Dictiornary-Farsi | کمال محبت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 128 (8 milliseconds)

English	Persian
the utmost love	کمال محبت


Other Matches

loved	محبت
warmhearted	با محبت
warm hearted	با محبت
love	محبت
disaffected	بی محبت
glows	محبت
glowed	محبت
glow	محبت
affectionateness	محبت
affectionately	با محبت
inaffable	بی محبت
loves	محبت
loving kindness	محبت
amour	محبت
procurer	دلال محبت
procuress	زن دلال محبت
unkinder	بی محبت بی عاطفه
unkind	بی محبت بی عاطفه
unkindest	بی محبت بی عاطفه
excessive love	فرط محبت
fraternal love	محبت برادرانه
love feast	عید محبت
bawd	دلال محبت
affetionate	محبت امیز
motherly love	محبت مادری
mutual love	محبت ازدوسر
paternal love	محبت پدری
mansuetude	اهلیت محبت
loving	محبت امیز
endearing	محبت آمیز
lovingly	از روی محبت
tender	محبت امیز
tendered	محبت امیز
tenderest	محبت امیز
tendering	محبت امیز
pimp	دلال محبت
pimps	دلال محبت
crown	حد کمال
perfection	کمال
integrity	کمال
thoroughness	کمال
svelte	با کمال
amplitude	کمال
periods	کمال
period	کمال
decentness	کمال
delelopment	کمال
perfectness	کمال
plentitude	کمال
svelt	زن با کمال
sophistication	کمال
exactitude	کمال
throroughness	کمال
completeness	کمال
maturity	کمال
crowns	حد کمال
procuance	جاکشی دلالی محبت
endearing	از روی دوستی و محبت
procuration	جاکشی دلالی محبت
professed love	ادعای عشق یا محبت
professed love	محبت ادعا شده
tenderly	از روی دلسوزی و محبت
paternal	دارای محبت پدری
disaffect	از علاقه و محبت کاستن
costive	سرد و بی محبت خسیس
affably	از روی محبت و دلجوئی
woefully <adv.>	با کمال تاسف
decently	از روی کمال
plenitude	کمال سرشاری
ideals	کمال مطلوب
perfectible	کمال پذیر
perfectibility	کمال پذیری
consummation	کمال منتها
edifying	کمال اور
dyed-in-the-wool	تمام و کمال
matures	به حد کمال رسیدن
mature	به حد کمال رسیدن
hone	به کمال رساندن
to the life	با کمال دقت
to perfection	بحد کمال
finished	مهذب با کمال
accomplishment	کمال هنر
sad to say [regrettably] <adv.>	با کمال تاسف
regrettably <adv.>	با کمال تاسف
elaborateness	کمال دقت
ideal	کمال مطلوب
entelechy	کمال اول
unfortunately <adv.>	با کمال تاسف
apogee	نقطهء کمال
regretfully <adv.>	با کمال تاسف
perfectionism	کمال گرایی
nephrotomy	کمال منتها
acme	نقطهء کمال
economic maturity	کمال اقتصادی
turtledove	عزیز محبت نشان دادن
turtledoves	عزیز محبت نشان دادن
love is everything	موضوع اصلی محبت است
prime	کمال بهترین قسمت
to pay off	تمام و کمال پرداختن
primes	کمال بهترین قسمت
full and final settlement	تسویه تمام و کمال
primed	کمال بهترین قسمت
optimal	مربوط به کمال مطلوب
to pay up	تمام و کمال پرداختن
perfection of savagery	کمال وحشی گری
meridians	اوج درجه کمال
the pink ofhealth	کمال تندرستی یا صحت
meridian	اوج درجه کمال
complementarity	کمال اصل متممیت
to attain perfection	بحد کمال رسیدن
in the pink	در کمال تندرستی یا صحت
jawsmith	کسیکه با محبت زیاد مردم فریبی میکند
I'll be happy to help [assist] you.	من با کمال میل در اختیار شما هستم.
beau ideal	زیبای تمام عیار کمال مطلوب
gonogenesis	کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
to win nny one's affections	محبت کسی راجلب کردن کسیرادلبسته خود نمودن
oedipus complex	احساسات محبت امیزبچه نسبت به والدین جنس مخالف خود
drive to maturity	جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
autumn	برگ ریزان زمان رسیدن و نزول چیزی دوران کمال
autumns	برگ ریزان زمان رسیدن و نزول چیزی دوران کمال
nympholept	کسیکه جنوی یافتن کمال مطلوب یا پی کردن چیز غیرقابل دسترسی را دارد
silver cord	محبت مادر وفرزندی همبستگی مادر وفرزند
ideal index	شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
cultivation	جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد
utopiannism	اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
go between	دلال دلال محبت
with the utmost rigour	با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر