Dictiornary-Farsi | کمپرسور مافوق صوت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 93 (6 milliseconds)

English	Persian
suoersonic compressor	کمپرسور مافوق صوت


Other Matches

compressors	کمپرسور
compressor	کمپرسور
centrifugal compressor	کمپرسور سانتریفوژ
compressor rotor	رتور کمپرسور
compressor stator	استاتور کمپرسور
reciprocating compressor	کمپرسور پیستونی
compressor oil	روغن کمپرسور
forced induction engine	موتور کمپرسور
compressors	منگنه کمپرسور
compressor	منگنه کمپرسور
supercharged engine	موتور کمپرسور
turbo compressor	کمپرسور دورانی
dual compressor	کمپرسور دوتایی
airless solid injection	تزریق بدون کمپرسور
axial compressor	کمپرسور جریان خطی
diagonal flow compressor	کمپرسور با جریان متناوب
rotary piston compressor	کمپرسور پیستون دار
axial flow compressor	کمپرسور جریان خطی یامحوری
bilge pump	پمپ فشار کمپرسور روغن
compressor discharge pressure	فشار در قسمت خروجی کمپرسور
compressor inlet pressure	فشار در قسمت ورودی کمپرسور
compressor inlet temperature	دمای گازهای ورودی کمپرسور
reingestion stall	واماندگی کمپرسور درتوربینهای گاز
blower	نوعی کمپرسور گریز از مرکز
discs	حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
disc	حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
supersonic	هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
ramjet	موتور جت بدون کمپرسور و توربین که فقط با کمپرس هوا کار میکند
trans-	مافوق
upmost	مافوق
trancscendent	مافوق
transcendent	مافوق
superordinates	مافوق
superior	مافوق
superordinate	مافوق
superiors	مافوق
superior order	دستور مافوق
mandating	دستور مافوق
hyperphyscal	مافوق طبیعت
mandates	دستور مافوق
hereinabove	مافوق این
hypermedia	مافوق رسانه
superconducter	مافوق هادی
mandated	دستور مافوق
supersensory	مافوق احساس
superior order	امر مافوق
hypersonic	مافوق فراصوت
hypertext	مافوق متن
mandate	دستور مافوق
supranational	مافوق ملیت
ultrasonics	مافوق صوت
superior	مافوق بالارتبه
preternatural	مافوق طبیعی
superiors	مافوق بالارتبه
overlords	سرور مافوق
overlord	سرور مافوق
past	بعد از مافوق
supersonic	مافوق صوت
superhuman	مافوق انسانی
dominant	مقتدر مافوق
superconducting computers	کامپیوترهای مافوق هادی
supranational	مافوق محدودیتهای ملی
supersonic nozzle	نازل مافوق صوت
ultra	خیلی متعصب مافوق
supersonic propeller	ملخ مافوق صوت
supersonic turbine	توربین مافوق صوت
supramundane	مافوق این جهان
superman	موجود مافوق انسان
supermen	موجود مافوق انسان
supersonic	علم مافوق صوت
beyond one's expectation	مافوق انتظار کسی
above	مافوق واقع دربالا
supersonic	سرعت مافوق صوت
hypersonic	سرعت مافوق صوت
metagnostic	مافوق علم بشر
supersonic tunnel	تونل باد مافوق صوت
hyperphysical	خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
sonic booms	صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
sonic boom	صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
it is past cure	از علاجش گذشته است مافوق انست که بتوان علاج کرد
conical flow	تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
rarefaction	جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد
moustaches	سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
bow wave	موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
super	: پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا- واقع درنوک چیزی- بالایی- فوق- برتر- مافوق-ارجح-بیشتر و ابر
ultra	:پیشوندیست بمعنی " ماورا" وماورا فضا" و ماورا حدودوثغور" و برتراز" و"مافوق "و "فرا"
critical mach number	عدد ماخی که در ان جریانهای شتابدار اطراف یک جسم دربعضی نقاط رفته رفته به سرعتهای مافوق صوت میرسند
variable geometry engine	موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
turbojet	توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
unstart	انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
transonic	سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
erasable	قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود