Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
long bow
کمان دستی
Search result with all words
longbow
اغراق گویی کمان دستی
longbows
اغراق گویی کمان دستی
Other Matches
target bow
کمان مخصوص تیراندازی باتیر و کمان
manual
دستور رزمی دستی سیستم دستی
bowed
کمان کمان هدفگیری
bow
کمان کمان هدفگیری
bows
کمان کمان هدفگیری
bowing
کمان کمان هدفگیری
craft revolving fund
حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
craft reimbursable supply
اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
rainbow border
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
arch
: کمان
spots
کمان
spot
کمان
sagittarius
کمان
arch
کمان
bowstring
زه کمان
arcs
کمان
arc
کمان
arches
کمان
arches
: کمان
arch-
کمان
arch-
: کمان
bows
کمان
bowed
کمان
bowing
کمان
sagittarii
کمان
bow
کمان
fiddlestick
کمان
fiddle bow
کمان
nock
جای زه کمان
longbow
کمان بزرگ
opalesce
مانندرنگین کمان
longbows
کمان بزرگ
to feel any one's pulse
کمان کردن
bend
کمان خمش
rainbow
رنگین کمان
bow weight
وزن کمان
circular measure
اندازه کمان
included angle of arch
دهانه کمان
bowed
کمان شکاری
central angle of arch
دهانه کمان
archer
تیرانداز با کمان
archers
تیرانداز با کمان
cant
کج گرفتن کمان
bowyer
کمان فروش
bowyer
کمان ساز
swede saw
کمان اره
bowman
تیرانداز با کمان
bowman
تیرانداز کمان کش
arblast
کمان زنبورکی
atabalist
کمان زنبورکی
iris
رنگین کمان
irises
رنگین کمان
crossbow
کمان زنبورکی
crossbow
کمان پولادی
crossbow
کمان صلیبی
crossbows
کمان زنبورکی
crossbows
کمان پولادی
crossbows
کمان صلیبی
saw frame
کمان اره
straight bow
کمان راست
string picture
روزنه کمان
bare bow
کمان لخت
rainbows
رنگین کمان
arch of corti
کمان کورتی
to bend or draw the bow
کمان کشیدن
arch thrust
رانش کمان
power hacksaw
کمان اره
stacked bow
کمان باریک
swede saw
اره کمان
sunbow
رنگین کمان
bow and arrow
تیر و کمان
reflex arc
کمان بازتاب
bowed
تعظیم کمان
bows
کمان شکاری
cross bow
گوله کمان
cross bow
کمان پولادی
cross bow
کمان زنبورکی
handbow
کمان تیراندازی
bows
تعظیم کمان
bowing
کمان شکاری
bowing
تعظیم کمان
faces
شکم کمان
cock feather
پر وصل به کمان
face
شکم کمان
arch
چفت کمان
bow
تعظیم کمان
bow
کمان شکاری
arch-
چفت کمان
arches
چفت کمان
bow fishing
ماهیگیری با تیر و کمان
sounding board
کمان ویولن وتار
sounding boards
کمان ویولن وتار
bow hunter
شکارچی با تیر و کمان
bow arm
بازویی که کمان را می گیرد
frame
قاب چارچوب کمان
van
کمان سینه ناو
string fingers
سه انگشتی که زه کمان را می کشند
soundboard
کمان ویولن وتار
nock
شکاف انتهای کمان
vans
کمان سینه ناو
fogbow
رنگین کمان حاصل از مه
great circle route
کمان دایره عظیمه
rectification of a curve
طول کمان
[ریاضی]
arc length
طول کمان
[ریاضی]
crossbow man
کمانگیر با کمان صلیبی
frame of hachsaw
کمان اره چکی
bow hunting
شکار با تیر و کمان
bowstring
ریسمان دار زه کمان
anchors
کشیدن زه کمان تاصورت
iridescency
نمایش رنگین کمان
iridescence
نمایش رنگین کمان
catapult
[British E]
تیر و کمان قلابسنگی
limbs
هرکدام از طرفین کمان
limb
هرکدام از طرفین کمان
slingshot
[American E]
تیر و کمان سنگی
catapult
[British E]
تیر و کمان سنگی
slingshot
[American E]
تیر و کمان قلابسنگی
anchoring
کشیدن زه کمان تاصورت
to bend or draw the bow
کمان را چله کردن
understrung
فاصله زه تا دستگیره کمان
anchor
کشیدن زه کمان تاصورت
archery
تیراندازی با تیر و کمان
fistmele
فاصله بین دسته کمان و زه
full draw
کشیدن زه کمان بطور کامل
circular grooving saw
کمان اره ویژه شیار
backs
تنظیم بادبان پشت کمان
string
مربی خم کردن کمان و بستن زه
bellies
قسمت داخلی کمان نزدیک زه
belly
قسمت داخلی کمان نزدیک زه
back
تنظیم بادبان پشت کمان
self
کمان یا تیر از یک تکه چوب
serving
پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
toxophilite
تیرانداز ماهر با تیر و کمان
whips
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whip
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whipped
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
draw
تیر در چله کمان گذاشتن
servings
پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
draws
تیر در چله کمان گذاشتن
arrow rest
تکیه گاه تیر روی کمان
hunting bow
کمان بلند و سنگین برای شکار
longbows
کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
bowsight
وسیله کمکی هدفگیری وصل به کمان
longbow
کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
double-bellid
[صراحی شکل شبیه دو کمان دراز]
target archery
مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
timber hitch
گره وصل کردن زه به شاخه پایین کمان
subtense
خطی که روبروی کمان یاگوشهای واقع شود
rainbow
قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
bowsock
پوشش تیره روی کمان ضدبازتاب نور
rainbows
قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
hand held
دستی
hand made
دستی
left handedness
چپ دستی
levorotation
چپ دستی
manual
دستی
handmade
دستی
bellows
دم دستی
palmar
کف دستی
single-handed
یک دستی
ready use
دم دستی
three handed
سه دستی
portable
دستی
handier
دستی
handiest
دستی
handy
دستی
lipping
قطعه چوبی که در ترک یاشکاف کمان گذاشته شده
lipping
قطعه چوبی که در لای شکاف کمان تعبیه شده
backed bow
کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
hand tool
ابزار دستی
handhold
گیره دستی
hand saw
اره دستی
handwheel
چرخ دستی
hand torch
مشعل دستی
hand vise
گیره دستی
handbell
زنگ دستی
handsaw
اره دستی
handlist
فهرست دستی
hand wheel
چرخ دستی
staff gauge
اشل دستی
hand knot
گره دستی
hand roller
غلطک دستی
hand receipt
رسید دستی
hand drill
مته دستی
hand crane
بارانگیز دستی
hand crane
جرثقیل دستی
hand compaction
تراکم دستی
hand compaction
توپرسازی دستی
hand lever
اهرم دستی
hand cart
چرخ دستی
hand cart
ارابه دستی
hand power winch
جراثقال دستی
portable drill
مته دستی
hand grenade
نارنجک دستی
hand reamer
کوبه دستی
hand organ
ارگ دستی
hand operated chuck
سه نظام دستی
hand molding shop
قالبریزی دستی
hand molding
قالبریزی دستی
hand mill
اسیاب دستی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com