Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 134 (9 milliseconds)
English
Persian
european committee for standardization
کمیته اروپایی استاندار
Other Matches
tetrarch
استاندار
Governors General
استاندار
Governor Generals
استاندار
Governor General
استاندار
nomarch
استاندار
exarch
استاندار
general governor
استاندار
ethnarch
حاکم استاندار
satrap
استاندار قدیم ایران
governors
والی حکمران استاندار
governor
والی حکمران استاندار
commissioning
کمیته
commissions
کمیته
commission
کمیته
bureaus
کمیته
committees
کمیته
bureau
کمیته
committee
کمیته
commitee
کمیته
dual
استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
standing committee
کمیته دائمی
steering committee
کمیته رهبری
investigating committee
کمیته بازرسی
governing board
کمیته حاکمه
subcommittees
کمیته فرعی
department
حوزه کمیته
departments
حوزه کمیته
rules committee
کمیته قوانین
commissions
کمیسیون و کمیته
arbitration committee
کمیته داوری
legal committee
کمیته حقوقی
collegium
هیئت یا کمیته
subcommittee
کمیته فرعی
committee of inquiry
کمیته بازرسی
commission
کمیسیون و کمیته
commissioning
کمیسیون و کمیته
committees
هیئت یا کمیته
societies
شرکت کمیته
society
شرکت کمیته
committee
هیئت یا کمیته
hospital infection committee
کمیته عفونت بیمارستان
[پزشکی]
board of managers
کمیته مباشر
[شرکت سهامی]
board of management
کمیته مباشر
[شرکت سهامی]
management board
کمیته مباشر
[شرکت سهامی]
managing board
کمیته مباشر
[شرکت سهامی]
European
اروپایی
Europeans
اروپایی
boarded
کمیته تخته کار صفحه چارت
board
کمیته تخته کار صفحه چارت
indo european
هند و اروپایی
indo germanic
هند و اروپایی
indo uropean
هند و اروپایی
international morse code
مورس اروپایی
it had a europeanlook
اروپایی می نمود
nightjar
بوف اروپایی
Indo-
هند و اروپایی
yellowhammer
سهره اروپایی
sweetbrier
گل سرخ اروپایی
Eurasian
اروپایی و اسیایی
Eurasians
اروپایی و اسیایی
aberdevine
سهره اروپایی
saker
شاهین اروپایی
greenfinch
سهره اروپایی
eurodollars
دلار اروپایی
eruropean community
جامعه اروپایی
continental code
مورس اروپایی
cushat
طوقی اروپایی
fieldfare
باسترک اروپایی
larches
کاج اروپایی
redwing
باسترک اروپایی
larch
کاج اروپایی
steering committee
کمیته مامورتهیه برنامه کار یک مجلس یا مجمع
olympic review
نشریه رسمی کمیته بین المللی المپیک
ccitt
کمیته مشاوره بین المللی تلگراف وتلفن
ES IS
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
mew
مرغ نوروزی اروپایی
mewed
مرغ نوروزی اروپایی
European Currency Unit
واحد پول اروپایی
toper
کوسه ماهی اروپایی
mewing
مرغ نوروزی اروپایی
copper beech
[Fagus sylvatica]
درخت راش اروپایی
moly
سیر زرد اروپایی
marron
شاه بلوط اروپایی
merlin
قوش کوچک اروپایی
it had a europeanlook
نمود اروپایی داشت
martlet
پرستوی معمولی اروپایی
greylag
غاز وحشی اروپایی
redstart
بلبل دم قرمز اروپایی
brock
گورکن اروپایی شغاره
european monetary system
سیستم پولی اروپایی
mulatto
زاده اروپایی وزنگی
ntsc
Commitee TelevisionSystem National کمیته ملی سیستم تلویزیون
woodcock
خروس جنگلی اسیایی و اروپایی
larch
درخت صنوبرآراسته
[کاج اروپایی]
polecats
موش خرمای وحشی اروپایی
polecat
موش خرمای وحشی اروپایی
ring snake
مار حلقه دار اروپایی
ruddock
مرغ سینه سرخ اروپایی
Eurasian
از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
woodwaxen
طاوسی پا کوتاه اسیایی و اروپایی
Eurasians
از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
whiting
ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
The town has a European look.
این شهر قیافه اروپایی دارد
half caste
دارای پدر اروپایی ومادر هندوستانی
africander
اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
a comparison between European and Japanese schools
مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
extend
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extending
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extends
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
serin
سهره کوچک اروپایی شبیه بلبل زرد
old master
هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
dun bird
یکجوراردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ است)
nut cracker
یکجور پرنده اروپایی که مانند کلاغ است
old masters
هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
eurocheque
چک انگلیسی که قابل نقد کردن در بانکهای اروپایی میباشد
pochard
یکجور اردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ اشت
European rose
طرح گل رز اروپایی
[که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
commitment board
هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
e r p
برنامهای که امریکا از سال 7491تا 1591 بر مبنای پیشنهادشانزده کشور اروپایی
balto slavic
شاخهء زبان هند و اروپایی رایج در سواحل بالتیک و بین اقوام اسلاو
observers
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observer
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
eisa
گروه تولید کنندگان PC که یک انجمنی برای پیشبرد استاندارد باس تک بیتی تشکیل داده اند که رقیبی برای استاندار باس MAC از IBM است
Cinoiserie
[سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
maroon
شاه بلوط اروپایی رنگ خرمایی مایل بقرمز درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن
mags
کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
mag
کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
cabbage rose
طرح گل رز کلمی که بیشتر بصورت گل های توپر و در نقشه های اروپایی و طرح گل فرنگ دیده می شود
dangerous goods by road agreement
موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
air priorities committee
کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
gold washing
شستن طلائی
[نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
e c e
کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
room-sized rug
فرش های ایرانی
[فرش های درباری]
[بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com