Dictiornary-Farsi | کمیسیون فرعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
subcommittee	کمیسیون فرعی
subcommittees	کمیسیون فرعی


Search result with all words

prevention of discrimination sub commiss	کمیسیون فرعی جلوگیری ازتبعیض
Other Matches

international	ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
internationals	ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
commission of conciliation	کمیسیون حل اختلاف کمیسیون توافق
disciplinary control board	کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
subspecies	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass	بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass	گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype	بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
commissions	کمیسیون
commissioning	کمیسیون
commission	کمیسیون
commitee	کمیسیون
courts of inquiry	کمیسیون تحقیق
select committe	کمیسیون پارلمانی
commission	کمیسیون و کمیته
board	هیئت کمیسیون
commissions	کمیسیون و کمیته
boarded	هیئت کمیسیون
commissioning	کمیسیون و کمیته
military comission	کمیسیون نظامی
court of inquiry	کمیسیون تحقیق
joint committee	کمیسیون مشترک
committee of ways and means	کمیسیون مالی
committe of foreign exchange	کمیسیون ارز
commission of enquiry	کمیسیون تحقیق
investigating committee	کمیسیون بازجویی
committee of inquiry	کمیسیون بازجویی
fact finding body	کمیسیون تحقیق
committees	کمیسیون مجلس مشاوره
committee	کمیسیون مجلس مشاوره
healt and safety commision	کمیسیون سلامت و امنیت
human rights commission	کمیسیون حقوق بشر
iec	کمیسیون بین المللی الکترونیک
interstate commerce commission	کمیسیون تجارت بین ایالات
ecafe	کمیسیون اقتصادی اسیا و خاور دور که در سال 7491 در سازمان ملل تشکیل شده است
stbtitle	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
sublease	اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
spillover effect	اثر فرعی
inferiors	فرعی
accessorial	فرعی
minor	فرعی
derivative	فرعی
extrinsic	فرعی
inferior	فرعی
sub dam	سد فرعی
adjunct	فرعی
lateral	فرعی
derivatives	فرعی
adjuncts	فرعی
second class	فرعی
incidents	فرعی
incident	فرعی
subsidiary	فرعی
subsidiaries	فرعی
half deck	پل فرعی
ancillary	فرعی
branch lines	خط فرعی
branch line	خط فرعی
tributary	فرعی
tributaries	فرعی
petty	فرعی
succursal	فرعی
adverse reaction	اثر فرعی
by-effect	اثر فرعی
byeffect	اثر فرعی
fall-out [side effect]	اثر فرعی
by	فرعی
secondary	فرعی
secondary effect	اثر فرعی
subalterns	فرعی
min	فرعی
subaltern	فرعی
accessory	فرعی
secondary unit	واحد فرعی
diverticulum	جاده فرعی
derived units	واحدهای فرعی
derived units	احاد فرعی
dixings	ارایشهای فرعی
intercardinal points	جهات فرعی
intercardinal headings	جهات فرعی
incidentals	اقلام فرعی
incidental effect	اثر فرعی
floor jack	اهرم فرعی
annexe	ساختمان فرعی
jamb-shaft	ستون فرعی
extension telephone	تلفن فرعی
lay-shaft	میله فرعی
dog leg	شاخه فرعی
derived unit	واحد فرعی
daughter chain	زنجیر فرعی
by product	محصول فرعی
by product	فراورده فرعی
spur track	جاده فرعی
by path	جاده فرعی
by pass	گذرگاه فرعی
by pass	لوله فرعی
by lane	کوچه فرعی
bye election	انتخابات فرعی
by election	انتخابات فرعی
by product	نتیجه فرعی
cotype	نوعی فرعی
coproduct	محصول فرعی
consequent pole	قطب فرعی
extension	شماره فرعی
colonnette	ستون فرعی
byroad	جاده فرعی
byname	اسم فرعی
by work	کار فرعی
by way	راه فرعی
by product material	فراورده فرعی
appendage	دستگاه فرعی
bracteole	برگچه فرعی
subclass	طبقه فرعی
submenu	منوی فرعی
suborder	راسته فرعی
slave station	ایستگاه فرعی
substation	ایستگاه فرعی
sidepiece	چیز فرعی
side show	موضوع فرعی
side show	نمایش فرعی
side line occupations	مشاغل فرعی
substrate	شکل فرعی
side effects	اثرات فرعی
subagency	نمایندگی فرعی
side dish	غذاهای فرعی
subspace	فضای فرعی
subinterval	فاصله فرعی
subclass	شعبه فرعی
subdirectory	فهرست فرعی
subfamily	خانواده فرعی
subfamily	تیره فرعی
subsidiary company	شرکت فرعی
sub station	پست فرعی
subgenus	جنس فرعی
sub sector	بخش فرعی
subgenus	تیره فرعی
sub network	شبکه فرعی
subharmonic	هماهنگ فرعی
sub contractor	پیمانکار فرعی
stop street	خیابان فرعی
sugroup	دسته فرعی
secondary stress	خستگی فرعی
minor league	لیگ فرعی
minor elements	عناصر فرعی
sideway	فرعی از پهلو
byway	راه فرعی
byways	راه فرعی
minor constituent	عنصر فرعی
minor arts	هنرهای فرعی
link road	راه فرعی
subordinate clause	جملهوارهی فرعی
lay shaft	میله فرعی
subordinate clauses	جملهوارهی فرعی
walk-on	بازیگر فرعی
underplot	داستان فرعی
subsidiary occupations	مشاغل فرعی
secondary stairs	پلکان فرعی
secondary port	بندر فرعی
secondary markets	بازارهای فرعی
second fiddle	شخص فرعی
tine	شاخ فرعی
rootlet	ریشه فرعی
retort tar	قطران فرعی
radicle	فرعی نازک
quadrantal points	جهات فرعی
pseudocarp	میوه فرعی
probative	حقایق فرعی
token money	پول فرعی
municipal road	راه فرعی
DIVERSION	راه فرعی
borrowed light	نورگیر فرعی
side issue	موضوع فرعی
by-products	محصول فرعی
by-product	محصول فرعی
subcultures	فرهنگ فرعی
adjuncts	صفت فرعی
adjunct	صفت فرعی
subcontracting	قرارداد فرعی
insets	نقشه فرعی
subcontract	قرارداد فرعی
inset	نقشه فرعی
subcontracted	قرارداد فرعی
subcommittees	کمیته فرعی
subcommittee	کمیته فرعی
subcontracts	قرارداد فرعی
subsections	قسمت فرعی
subsection	قسمت فرعی
bypass	مسیر فرعی
sidetracked	جاده فرعی
subdivision	بخش فرعی
subdivisions	بخش فرعی
annex	شعبه فرعی
side-effects	اثر فرعی
annexes	شعبه فرعی
side effect	اثر فرعی
annexing	شعبه فرعی
sidetrack	جاده فرعی
bypassed	مسیر فرعی
side-effect	اثر فرعی
corollary	نتیجه فرعی