English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 15 (2 milliseconds)
English Persian
commie کمونیست
commies کمونیست
communist کمونیست
communists کمونیست
Other Matches
red انقلابی کمونیست
reds انقلابی کمونیست
reddest انقلابی کمونیست
redder انقلابی کمونیست
comintern بین الملل کمونیست
bamboo curtain سرحدات چین کمونیست
cominform دفتر اطلاعات احزاب کمونیست
Politburo کمیتهی اجرایی حزب کمونیست
Politburos کمیتهی اجرایی حزب کمونیست
popular front ائتلافی که احزاب غیر فاشیست در 5391در انترناسیونال کمونیست پیشنهاد شد و بر مبنای ان دولتهایی نیز در فرانسه واسپانیا روی کار امد
democratic comiteism سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com