
کلیسای خاور
greek church
کلیسای شرقی
nonconformists
مخالف کلیسای رسمی
greed orthodox
کلیسای ارتدکس یونانی
greek catholic
عضو کلیسای شرقی
nonconformist
مخالف کلیسای رسمی
episcopalians
پیرو کلیسای اسقفی
Catholic
عضو کلیسای کاتولیک
Collegiate church
کلیسای وقف ایتام
power of the keys
اختیارات کلیسای پاپ
laura
صومعه کلیسای شرقی
canon low
قانون کلیسای کاتولیک
episcopalianism
پیروی از کلیسای اسقفی
established church
کلیسای قانونی و شرعی
orthodoxly
بشیوه کلیسای خاور
Catholics
عضو کلیسای کاتولیک
C. of E
مخفف کلیسای انگلیس
episcopalian
پیرو کلیسای اسقفی
archimandrite
رئیس دیر در کلیسای شرقی
nestorian
کلیسای نسطوری قدیم ایران
orthodox
مطابق عقاید کلیسای مسیح
anglicanism
اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
dominie
عنوان کشیشان کلیسای هلند
Roman Catholics
وابسته به کلیسای کاتولیک روم
Roman Catholic
وابسته به کلیسای کاتولیک روم
presbyterian
وابسته به کلیسای مشایخی پروتستان
gregorian
وابسته به کلیسای گریگوریان ارمنستان
Cluny
[کلیسای کلونی به سبک رنسانس]
Coptic Church
کلیسای بومی مصر و اتیوپی
parochial school
مدرسه وابسته به کلیسای بخش
episcopal
مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت
jacobite
عضو کلیسای قدم سوریه و عراق
lutheran
وابسته به مارتین لوتر کلیسای لوتران
presbyterianism
پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
lateran
نام کلیسای جامع رم نامیده میشود
lector
قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
gregorian chant
سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
romanism
اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
the r.
مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
The Catholic Church springs
[comes]
to mind as an obvious example.
کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
mantelletta
شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
biretta
یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
nonagium
عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
parish clerk
کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
bethel
کلیسا
churchgoers
کلیسا رو
churches
کلیسا
kirk
کلیسا
church
کلیسا
churchgoer
کلیسا رو
stair towers turrets
کلیسا
kirkman
عضو کلیسا
Ecclesilogy
کلیسا شناسی
croude
سرداب کلیسا
double church
کلیسا دو طبقه
crowde
سرداب کلیسا
kirk
به کلیسا رفتن
lay reader
قاری کلیسا
tympan
جبهه کلیسا
tympanon
جبهه کلیسا
tympanum
جبهه کلیسا
undercroft
اتاق کلیسا
presbyter
شیخ کلیسا
territoriality
کلیسا سالاری
ambulacrum
صحن کلیسا
crowd
سرداب کلیسا
ostiary
دربان کلیسا
blind storey
تریبون کلیسا
camarin
معبد در کلیسا
chancel
محراب کلیسا
nave portal
مدخل کلیسا
croud
سرداب کلیسا
territorialism
کلیسا سالاری
god's acre
محوطه کلیسا
chapelry
حوزه کلیسا
transepts
بازویی کلیسا
steeples
برج کلیسا
churchyard
حصار کلیسا
transepts
جناح کلیسا
sextons
خادم کلیسا
crypt
سرداب کلیسا
crypts
سرداب کلیسا
churchyards
حصار کلیسا
naves
رواق کلیسا
nave
رواق کلیسا
churchyard
حیاط کلیسا
churchmen
نگهبان کلیسا
transept
جناح کلیسا
congregation
حضاردر کلیسا
steeple
مناره کلیسا
steeple
برج کلیسا
facing the church
روبروی کلیسا
steeples
مناره کلیسا
churchly
مربوط به کلیسا
churchman
نگهبان کلیسا
transept
بازویی کلیسا
ecclesiastical
منسوب به کلیسا
sexton
خادم کلیسا
churchyards
حیاط کلیسا
congregations
حضاردر کلیسا
chancelor
جداره مشبک
[کلیسا]
cross-aisle
[گوشواره عرضی کلیسا]
parvis
حیاط یا دیوارجلو کلیسا
tazza
سنگاب بزرگ کلیسا
chancel-rail
دیواره مشبک
[کلیسا]
chancel-rail
نرده مشبک
[کلیسا]
the church e.
سازمان قانونی کلیسا
altar-table
میز مقدس در کلیسا
ante-church
پیش ناو کلیسا
Deans
رئیس کلیسا یادانشکده
belfries
برج ناقوس کلیسا
Dean
رئیس کلیسا یادانشکده
aumbry
[تورفتگی در دیوار کلیسا]
belfry
برج ناقوس کلیسا
ban
اعلان ازدواج در کلیسا
back-aisle
راهرو پشت کلیسا
bans
اعلان ازدواج در کلیسا
spire
تاجک مخروطی کلیسا
spires
تاجک مخروطی کلیسا
banning
اعلان ازدواج در کلیسا
cathedra
[صندلی اسقف در کلیسا]
chancel-arch
قوسی شبستان کلیسا
shepherdess
شبان کلیسا که زن باشد
shepherdesses
شبان کلیسا که زن باشد
campanile
برج کلیسا منار
campanile
محل ناقوس کلیسا
crossing tower
برج تقاطع در کلیسا
narthex
ایوان غربی کلیسا
chanter
سرود خوان کلیسا
church warden
متصدی دارایی کلیسا
lay clerk
سرود خوان کلیسا
parament
تزئینات اویختنی کلیسا
almonry
صدقه خانه کلیسا
presbyter
کشیش سرپرست کلیسا
narthex
هشتی ورودی کلیسا
epi
[مناره مخروطی کلیسا]
esonarthex
[هشتی ورودی کلیسا]
pastorium
مقر شبان کلیسا
helm
[تاج مخروطی کلیسا]
pastorate
مقام شبانی کلیسا
Gospel side
[قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
deambulatory
[راهرو یا گردشی در صدر کلیسا]
auditory
[نام قدیمی شبستان کلیسا]
hagioscope
[گشادگی اریب در دیوار کلیسا]
feretory
[صندوق آثار مقدس کلیسا]
epistle side
[محراب در گوشه جنوبی کلیسا]
churchgoer
کسی که مرتب به کلیسا میرود
disestablishes
کلیسا را از ازادی محروم کردن
bema
[بلندترین قسمت شبستان کلیسا]
disestablish
کلیسا را از ازادی محروم کردن
churchgoers
کسی که مرتب به کلیسا میرود
disestablished
کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishing
کلیسا را از ازادی محروم کردن
choir loft
جای مخصوص خواندن کلیسا
piscina
حوض شنا سنگاب کلیسا
beadle
مستخدم جزء کلیسا یادانشگاه
deanship
مقام ریاست دانشکده یا کلیسا
impropriator
تفریط کننده دارایی کلیسا
cross-in-square
[کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
nave
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
chancel-screen
[پرده ای که محراب را از کلیسا جدا می کند.]
credence
[قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
acrus choralis
[جدار بین گروه کر و شبستان کلیسا]
sedilia
یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
ecclesiastics
علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
lichgate
طاق نمای مشرف بحیاط کلیسا
antechoir
جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
fore
[جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
ecclesiastic
علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
quirister
دسته سرودخوانان کلیسا باهم خواندن
mninster
دیر عبادتگاه رئیس راهبان کلیسا
sacrist
متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
sacristan
متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
sacristy
محل نگاهداری فروف مقدسه کلیسا
parishes
بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
bridal door
[مدخل مزین در گوشه های کلیسا]
anthems
سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
agape
غذای سبک پس ار جشنی در کلیسا
[دین]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com