English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
Military aid with no strings attached . کمکهای نظامی بدون قید وشرط
Other Matches
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
The victors demanded unconditional surrender . فاتحین تقاضای تسلیم بدون قید وشرط کردند
unreserved بی قید وشرط
thorough going بی قید وشرط
military testament وصیتنامه فرد نظامی در جبهه جنگ که مشمول قواعد وصیتنامههای عادی نمیباشد و بدون رعایت تشریفات قانونی معتبراست
militarism روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
maneuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
subsidies کمکهای مالی
public assistance کمکهای دولتی
welfare کمکهای اجتماعی
visual aids کمکهای بصری
first aid کمکهای مقدماتی
first aids کمکهای اولیه
aids to navigation کمکهای ناوبری
first aids کمکهای نخستین
technical assistance کمکهای فنی
security assistance کمکهای امنیتی
deck landing aid کمکهای فرود
self aid کمکهای اولیه
first aid کمکهای اولیه
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
aid man مامور کمکهای اولیه
first aid kit جعبه کمکهای اولیه
self aid اجرای کمکهای اولیه
first aid cabinet قفسه کمکهای اولیه
legal assistance کمکهای قضایی شرح علایم
boat box جعبه کمکهای اولیه قایق
dressing station درمانگاه کمکهای اولیه وزخم بندی
phantom order قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
field شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
fielded شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
fields شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
military government حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel چانل نظامی مجرای نظامی
e r p اجرا کرد وکمکهایی که در چهارچوب این برنامه به اروپا شدبیشتر کمکهای مارشال نامیده می شوند
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
offhand بدون مقدمه بدون تهیه
achylous بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
court martial محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
hand salute سلام نظامی دادن سلام نظامی
martial law مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
mil نظامی
military نظامی
martin نظامی
martial نظامی
soldier نظامی
fort دژ نظامی
warlike نظامی
service نظامی
serviced نظامی
soldiers نظامی
the military profession کار نظامی
ceremonies مراسم نظامی
soldier نظامی شدن
soldier فرد نظامی
civilian غیر نظامی
soldiers نظامی شدن
soldiers فرد نظامی
martial law حکومت نظامی
defense information اطلاعات نظامی
cadet دانشجوی نظامی
intelligence اطلاعات نظامی
field colours پرچم نظامی
truck vehicle خودرو نظامی
standing orders امریه نظامی
field colors پرچم نظامی
cadets دانشجوی نظامی
military service خدمت نظامی
soldiery نیروی نظامی
spirit de corps غرور نظامی
military testament وصیتنامه نظامی
regimental لباس نظامی
military strategy استراتژی نظامی
military spending مخارج نظامی
strategic map نقشه نظامی
military training اموزش نظامی
military training تعلیم نظامی
civilians غیر نظامی
columns ستون نظامی
column ستون نظامی
militia نیروی نظامی
necker chief کاشکول نظامی
detention barrack بازداشتگاه نظامی
court material دادگاه نظامی
militias نیروی نظامی
khaki لباس نظامی
Military operations. عملیات نظامی
post- پست نظامی
posted پست نظامی
posts پست نظامی
tunc پیراهن نظامی
militarist نظامی گرا
word of command فرمان نظامی
prisidio قلعه نظامی
militarists نظامی گرا
forcing نیروی نظامی
provost marshal قاضی نظامی
council ofwar شورای نظامی
counter military ضد عملیات نظامی
court martiall دادگاه نظامی
dressing parade مشق نظامی
civil غیر نظامی
court martial دادگاه نظامی
general outpatient clinic درمانگاه نظامی
post پست نظامی
military government حکومت نظامی
court martiall شورای نظامی
the sabre نیروی نظامی
the sabre حکومت نظامی
districts ناحیه نظامی
district ناحیه نظامی
neck cloth کاشکول نظامی
garrison state ایالت نظامی
strongholds قلعه نظامی
drilling تمرین نظامی
stronghold قلعه نظامی
military assistance کمک نظامی
drill مشق نظامی
drilled مشق نظامی
ceremony مراسم نظامی
drills مشق نظامی
force نیروی نظامی
forces نیروی نظامی
standing order امریه نظامی
military attache وابسته نظامی
military area منطقه نظامی
camp اردوگاه نظامی
regions ناحیه نظامی
region ناحیه نظامی
installation قسمت نظامی
installation موسسه نظامی
installations قسمت نظامی
military court دادگاه نظامی
military convention اتحاد نظامی
military comission کمیسیون نظامی
military comission هیئت نظامی
military body هیئت نظامی
articles of war قانون نظامی
installations موسسه نظامی
camped اردوگاه نظامی
camps اردوگاه نظامی
military tribunal دادگاه نظامی
martial court دادگاه نظامی
marched گام نظامی
maneuver تمرین نظامی
march گام نظامی
salute احترام نظامی
fortresses استحکامات نظامی
fortress استحکامات نظامی
saluted احترام نظامی
invasion currency پول نظامی
party عده نظامی
salutes احترام نظامی
marches گام نظامی
martial rule حکومت نظامی
guest houses مهمانسرای نظامی
active نظامی کادر
army staff ستاد نظامی
military advisor مستشار نظامی
military adviser مستشار نظامی
army attache وابسته نظامی
militarize نظامی کردن
militarization نظامی کردن
guest house مهمانسرای نظامی
martial spirit روح نظامی
marching گام نظامی
saluting احترام نظامی
military courtesy احترامات نظامی
exercises مشق نظامی
citadel قلعه نظامی
paramilitaries شبه نظامی
military justice دادرسی نظامی
paramilitary شبه نظامی
military justice دادسرای نظامی
military intervention مداخله نظامی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com