Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
reflex arc
کمان بازتاب
Other Matches
target bow
کمان مخصوص تیراندازی باتیر و کمان
bowed
کمان کمان هدفگیری
bowing
کمان کمان هدفگیری
bow
کمان کمان هدفگیری
bows
کمان کمان هدفگیری
rainbow border
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
reflexes
بازتاب
echoing
بازتاب
echoes
بازتاب
reflectors
بازتاب
reflexion
بازتاب
echo
بازتاب
reflex
بازتاب
reflection
بازتاب
echoed
بازتاب
reflector
بازتاب
plantar reflex
بازتاب کف پا
orienting reflex
بازتاب سوگیری
abdominal reflex
بازتاب شکمی
plane of reflection
صفحه بازتاب
reflection law
قانون بازتاب
flashbacks
بازتاب اشعه
flashback
بازتاب اشعه
mass reflex
بازتاب کلی
achilles jerk
بازتاب اشیل
negative movement reflex
بازتاب گریز
orientation reflex
بازتاب سوگیری
law of reflection
قانون بازتاب
crossed reflex
بازتاب متنافر
reflection angel
زاویه بازتاب
angle of reflaction
زاویه بازتاب
albedo
توان بازتاب
bragg reflection
بازتاب پراگ
chain reflex
بازتاب زنجیرهای
coefficient of reflection
ضریب بازتاب
conditioned reflex
بازتاب شرطی
albedo
نمار بازتاب
cranial reflex
بازتاب جمجمهای
achilles reflex
بازتاب اشیل
reflect
بازتاب دادن
flexion reflex
بازتاب خمش
reflecting
بازتاب دادن
ground return
بازتاب زمینی
reflects
بازتاب دادن
babinski reflex
بازتاب بابینکسی
background reflection
بازتاب زمینهای
prepotent reflex
بازتاب غالب
pupillary reflex
بازتاب مردمک
reflexivity
بازتاب پذیری
reflexogenous zones
نواحی بازتاب زا
reflexology
بازتاب شناسی
righting reflex
بازتاب تعادل
static reflex
بازتاب تعادل
rooting reflex
بازتاب گونه
rossolimo reflex
بازتاب روسولیمو
salivary reflex
بازتاب بزاقی
spinal reflex
بازتاب نخاعی
stretch reflex
بازتاب کشیدگی
sucking reflex
بازتاب مکیدن
tendon reflex
بازتاب وتری
reflex time
زمان بازتاب
reflex reserve
پس مانده بازتاب
reflectability
بازتاب پذیری
reflection coefficient
ضریب بازتاب
reflection grating
توری بازتاب
reflection of light
بازتاب نور
reflection plane
صفحه بازتاب
reflectivity
بازتاب پذیری
reflectometer
بازتاب سنج
reflection
بازتاب اندیشه
reflector buoy
بویه بازتاب
reflex arc
قوس بازتاب
reflex circuit
قوس بازتاب
raster
شبکه بازتاب
knee jerk reflex
بازتاب پرش زانو
audi
بازتاب دیداری- شنیداری
reflecting
بازتاب یافتن بازتابیدن
reflects
بازتاب یافتن بازتابیدن
bechterev mendel reflex
بازتاب بختریف- مندل
patellar reflex
بازتاب پرش زانو
pgr
بازتاب گالوانیکی- روانی
psychogalvanic reflex
بازتاب گالوانیکی- روانی
phasic stretch reflex
بازتاب کشش مرحلهای
positive movement reflex
بازتاب حرکت گرایشی
reflex latency
دوره نهفتگی بازتاب
startle reflex
بازتاب یکه خوردن
unconditioned reflex
بازتاب غیر شرطی
irreflexive
بی خیال بدون بازتاب
haab's pupillary reflex
بازتاب مردمکی هاب
blinking reflex
بازتاب پلک زدن
eye blink reflex
بازتاب پلک زدن
reflect
بازتاب یافتن بازتابیدن
consensual eye reflex
بازتاب همخوان چشم
cutaneous pupillary reflex
بازتاب پوستی مردمک
cutaneous secretory reflex
بازتاب تراوشی پوست
grasping reflex
بازتاب چنگ زدن
mirrored
دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
mirrors
دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
mirror
دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
fiddlestick
کمان
arch
کمان
arch
: کمان
spots
کمان
spot
کمان
bows
کمان
bowing
کمان
bowed
کمان
sagittarii
کمان
arch-
: کمان
arch-
کمان
arches
: کمان
arc
کمان
arches
کمان
bowstring
زه کمان
arcs
کمان
sagittarius
کمان
bow
کمان
fiddle bow
کمان
arch
چفت کمان
arches
چفت کمان
atabalist
کمان زنبورکی
nock
جای زه کمان
opalesce
مانندرنگین کمان
handbow
کمان تیراندازی
bowyer
کمان فروش
long bow
کمان دستی
to feel any one's pulse
کمان کردن
power hacksaw
کمان اره
to bend or draw the bow
کمان کشیدن
saw frame
کمان اره
bowed
تعظیم کمان
stacked bow
کمان باریک
bowed
کمان شکاری
bowing
تعظیم کمان
straight bow
کمان راست
bowing
کمان شکاری
bows
تعظیم کمان
bow
تعظیم کمان
bows
کمان شکاری
string picture
روزنه کمان
sunbow
رنگین کمان
swede saw
کمان اره
swede saw
اره کمان
faces
شکم کمان
arch-
چفت کمان
face
شکم کمان
bow
کمان شکاری
circular measure
اندازه کمان
rainbow
رنگین کمان
longbows
کمان بزرگ
archers
تیرانداز با کمان
bend
کمان خمش
bowyer
کمان ساز
crossbows
کمان زنبورکی
crossbow
کمان صلیبی
archer
تیرانداز با کمان
rainbows
رنگین کمان
crossbow
کمان پولادی
cock feather
پر وصل به کمان
crossbow
کمان زنبورکی
irises
رنگین کمان
iris
رنگین کمان
cant
کج گرفتن کمان
included angle of arch
دهانه کمان
arblast
کمان زنبورکی
bowman
تیرانداز با کمان
bowman
تیرانداز کمان کش
crossbows
کمان پولادی
bow and arrow
تیر و کمان
cross bow
گوله کمان
cross bow
کمان پولادی
bow weight
وزن کمان
crossbows
کمان صلیبی
longbow
کمان بزرگ
cross bow
کمان زنبورکی
central angle of arch
دهانه کمان
arch of corti
کمان کورتی
arch thrust
رانش کمان
bare bow
کمان لخت
limb
هرکدام از طرفین کمان
soundboard
کمان ویولن وتار
vans
کمان سینه ناو
frame
قاب چارچوب کمان
frame of hachsaw
کمان اره چکی
limbs
هرکدام از طرفین کمان
string fingers
سه انگشتی که زه کمان را می کشند
rectification of a curve
طول کمان
[ریاضی]
arc length
طول کمان
[ریاضی]
catapult
[British E]
تیر و کمان قلابسنگی
slingshot
[American E]
تیر و کمان قلابسنگی
catapult
[British E]
تیر و کمان سنگی
slingshot
[American E]
تیر و کمان سنگی
understrung
فاصله زه تا دستگیره کمان
to bend or draw the bow
کمان را چله کردن
van
کمان سینه ناو
iridescency
نمایش رنگین کمان
bowstring
ریسمان دار زه کمان
archery
تیراندازی با تیر و کمان
nock
شکاف انتهای کمان
anchor
کشیدن زه کمان تاصورت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com