English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English Persian
minimalization کمینه سازی
minimization کمینه سازی
Search result with all words
minimization کوچک شماری کمینه سازی
Other Matches
minimally کمینه
minimum کمینه
single minimum تک کمینه
min کمینه
minimal کمینه
minimalism کمینه گرایی
minimal cue نشانه کمینه
double minimum جفت کمینه
minimizing کمینه کردن
minimizing کمینه ساختن
minimizes کمینه کردن
minimizes کمینه ساختن
minimized کمینه کردن
minimised کمینه ساختن
minimised کمینه کردن
minimises کمینه ساختن
minimises کمینه کردن
minimising کمینه ساختن
minimising کمینه کردن
minimize کمینه ساختن
minimum حداقل کمینه
minimize کمینه کردن
minimized کمینه ساختن
minimum mortality کمینه مرگ و میر
oblimin rotation چرخش مایل کمینه
ordinary least squares کمینه مربعات خطی [ریاضی]
ordinary least squares [OLS] کمینه مربعات خطی [ریاضی]
irreducibility حالت چیزیکه به کمینه رسیده و از ان دیگرکمترنمیشود
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations خنثی سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individualization تک سازی
bridgework پل سازی
bridge building پل سازی
pavement کف سازی
stylization مد سازی
pavements کف سازی
local anasthesia سر سازی
compaction تو پر سازی
truncation بی سر سازی
deflexion خم سازی
individualized تک سازی
individualizes تک سازی
flection خم سازی
individualizing تک سازی
individualising تک سازی
padding له سازی
retortion کج سازی
retortion خم سازی
repk lection پر سازی
idolization بت سازی
individualised تک سازی
individuation تک سازی
individualises تک سازی
flooring کف سازی
individualize تک سازی
bellfounding زنگ سازی
decentralization نامتمرکز سازی
belittlement کم ارزش سازی
ordering مرتب سازی
unification یکی سازی
calico printing چیت سازی
calcination اهک سازی
accommodation برون سازی
accommodations برون سازی
cabinetwork مبل سازی
urbanization شهری سازی
bonification به سازی محیط
cabinetwork قفسه سازی
brick works اجر سازی
test construction ازمون سازی
bedevilment شیطان سازی
activation فعال سازی
aromatization عطر سازی
aromatization معطر سازی
anonymization گمنام سازی
anabiosis زنده سازی
afforestment جنگل سازی
arrefication رقیق سازی
arrefication لطیف سازی
asphalt paving جاده سازی
suppression موقوف سازی
beadwork تسبیح سازی
balladry تصنیف سازی
manifestation اشکار سازی
reconstruction دوباره سازی
manifestations اشکار سازی
atomization ریز سازی
road construction جاده سازی
road building جاده سازی
acidification اسید سازی
activation barrier سد فعال سازی
equality gate برابر سازی
die making حدیده سازی
detersion پاک سازی
derichment رقیق سازی
deprival بی بهره سازی
denudation برهنه سازی
denaturation مصنوعی سازی
defeasance باطل سازی
deep foundation پی سازی در عمق
decryption اشکار سازی
deconditioning ناشرطی سازی
debilitation ناتوان سازی
deallocation ازاد سازی
humanization مردمی سازی
die shop حدیده سازی
dilution رقیق سازی
enthralment بنده سازی
emulsification امولسیون سازی
emulation نمونه سازی
elution پاکیزه سازی
dwelling construction اپارتمان سازی
dwelling construction خانه سازی
duplexing مضاعف سازی
domestication اهلی سازی
divestment بی بهره سازی
divestiture برهنه سازی
divestiture بی بهره سازی
discolourment بدرنگ سازی
de escalation محدود سازی
de energize بی برق سازی
dazzlement خیره سازی
channelization تنگه سازی
channelization مجرا سازی
channelization ترعه سازی
ceiling construction سقف سازی
cavitation حفره سازی
cartwright's shop دوچرخه سازی
carnification گوشت سازی
carcassing اسکلت سازی
carbonize کربن سازی
capitalization سرمایه سازی
deactivation بی اثر سازی
capital building سرمایه سازی
canalization کانال سازی
canalization ابراه سازی
christianization عیسوی سازی
coking chamber اطاقک کک سازی
dactyliography نگین سازی
curriery چرم سازی
crystallization بلور سازی
countersink خزینه سازی
cooperage پیت سازی
cooperage چلیک سازی
coordination هماهنگ سازی
confectionary شیرینی سازی
conceptualization مفهوم سازی
computer simulation شبیه سازی
compactions فشرده سازی
compaction فشرده سازی
coking time زمان کک سازی
coking period زمان کک سازی
canalization مجرا سازی
flooding غرقه سازی
illumination روشن سازی
metabolic سوخت و سازی
secretion پنهان سازی
synchronizing همزمان سازی
integration مجتمع سازی
cooling خنک سازی
doping ناخالص سازی
miniaturization کوچک سازی
substructures زیر سازی
substructure زیر سازی
illuminations روشن سازی
intriguing زمینه سازی
intrigues زمینه سازی
intrigue زمینه سازی
modeling نمونه سازی
scenery صحنه سازی
histrionics صحنه سازی
plaster of Paris گچ مجسمه سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com