English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
van کمان سینه ناو
vans کمان سینه ناو
Other Matches
target bow کمان مخصوص تیراندازی باتیر و کمان
bow wave موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
bows کمان کمان هدفگیری
bowing کمان کمان هدفگیری
bow کمان کمان هدفگیری
bowed کمان کمان هدفگیری
brooches گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
brooch گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
rainbow border حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
end on سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
redbreast پرنده سینه سرخ سینه سرخ
bows کمان
arches کمان
arch کمان
arc کمان
arches : کمان
sagittarius کمان
sagittarii کمان
spot کمان
spots کمان
arch : کمان
arch- : کمان
arch- کمان
bowing کمان
bowstring زه کمان
fiddle bow کمان
bow کمان
fiddlestick کمان
arcs کمان
bowed کمان
swede saw اره کمان
straight bow کمان راست
archer تیرانداز با کمان
stacked bow کمان باریک
to feel any one's pulse کمان کردن
string picture روزنه کمان
rainbows رنگین کمان
to bend or draw the bow کمان کشیدن
rainbow رنگین کمان
sunbow رنگین کمان
archers تیرانداز با کمان
swede saw کمان اره
cant کج گرفتن کمان
saw frame کمان اره
reflex arc کمان بازتاب
atabalist کمان زنبورکی
arch of corti کمان کورتی
arch thrust رانش کمان
bare bow کمان لخت
bow and arrow تیر و کمان
cross bow گوله کمان
cross bow کمان پولادی
bow weight وزن کمان
cross bow کمان زنبورکی
bowman تیرانداز کمان کش
bowman تیرانداز با کمان
bowyer کمان ساز
cock feather پر وصل به کمان
circular measure اندازه کمان
included angle of arch دهانه کمان
arblast کمان زنبورکی
bend کمان خمش
longbows کمان بزرگ
power hacksaw کمان اره
opalesce مانندرنگین کمان
nock جای زه کمان
long bow کمان دستی
bowyer کمان فروش
iris رنگین کمان
irises رنگین کمان
crossbow کمان زنبورکی
crossbow کمان پولادی
crossbow کمان صلیبی
crossbows کمان زنبورکی
crossbows کمان پولادی
crossbows کمان صلیبی
handbow کمان تیراندازی
longbow کمان بزرگ
central angle of arch دهانه کمان
bow کمان شکاری
bowed تعظیم کمان
bowed کمان شکاری
bowing تعظیم کمان
bowing کمان شکاری
bows تعظیم کمان
bows کمان شکاری
bow تعظیم کمان
faces شکم کمان
arches چفت کمان
face شکم کمان
arch- چفت کمان
arch چفت کمان
nock شکاف انتهای کمان
frame قاب چارچوب کمان
string fingers سه انگشتی که زه کمان را می کشند
sounding boards کمان ویولن وتار
sounding board کمان ویولن وتار
soundboard کمان ویولن وتار
rectification of a curve طول کمان [ریاضی]
iridescency نمایش رنگین کمان
iridescence نمایش رنگین کمان
arc length طول کمان [ریاضی]
bow hunting شکار با تیر و کمان
bow hunter شکارچی با تیر و کمان
bow fishing ماهیگیری با تیر و کمان
bow arm بازویی که کمان را می گیرد
crossbow man کمانگیر با کمان صلیبی
fogbow رنگین کمان حاصل از مه
frame of hachsaw کمان اره چکی
great circle route کمان دایره عظیمه
bowstring ریسمان دار زه کمان
to bend or draw the bow کمان را چله کردن
catapult [British E] تیر و کمان سنگی
understrung فاصله زه تا دستگیره کمان
catapult [British E] تیر و کمان قلابسنگی
slingshot [American E] تیر و کمان قلابسنگی
anchors کشیدن زه کمان تاصورت
slingshot [American E] تیر و کمان سنگی
limbs هرکدام از طرفین کمان
limb هرکدام از طرفین کمان
anchor کشیدن زه کمان تاصورت
anchoring کشیدن زه کمان تاصورت
archery تیراندازی با تیر و کمان
draw تیر در چله کمان گذاشتن
servings پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
bellies قسمت داخلی کمان نزدیک زه
belly قسمت داخلی کمان نزدیک زه
string مربی خم کردن کمان و بستن زه
longbows اغراق گویی کمان دستی
draws تیر در چله کمان گذاشتن
serving پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
fistmele فاصله بین دسته کمان و زه
full draw کشیدن زه کمان بطور کامل
longbow اغراق گویی کمان دستی
self کمان یا تیر از یک تکه چوب
whips پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
backs تنظیم بادبان پشت کمان
whip پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whipped پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
toxophilite تیرانداز ماهر با تیر و کمان
back تنظیم بادبان پشت کمان
circular grooving saw کمان اره ویژه شیار
double-bellid [صراحی شکل شبیه دو کمان دراز]
longbow کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
hunting bow کمان بلند و سنگین برای شکار
longbows کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
arrow rest تکیه گاه تیر روی کمان
bowsight وسیله کمکی هدفگیری وصل به کمان
target archery مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
subtense خطی که روبروی کمان یاگوشهای واقع شود
bowsock پوشش تیره روی کمان ضدبازتاب نور
rainbow قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
timber hitch گره وصل کردن زه به شاخه پایین کمان
rainbows قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
bosoms سینه
end on سینه به سینه
bows سینه
hearts سینه
breast سینه
busting سینه
bosom سینه
ball flower گل سینه
chest to chest سینه به سینه
bowing سینه
bow سینه
bowed سینه
forecastle سینه
breasts سینه
heart سینه
busted سینه
thoraxes سینه
mandrel or dril سینه
thorax سینه
pulmonory سل سینه
thoraces سینه
white steaming light سینه
petto سینه
busts سینه
bust سینه
backed bow کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
lipping قطعه چوبی که در لای شکاف کمان تعبیه شده
lipping قطعه چوبی که در ترک یاشکاف کمان گذاشته شده
shirt front پیش سینه
scatter pin سنجاق سینه
bustiest خوش سر و سینه
decolletage سر و سینه راباز
quartering wind باد سینه
ratite سینه پهن
busty خوش سر و سینه
dead ahead درست سینه
crawlingly سینه مال
commission pennant پرچم سینه
with folded arms دست به سینه
chest trap استوپ سینه
corslet سینه بند
chemisette پیش سینه
thoracic cage قفسه سینه
compass plane رنده سینه
corselet زره سینه
sputum خلط سینه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com