Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (8 milliseconds)
English
Persian
anoxia
کمبود اکسیژن
oxygen deficit
کمبود اکسیژن
Search result with all words
hypoxia
کمبود اکسیژن در بافتهای بدن
The room is stuffy.
هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
Other Matches
oxygen convertor
مبدل اکسیژن مایع به اکسیژن گازی در سیستمهای تنفسی
short handed
داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
short-handed
داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
oxygenize
با اکسیژن ترکیب کردن اکسیژن زدن
maximal oxygen consumption per minute
حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
deoxygenate
اکسیژن گیری کردن از فاقد اکسیژن کردن
maximal aerobic power
بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen uptake
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen consumption
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
shortfall
کمبود
shortcoming
کمبود
shortfalls
کمبود
shortcomings
کمبود
shortsage
کمبود
deficits
کمبود
shortages
کمبود
shortage
کمبود
deficiencies
کمبود
leakage
کمبود
deficit
کمبود
leakages
کمبود
deficiency
کمبود
empyreal air
اکسیژن
oxygen carrier
اکسیژن بر
oxybiont
اکسیژن زی
oxygen
اکسیژن
lacking
فقدان کمبود
lacks
کمبود نیازمندی
leakage
کمبود کسر
leakage
کمبود و کسری
leakages
کمبود کسر
time trouble
کمبود وقت
leakages
کمبود و کسری
scurvy
کمبود ویتامین C
credit tightness
کمبود اعتباری
deficient
دارای کمبود
lacked
کمبود نیازمندی
lack
کمبود نیازمندی
underpopulation
کمبود جمعیت
hard up
<idiom>
کمبود پول
oxygen cylinder
مخزن اکسیژن
liquid oxygen
اکسیژن مایع
oxygen cylinder
سیلندر اکسیژن
oxygen debt
بدهی اکسیژن
oxygen debt
وام اکسیژن
oxygen deficit
کسر اکسیژن
oxygen extraction
جذب اکسیژن
oxygenation
ترکیب با اکسیژن
liquid exygen
اکسیژن مایع
oxyacetylene welding
جوش اکسیژن
oxidation
ترکیب با اکسیژن
oxidization
ترکیب با اکسیژن
deoxygenation
اکسیژن زدایی
lox
اکسیژن مایع
deoxidize
بی اکسیژن کردن
deoxidation
اکسیژن گیری
deoxidate
بی اکسیژن کردن
oxygenation
اکسیژن زنی
oxygenation
امیزش با اکسیژن
oxygenating
اکسیژن زدن
oxygenates
اکسیژن امیختن
oxygenating
اکسیژن امیختن
steno oxibiant
اکسیژن کم تاب
oxygenates
اکسیژن زدن
oxygenated
اکسیژن امیختن
oxygenated
اکسیژن زدن
oxygenate
اکسیژن امیختن
oxygenize
با اکسیژن امیختن
oxygen
گاز اکسیژن
atmospheric oxygen
اکسیژن هوا
oxygenization
اکسیژن دهی
oxygen
اکسیژن دار
oxygenate
اکسیژن زدن
oxygen ration
نسبت اکسیژن
acidity coefficient
نسبت اکسیژن
acidic oxide
اکسیژن اسیدی
immunodeficiency
کمبود ایمنی
[پزشکی]
immune defect
کمبود ایمنی
[پزشکی]
lack of confidence
کمبود اعتماد به نفس
lack of self-confidence
کمبود اعتماد به نفس
short supply
اماد کمبود دار
scorbutic
ناشی از کمبود ویتامین C
leukopenia
کمبود گویچههای سفیدخون
electron deficient molecules
مولکولهای با کمبود الکترون
shortcomings
نکته ضعف کمبود
dearth
قحط و غلا کمبود
defective
دارای کمبود معیوب
shortcoming
نکته ضعف کمبود
understaffed
دچار کمبود کارمند
acholia
فقدات یا کمبود صفرا
beriberi
بیماری کمبود ویتامن B
avitaminosis
کمبود ویتامینها در بدن
labor shortage
کمبود نیروی کار
acetylene oxygen flame
شعله استیلن اکسیژن
oxidising
با اکسیژن ترکیب کردن
oxyhydrogen
اکسیژن امیخته به ایدروژن
oxidize
با اکسیژن ترکیب کردن
oxide
ماده شیمیایی از اکسیژن
oxides
ماده شیمیایی از اکسیژن
aqualung
دستگاه تنفس اکسیژن
aqualungs
دستگاه تنفس اکسیژن
volcanize
جوش اکسیژن زدن
oxidizing
با اکسیژن ترکیب کردن
oxidizes
با اکسیژن ترکیب کردن
rebreather
سیستم اکسیژن مداربسته
oxidised
با اکسیژن ترکیب کردن
oxygen acid
اسید اکسیژن دار
hypoxemia
کاهش اکسیژن بافت
oxyacid
اسید اکسیژن دار
eudiometry
سنجش اکسیژن هوا
maxvo
بیشینه اکسیژن مصرفی
chemical oxygen demand
نیاز شیمیایی اکسیژن
c.o.d
نیاز شیمیایی به اکسیژن
maxvo
حداکثر اکسیژن مصرفی
oxidises
با اکسیژن ترکیب کردن
hypoxia
کاهش اکسیژن بافت
mulnutrition
کمبود مواد غذائی در بدن
attenuation
کاهش یا کمبود قدرت سیگنال
deficit
کسر موازنه کمبود سرمایه
deficits
کسر موازنه کمبود سرمایه
b.o.d
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biological oxygen demand
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biochemical oxygen demand
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
deoxidize
از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
degradation
کمبود توانایی پردازش به علت خرابی
monoxide
اکسیدی که اکسیژن وفلز ان برابر باشد
oxidation
عمل ترکیب اکسیژن با جسم دیگری
acyl oxygen fission
گسسته شدن پیوند اسیل-اکسیژن
tetroxide
ترکیب دارای چهار اتم اکسیژن
nitrous acid
اسیدی که کمتراز تیزاب اکسیژن دارد
xerophthalmia
رمد چشم مرضی در اثر کمبود ویتامین A
deficits
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
deficit
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
vulcanization
حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
protoxide
ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
charges
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charge
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
isatin
رنگ قرمزی که از ترکیب نیل با اکسیژن بدست می اید
oxyhydrogen blowpipe
بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
continuous flow oxygen system
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد
ozone
نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
oxygen bottle
محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
demand oxygen system
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت تناوبی و همزمان با تنفس شخص باشد
anoxia
فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
ageing
ثابت شدن رنگ در اثر گذشت زمان و تحت تاثیر اکسیژن موجود در هوا
degradation
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
tare and tret
وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
phenolic epoxy
خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
pressure breathing
تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
nonaligned
نوک خواندن که در همان محل رسانه مغناطیسی نیست که نوک نوشتن بود. تولید کمبود کیفیت سیگنال
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
increasing cost industry
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
atomic weight
وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com