Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 171 (10 milliseconds)
English
Persian
hypoxia
کمبود اکسیژن در بافتهای بدن
Other Matches
anoxia
کمبود اکسیژن
oxygen deficit
کمبود اکسیژن
The room is stuffy.
هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
oxygen convertor
مبدل اکسیژن مایع به اکسیژن گازی در سیستمهای تنفسی
short-handed
داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
short handed
داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
oxygenize
با اکسیژن ترکیب کردن اکسیژن زدن
maximal oxygen consumption per minute
حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
arach noid
بافتهای نرم و شل
deoxygenate
اکسیژن گیری کردن از فاقد اکسیژن کردن
stupa
کلاله بافتهای حصیری
paranephritis
اماس بافتهای گرداگردگرده
histoloysis
تجزیه وتحلیل بافتهای بدن
parosteitis
اماس بافتهای پیرامون استخوان
maximal oxygen uptake
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen consumption
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal aerobic power
بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
lignocellulose
مواد سلولزی متشکل بافتهای چوبی
leukosis
زیاد شدن بافتهای سازنده گویچههای سفید
endobiotic
زیست کننده درمیان بافتهای میزبان خود
apomixis
تکثیر بوسیلهء بافتهای تناسلی ولی بدون لقاح
lymphmatosis
ایجاد غدد مرکب از بافتهای لنفی در قسمتهای بدن
glomerule
خوشه متراکم ازمویرگهای کوچک و بافتهای حیوانی و غیره
histogen
منطقه روشن محدودیا غیر محدودی از بافتهای اولیه
infarct
ناحیهای که در اثر وقفه گردش خون دررگ بافتهای ان مرده باشد دچارانفارکتوس
embryophyte
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
shortfall
کمبود
deficits
کمبود
deficit
کمبود
shortfalls
کمبود
shortsage
کمبود
shortcomings
کمبود
shortages
کمبود
shortage
کمبود
deficiencies
کمبود
leakage
کمبود
shortcoming
کمبود
deficiency
کمبود
leakages
کمبود
oxygen carrier
اکسیژن بر
oxybiont
اکسیژن زی
empyreal air
اکسیژن
oxygen
اکسیژن
credit tightness
کمبود اعتباری
lacks
کمبود نیازمندی
time trouble
کمبود وقت
underpopulation
کمبود جمعیت
lacking
فقدان کمبود
hard up
<idiom>
کمبود پول
deficient
دارای کمبود
leakages
کمبود و کسری
leakages
کمبود کسر
leakage
کمبود و کسری
leakage
کمبود کسر
scurvy
کمبود ویتامین C
lacked
کمبود نیازمندی
lack
کمبود نیازمندی
oxygenize
با اکسیژن امیختن
oxygen debt
وام اکسیژن
oxygen debt
بدهی اکسیژن
oxygen cylinder
سیلندر اکسیژن
oxygen cylinder
مخزن اکسیژن
deoxygenation
اکسیژن زدایی
deoxidize
بی اکسیژن کردن
oxygen deficit
کسر اکسیژن
oxyacetylene welding
جوش اکسیژن
liquid oxygen
اکسیژن مایع
liquid exygen
اکسیژن مایع
steno oxibiant
اکسیژن کم تاب
oxygenation
اکسیژن زنی
oxygenization
اکسیژن دهی
oxygenation
ترکیب با اکسیژن
oxygen extraction
جذب اکسیژن
oxidization
ترکیب با اکسیژن
deoxidation
اکسیژن گیری
deoxidate
بی اکسیژن کردن
oxygenate
اکسیژن امیختن
oxygenated
اکسیژن زدن
oxygenated
اکسیژن امیختن
oxygenates
اکسیژن زدن
atmospheric oxygen
اکسیژن هوا
oxygenates
اکسیژن امیختن
oxygenating
اکسیژن زدن
oxygen ration
نسبت اکسیژن
oxygenating
اکسیژن امیختن
acidic oxide
اکسیژن اسیدی
oxygen
اکسیژن دار
oxygen
گاز اکسیژن
oxygenate
اکسیژن زدن
oxygenation
امیزش با اکسیژن
oxidation
ترکیب با اکسیژن
lox
اکسیژن مایع
acidity coefficient
نسبت اکسیژن
immune defect
کمبود ایمنی
[پزشکی]
immunodeficiency
کمبود ایمنی
[پزشکی]
defective
دارای کمبود معیوب
short supply
اماد کمبود دار
shortcoming
نکته ضعف کمبود
shortcomings
نکته ضعف کمبود
understaffed
دچار کمبود کارمند
lack of self-confidence
کمبود اعتماد به نفس
lack of confidence
کمبود اعتماد به نفس
scorbutic
ناشی از کمبود ویتامین C
acholia
فقدات یا کمبود صفرا
electron deficient molecules
مولکولهای با کمبود الکترون
beriberi
بیماری کمبود ویتامن B
avitaminosis
کمبود ویتامینها در بدن
leukopenia
کمبود گویچههای سفیدخون
dearth
قحط و غلا کمبود
labor shortage
کمبود نیروی کار
rebreather
سیستم اکسیژن مداربسته
oxidises
با اکسیژن ترکیب کردن
oxyhydrogen
اکسیژن امیخته به ایدروژن
chemical oxygen demand
نیاز شیمیایی اکسیژن
oxidised
با اکسیژن ترکیب کردن
hypoxemia
کاهش اکسیژن بافت
volcanize
جوش اکسیژن زدن
oxidising
با اکسیژن ترکیب کردن
hypoxia
کاهش اکسیژن بافت
c.o.d
نیاز شیمیایی به اکسیژن
eudiometry
سنجش اکسیژن هوا
oxidize
با اکسیژن ترکیب کردن
acetylene oxygen flame
شعله استیلن اکسیژن
oxyacid
اسید اکسیژن دار
oxygen acid
اسید اکسیژن دار
aqualungs
دستگاه تنفس اکسیژن
aqualung
دستگاه تنفس اکسیژن
oxides
ماده شیمیایی از اکسیژن
oxide
ماده شیمیایی از اکسیژن
maxvo
حداکثر اکسیژن مصرفی
maxvo
بیشینه اکسیژن مصرفی
oxidizes
با اکسیژن ترکیب کردن
oxidizing
با اکسیژن ترکیب کردن
attenuation
کاهش یا کمبود قدرت سیگنال
deficit
کسر موازنه کمبود سرمایه
mulnutrition
کمبود مواد غذائی در بدن
deficits
کسر موازنه کمبود سرمایه
deoxidize
از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
b.o.d
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biochemical oxygen demand
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biological oxygen demand
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
degradation
کمبود توانایی پردازش به علت خرابی
nitrous acid
اسیدی که کمتراز تیزاب اکسیژن دارد
oxidation
عمل ترکیب اکسیژن با جسم دیگری
monoxide
اکسیدی که اکسیژن وفلز ان برابر باشد
acyl oxygen fission
گسسته شدن پیوند اسیل-اکسیژن
tetroxide
ترکیب دارای چهار اتم اکسیژن
deficit
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
xerophthalmia
رمد چشم مرضی در اثر کمبود ویتامین A
deficits
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
protoxide
ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
vulcanization
حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
charges
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charge
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
ozone
نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
oxyhydrogen blowpipe
بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
continuous flow oxygen system
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد
isatin
رنگ قرمزی که از ترکیب نیل با اکسیژن بدست می اید
oxygen bottle
محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
demand oxygen system
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت تناوبی و همزمان با تنفس شخص باشد
ageing
ثابت شدن رنگ در اثر گذشت زمان و تحت تاثیر اکسیژن موجود در هوا
anoxia
فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
degradation
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
tare and tret
وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
phenolic epoxy
خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
pressure breathing
تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
nonaligned
نوک خواندن که در همان محل رسانه مغناطیسی نیست که نوک نوشتن بود. تولید کمبود کیفیت سیگنال
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
increasing cost industry
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
atomic weight
وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com