English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (8 milliseconds)
English Persian
first aid کمکهای مقدماتی
Other Matches
prolegomenon مقدماتی کلمات مقدماتی
basic unit training اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
first aids کمکهای اولیه
deck landing aid کمکهای فرود
security assistance کمکهای امنیتی
visual aids کمکهای بصری
technical assistance کمکهای فنی
public assistance کمکهای دولتی
aids to navigation کمکهای ناوبری
first aid کمکهای اولیه
self aid کمکهای اولیه
first aids کمکهای نخستین
welfare کمکهای اجتماعی
subsidies کمکهای مالی
aid man مامور کمکهای اولیه
self aid اجرای کمکهای اولیه
first aid cabinet قفسه کمکهای اولیه
first aid kit جعبه کمکهای اولیه
boat box جعبه کمکهای اولیه قایق
legal assistance کمکهای قضایی شرح علایم
Military aid with no strings attached . کمکهای نظامی بدون قید وشرط
dressing station درمانگاه کمکهای اولیه وزخم بندی
fielded شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
fields شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
field شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
e r p اجرا کرد وکمکهایی که در چهارچوب این برنامه به اروپا شدبیشتر کمکهای مارشال نامیده می شوند
preliminary مقدماتی
prodromal مقدماتی
precursive مقدماتی
prolegomenary مقدماتی
introductive مقدماتی
preparative مقدماتی
elementarily مقدماتی
prelusive مقدماتی
preludial مقدماتی
preliminaries مقدماتی
rudimental مقدماتی
tentative مقدماتی
first مقدماتی
preparatory مقدماتی
elementary مقدماتی
elemental مقدماتی
prolusory مقدماتی
proforma مقدماتی
introductory مقدماتی
prolegomenous مقدماتی
introduction to physics فیزیک مقدماتی
rudiment علوم مقدماتی
preliminary budget بودجه مقدماتی
subassembly مونتاژ مقدماتی
precompression تراکم مقدماتی
pilot study بررسی مقدماتی
first cut برش مقدماتی
pilot injection تزریق مقدماتی
fore exercise تمرین مقدماتی
forehearth کوره مقدماتی
Travaux preparatoires کارهای مقدماتی
junior high school دبیرستان مقدماتی
preheater گرمکن مقدماتی
preparative کار مقدماتی
preparatory response پاسخ مقدماتی
preselection انتخاب مقدماتی
preselector سلکتور مقدماتی
propaedeutic تعلیمات مقدماتی
prime color رنگ مقدماتی
prolusion مقاله مقدماتی
proforma invoice سیاهه مقدماتی
propaedeutic تحصیلات مقدماتی
prep مدرسه مقدماتی
responsions ازمون مقدماتی
pretest امتحان مقدماتی
preliminary design طرح مقدماتی
preliminary expenses هزینههای مقدماتی
preliminary investigation بررسی مقدماتی
preliminary negotiations مذاکرات مقدماتی
preliminary test ازمایش مقدماتی
preliminary treatment عملیات مقدماتی
preliminary works کارهای مقدماتی
proem رساله مقدماتی
primary مقدماتی اصلی
preliminaries دور مقدماتی
bottom blown converter مبدل دم مقدماتی
elementary مقدماتی پایهای
basic training اموزش مقدماتی
basic research تحقیقات مقدماتی
prelude قسمت مقدماتی
basic hole سوراخ مقدماتی
basic course دوره مقدماتی
interlude نگهداری مقدماتی
interludes نگهداری مقدماتی
preliminaries مقدمات مقدماتی
preludes قسمت مقدماتی
preliminaries امتحان مقدماتی
preliminary امتحان مقدماتی
preliminary دور مقدماتی
primary ابتدایی مقدماتی
preliminary مقدمات مقدماتی
preceding pass کالیبر مقدماتی
basic مقدماتی اساسی
basics اساسی مقدماتی
basics مقدماتی اساسی
elementary item قلم مقدماتی
preparation اقدام مقدماتی
perlim دوره مقدماتی
elimination heat دوره مقدماتی
preparations اقدام مقدماتی
basic اساسی مقدماتی
primary مقدماتی نخستین
elementary gate دریچه مقدماتی
heat مسابقه مقدماتی
heats مسابقه مقدماتی
economizer کرمکن مقدماتی
prolusion اثر هنری مقدماتی
black pickling اسید شویی مقدماتی
reconnaissance بازدید مقدماتی اکتشاف
elementary algebra جبر مقدماتی [ریاضی]
supercharge متراکم کردن مقدماتی
fundamental اصولی مقدماتی اساسی
rudimentary knowledge دانش مقدماتی یا نخستین
preselect انتخاب کردن مقدماتی
preparatory students شاگردان تهیه یا مقدماتی
pre load بار کردن مقدماتی
magnetic biasing مغناطیس گردانی مقدماتی
pre design estimate براورد مقدماتی طرح
incipincy وضع مقدماتی ابتدایی
basic machine unit واحد دستگاه مقدماتی
basic combat training اموزش رزم مقدماتی
incipience وضع مقدماتی ابتدایی
basic bessemer process فرایند مقدماتی بسمر
basic bessemer converter مبدل مقدماتی بسمر
eliminator برنه در دور مقدماتی
pre heat حرارت دادن مقدماتی
basic bessemer steel فولاد مقدماتی بسمر
junior college دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
strategic reconnaissance بررسی مقدماتی وضع دشمن
flight بهترین نتیجه دور مقدماتی
literacy فهمیدن اصول مقدماتی کامپیوتر
white primary اخذ اراء مقدماتی حزبی
basic bessemer pig iron اهن خام مقدماتی توماس
preliminary budget forecast پیش بینی مقدماتی بودجه
protocols مقاوله نامه موافقت مقدماتی
pretest امتحان مقدماتی بعمل اوردن
protocol مقاوله نامه موافقت مقدماتی
preparatory تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
basic relay post پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
house of delegates مجلس مقننه مقدماتی ویرجینیا ومریلند
investigated استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigate استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigates استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigating استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
microcontroller RAM و زبان برنامه نویسی مقدماتی است
exempt player بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
juniorate مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
WordPad امکان نرم افزاری در ویندوز که توابع مقدماتی Microsoft Word را دارد
protocols خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocol خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
characters یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
premedical دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
charactristics مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
first pickling اسیدشویی مقدماتی اسیدشویی اولیه
basic ration جیره مقدماتی جیره مبنا
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com