Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
pit detail
کمک مربی تیراندازی
Other Matches
firing position
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
rifle clasp
نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
firing range
برد تیراندازی مسافت تیراندازی
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
live fire
تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
mentor
مربی
coached
مربی
coaches
مربی
educator
مربی
trainer
مربی
mentors
مربی
educators
مربی
instructors
مربی
pedagogue
مربی
pedagogues
مربی
skippers
مربی
skippering
مربی
skippered
مربی
skipper
مربی
coach
مربی
trainers
مربی
corrector
مربی
player coach
مربی
instructor
مربی
playing coach
مربی
preceptor
مربی
preceptress
مربی زن
jumpmaster
مربی پرش
preceptorship
مربی گری
saboum
مربی تکواندو
buckaroo
مربی اسب
exercise boy
مربی اسب
breeder
مربی اسب
assistant trainer
کمک مربی
coach
مربی ورزش
assistant coach
کمک مربی
coaches
مربی ورزش
coached
مربی ورزش
teacher
معلم مربی
teachers
معلم مربی
buckeroo
مربی اسب
sensei
مربی جودو
contract technical instructor
مربی فنی پیمانی
jumpmaster
مربی یا سرپرست چتربازان
handler
رسیدگی کننده مربی
handlers
رسیدگی کننده مربی
mentoring
مربی بودن
[تجارت و بازرگانی]
horsewoman
مربی اسب سوار و اسبداری
horsewomen
مربی اسب سوار و اسبداری
coach and pupil method
روش استفاده ازکمک مربی
coach and pupil method
روش مربی و شاگرد دراموزش
string
مربی خم کردن کمان و بستن زه
shelling report
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
coach's box
محل ایستادن مربی در پایگاه 1 و 3 بیس بال
call time
تام یک دقیقهای مربی برای راهنمایی کردن بازیگران
musketry
تیراندازی
gunnery
تیراندازی
pops
تیراندازی
archery
تیراندازی
shootings
تیراندازی
pop
تیراندازی
gunning
تیراندازی
popped
تیراندازی
shooting
تیراندازی
automatic fire
تیراندازی خودکار
offhand
تیراندازی ایستاده
fire power
قدرت تیراندازی
shoots
تیراندازی کردن
fire bay
دهلیز تیراندازی
firing area
منطقه تیراندازی
dry sum
مشق تیراندازی
firing line
خط شروع تیراندازی
horseback archery
تیراندازی سواره
shoot
تیراندازی کردن
delivery error
اشتباه در تیراندازی
handbow
کمان تیراندازی
field archery
تیراندازی صحرایی
firing table
جدول تیراندازی
conduct of fire
هدایت تیراندازی
conduct of fire
اجرای تیراندازی
combat firing
تیراندازی جنگی
methode of fire
روش تیراندازی
fire trench
سنگر تیراندازی
gunnery
قوانین تیراندازی
scheme of fire
طرح تیراندازی
gunning
تمرین تیراندازی
fired
تیراندازی کردن
live
تیراندازی جنگی
riflery
تیراندازی تفنگداری
lived
تیراندازی جنگی
fires
تیراندازی کردن
order of fire
روش تیراندازی
guns
تیراندازی کردن
gun
تیراندازی کردن
fire
تیراندازی کردن
ready position
حاضربه تیراندازی
school shooting
تیراندازی در مدرسه
the butts
میدان تیراندازی
verification fire
تیراندازی ازمایشی
skeet
انداختن تمرین تیراندازی
firing line
خط تیراندازی مدار اتش
set up
اماده تیراندازی کردن
firing data
عناصر مربوط به تیراندازی
squatting position
وضعیت چمباتمه در تیراندازی
gun fire
توپ بامدادیاشام تیراندازی
squeeze off
تیراندازی با فشار ماشه
qualification badge
نشان مهارت در تیراندازی
range firing
تیراندازی در میدان تیر
methode of fire
روش اجرای تیراندازی
range correction
تصحیح برد تیراندازی
main fire
سیستم تیراندازی اصلی
open fire
شروع به تیراندازی کردن
trap shoot
تیراندازی به هدفهای متحرک
time fire
تیراندازی با گلوله زمانی
target arrow
تیر مخصوص تیراندازی
shootoff
مسابقه اضافی تیراندازی
columbia round
تیراندازی مخصوص زنان
dwell at
به تیراندازی ادامه دادن
shot
گلوله تیراندازی شده
shooting galleries
میدان تیراندازی تمرینی
shot
تیراندازی شده تیرخورده
recoil
دفع ضربت تیراندازی
recoiled
دفع ضربت تیراندازی
recoiling
دفع ضربت تیراندازی
combat firing
تمرین تیراندازی رزمی
passive
دفاع بدون تیراندازی
shooting gallery
میدان تیراندازی تمرینی
recoils
دفع ضربت تیراندازی
expert badge
نشان مهارت در تیراندازی
shot
تیراندازی تیرانداز ماهر
shots
تیراندازی شده تیرخورده
firing battery
اتشبار تیراندازی کننده
shots
تیراندازی تیرانداز ماهر
passives
دفاع بدون تیراندازی
archery
تیراندازی با تیر و کمان
absolute error
اشتباه مطلق تیراندازی
field roving course
مسابقه تیراندازی جنگلی
field round
یک دور تیراندازی صحرایی
field arrow
تیرهای تیراندازی صحرایی
shots
گلوله تیراندازی شده
x ring
دایره مرکزی هدف تیراندازی
plane of fire
سطح مبنای مسیر تیراندازی
target rifle
تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
sector of fire
قطاع اتش منطقه تیراندازی
port
حمل کردن مزغل تیراندازی
plinking
تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
point bland
تیراندازی بدون نشانه روی
toxophily
علم تیراندازی باتیر وکمان
power form
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
step through method
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
power head
نوک نیزه تیراندازی به ماهی
skeet gun
تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
string walking
تمرین تیراندازی با تیر وکمان
wingshooting
تیراندازی به پرنده در حال پرواز
target round
یک دور تیراندازی با تیر وکمان
air and naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
natural form
وضع بدن هنگام تیراندازی
firing mechanism
چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
gun shy
کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
string
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
repeat range
با همین مسافت تیراندازی کنید
shooting position
حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
ground fire
تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
ready rack
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
armpits
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
trap gun
تفنگ مخصوص تیراندازی به هدفهای متحرک
slow fire
یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
shootings
تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
shooting
تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
sleeves
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeve
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
errors
خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
armpit
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
error
خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
freestyle
شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
fire restriction
محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
lady paramount
بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
preparatory
تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
double barreled shotgun
تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
intermittent
اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
combat developer
وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
snipe
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
shoot
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
target archery
مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
springing teal
تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
sniped
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
olympic trench shooting
مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
snipes
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniping
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
outshoot
تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
shoots
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
gunnery
توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
roving gun
توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
high pheasant
تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
howlers
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
howler
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
hereford round
مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
hip shoot
تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
flight arrow
تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
battle clout
نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com