Dictiornary-Farsi | کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
gonogenesis	کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه


Other Matches

gonium	سلول نطفه
germ cell	سلول نطفه
ovum	سلول نطفه ماده تخمک
pronucleus	هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
spermatid	سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
spermatogonium	سلول اولیه جنس نر سلول بیضه
isogamete	سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
gametangium	سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
germen	نطفه
semen	نطفه
sperm	نطفه
spermatozoon	نطفه
spermatozoa	نطفه
the seminal fluid	نطفه
cachalot	نطفه
germicide	نطفه کش
sperms	نطفه
spermatogenetic	موجد نطفه
spermatogenetic	نطفه اور
spermatogenesis	ایجاد نطفه
inception	بستن نطفه
yolks	محتویات نطفه
yolk	محتویات نطفه
matrices	نطفه گاه
spermatogenesis	تشکیل نطفه
yoke	محتویات نطفه
epigenesis	تشکیل نطفه ازنو
conception	رای انعقاد نطفه
conceptions	رای انعقاد نطفه
spermatial	وابسته به نطفه نر جلبکها نطفهای
germ plasm	قسمت قابل توارث نطفه
seminiferous	ایجاد کننده بذر یا نطفه
zoon	تنها محصول یک نطفه واحد
spermatozoon	یاخته متحرک نطفه بالغ جنس نر
spermatozoa	یاخته متحرک نطفه بالغ جنس نر
puberty	بلوغ
puberty	سن بلوغ
adultness	بلوغ
maturity	بلوغ
adult age	سن بلوغ
adolescence	بلوغ
of age <idiom>	بلوغ
pubescence	سن بلوغ
growths	بلوغ
pubescence	بلوغ
growth	بلوغ
pubetry	بلوغ
nubility	بلوغ
age	سن بلوغ
ages	سن بلوغ
maturation	بلوغ
spermatium	نطفه یایاخته نر غیر متحرک موجودات پست
lack of sufficient age	عدم بلوغ
pubertas praecox	بلوغ زودرس
pubertal	وابسته به بلوغ
puberal	وابسته به بلوغ
impuberty	عدم بلوغ
emotional maturity	بلوغ هیجانی
economic maturity	بلوغ اقتصادی
grow up	به سن بلوغ رسیدن
puberty	بلوغ جنسی
social maturity	بلوغ اجتماعی
mental maturity	بلوغ ذهنی
minority	عدم بلوغ
minorities	عدم بلوغ
nonage	عدم بلوغ
sexual maturity	بلوغ جنسی
To attain puberty.	بسن بلوغ رسیدن
immaturity	عدم بلوغ و رشد
drive to maturity	حرکت بسوی بلوغ
prepuberty	دوره قبل از بلوغ
prebubertal	وابسته بدوره قبل از بلوغ
preadolescence	دوره قبل از بلوغ انسان
vineland social maturity scale	مقیاس بلوغ اجتماعی واینلند
preadolescent	شخصیکه هنوز به بلوغ نرسیده
prepuberal	وابسته بدوره قبل از بلوغ
over a	گذشته ازسن بلوغ یا12سال
decentness	کمال
plentitude	کمال
delelopment	کمال
perfectness	کمال
svelt	زن با کمال
throroughness	کمال
svelte	با کمال
periods	کمال
crowns	حد کمال
crown	حد کمال
sophistication	کمال
maturity	کمال
integrity	کمال
perfection	کمال
period	کمال
amplitude	کمال
exactitude	کمال
completeness	کمال
thoroughness	کمال
california tests of mental maturity	ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
columbia mental maturity scale	مقیاس کلمبیا برای بلوغ ذهنی
imfancy	عدم بلوغ نخستین دوره رشد
finished	مهذب با کمال
decently	از روی کمال
entelechy	کمال اول
sad to say [regrettably] <adv.>	با کمال تاسف
acme	نقطهء کمال
accomplishment	کمال هنر
regrettably <adv.>	با کمال تاسف
unfortunately <adv.>	با کمال تاسف
regretfully <adv.>	با کمال تاسف
edifying	کمال اور
ideal	کمال مطلوب
the utmost love	کمال محبت
consummation	کمال منتها
dyed-in-the-wool	تمام و کمال
to perfection	بحد کمال
perfectible	کمال پذیر
perfectibility	کمال پذیری
matures	به حد کمال رسیدن
to the life	با کمال دقت
mature	به حد کمال رسیدن
apogee	نقطهء کمال
nephrotomy	کمال منتها
plenitude	کمال سرشاری
hone	به کمال رساندن
ideals	کمال مطلوب
elaborateness	کمال دقت
economic maturity	کمال اقتصادی
woefully <adv.>	با کمال تاسف
perfectionism	کمال گرایی
optimal	مربوط به کمال مطلوب
prime	کمال بهترین قسمت
primed	کمال بهترین قسمت
perfection of savagery	کمال وحشی گری
in the pink	در کمال تندرستی یا صحت
meridian	اوج درجه کمال
meridians	اوج درجه کمال
to pay up	تمام و کمال پرداختن
complementarity	کمال اصل متممیت
to attain perfection	بحد کمال رسیدن
the pink ofhealth	کمال تندرستی یا صحت
full and final settlement	تسویه تمام و کمال
to pay off	تمام و کمال پرداختن
primes	کمال بهترین قسمت
I'll be happy to help [assist] you.	من با کمال میل در اختیار شما هستم.
beau ideal	زیبای تمام عیار کمال مطلوب
data cell	سلول
zoogamete	سلول
cell	سلول
cells	سلول
theory of epigensis	فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
drive to maturity	جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
autumn	برگ ریزان زمان رسیدن و نزول چیزی دوران کمال
autumns	برگ ریزان زمان رسیدن و نزول چیزی دوران کمال
odontoblast	سلول دندانی
syncytium	سلول چند هسته ایی
transformer cell	سلول ترانسفورماتور
unit cell	سلول واحد
phagocytosis	سلول خواری
scarlet sage	سلول اتشی
storage cell	سلول انباره
stractural cell	سلول ساختاری
pixel	سلول تصویر
photoelectric cell	سلول فتوالکتریک
photoelectric cell	سلول فتوالکتریکی
photoconductive cell	سلول فوتورسانا
photo cell	سلول فتوالکتریک
selenium cell	سلول سلنیومی
nerve cell	سلول عصبی
locular	سلول دار
accumulator cell	سلول اکومولاتور
ward	سلول زندان
active cell	سلول فعال
binary cell	سلول دودویی
cellulated	سلول دار
cellule	سلول کوچک
cellulous	سلول دار
cytology	سلول شناس
data cell	سلول داده
galvanic cell	سلول گالوانی
gametangium	سلول جنسی
germ cell	سلول تخم
cellular	سلول دار
lymph cell	سلول لنف
gonocyte	سلول جنسی
mononuclear	سلول یک هستهای
wards	سلول زندان
celluloid	مانند سلول
cell	سلول یکنفری
cell	پیل سلول
cells	سلول یکنفری
cells	پیل سلول
memory cell	سلول حافظه
cleave	شکافتن سلول
solar cell	سلول خورشیدی
cleaved	شکافتن سلول
solar cells	سلول خورشیدی
cleaves	شکافتن سلول
cataplasia	تغییرات قهقهرایی در سلول
gonocyte	سلول تولید کننده
spermatogonium	سلول موجد تخم
interneuron	وابسته به سلول عصب