Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
protective contact	کنتاکت محافظ
Other Matches
crash protected	دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
surge protector	محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
escort	محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted	محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting	محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts	محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
shield	بدنه محافظ دیواره محافظ
shields	بدنه محافظ دیواره محافظ
guard	صفحه محافظ روکش محافظ
guarding	صفحه محافظ روکش محافظ
guards	صفحه محافظ روکش محافظ
contacted	کنتاکت
contacting	کنتاکت
magnetic contactor	کنتاکت گر
contact	کنتاکت
contact piece	کنتاکت
contacts	کنتاکت
contactor	کنتاکت گر
plug contact	کنتاکت دوشاخه
contact rail	ریل کنتاکت
interrupter contact	کنتاکت پلاتین
sliding contact	کنتاکت لغزان
intermediate contact	کنتاکت واسطه
intermediate contact	کنتاکت میانی
impluse contact	کنتاکت ضربهای
impluse contact	کنتاکت ایمپولز
contact points	نوکهای کنتاکت
breake contact	کنتاکت ساکن
main contact	کنتاکت اصلی
mercurial contact	کنتاکت جیوهای
multiple contact	دسته کنتاکت
multiple contact	کنتاکت دستهای
collective contact	کنتاکت جامع
spring contact	کنتاکت فنری
interrupter contact	کنتاکت قطع
carbon contact	کنتاکت کربنی
point contact	کنتاکت نقطهای
relay contact	کنتاکت رله
roller contact	کنتاکت غلتکی
self cleaning contact	کنتاکت خودشوی
wiping contact	کنتاکت لغزان
contact sparking	جرقه کنتاکت
third rail	ریل کنتاکت
plug connection	کنتاکت پریز
switch contact	کنتاکت اتصال
sliding contact	کنتاکت لغزشی
electric contact	کنتاکت الکتریکی
contact voltage regulator	نافم ولتاژ با کنتاکت
contact resistance	مقدار مقاومت کنتاکت
change over contact	کنتاکت تغییر دهنده
ignition by contact breaking	احتراق با قطع کنتاکت
contact	قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
contacted	قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
contacts	قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
contacting	قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
guardians	محافظ
preservative	محافظ
preservatives	محافظ
keepers	محافظ
screens	محافظ
screening, screenings	محافظ
guardian	محافظ
screen	محافظ
screened	محافظ
guarding	محافظ
protective	محافظ
keeper	محافظ
shelterer	محافظ
guards	محافظ
herder	محافظ
guard	محافظ
preserver	محافظ
sustentacular	نگهدارنده محافظ
vizard	نقاب محافظ
cowling	روپوش محافظ
controlled atmosphere	گاز محافظ
face guard	ماسک محافظ
thoracopods	قفسه محافظ
keeper [protector] [presever]	نگاهدار [محافظ ]
conservator	نگهدارنده محافظ
surveillant	محافظ بپا
escort guard	گارد محافظ
protective clothing	روپوش محافظ
protect fuse	فیوز محافظ
preservative coating	روکش محافظ
line choking coil	پیچک محافظ خط
mouthguard	محافظ دندان
protective switch	کلید محافظ
jet blast deflector	توری محافظ
light shield	محافظ نور
protective cover	روکش محافظ
protective earthing	زمین محافظ
protective reactor	راکتانس محافظ
squirrel cage	قفسه محافظ
soil saving dam	سد محافظ خاک
shielded plate	صفحه محافظ
exposure suit	لباس محافظ
fender curbs	جدول محافظ
guard plank	تخته محافظ
heel cut	محافظ پاشنه پا
line choking coil	پیچک محافظ
parrying	محافظ باش
guarding	محافظ گارد
guards	محافظ گارد
goggles	عینک محافظ
guard	محافظ گارد
frigates	ناو محافظ
frigate	ناو محافظ
helmet	ماسک محافظ
helmets	ماسک محافظ
bulwark	دیواره محافظ
bulwarks	دیواره محافظ
parried	محافظ باش
parry	محافظ باش
casings	لوله محافظ
casing	لوله محافظ
pod	پوسته محافظ
parries	محافظ باش
pods	پوسته محافظ
banch wall	دیواره محافظ
backing material	مواد محافظ
protective coat	لایه یا قشر محافظ
windshields	شیشه محافظ باد
windshield	شیشه محافظ باد
loricate	دارای پوسته محافظ
tutelary	دارای محافظ وحامی
wardress	نگهبان و محافظ زن در زندان
leathers	لباس چرمی محافظ
protective layer	لایه یا روکش محافظ
packing	ماده محافظ کالاها.
radiator grille	شبکه محافظ رادیاتور
protective gas welding	جوشکاری با گاز محافظ
on guard	بحالت محافظ باش
sconce	پرده یاپوشش محافظ
bent	محافظ قالب بتن
shields	حفاظ پوشش محافظ
shield	حفاظ پوشش محافظ
facings	روکش محافظ دیوار
protection hood	کلاهک یا روپوش محافظ
bibs	محافظ گلوی شمشیرباز
bib	محافظ گلوی شمشیرباز
facing	روکش محافظ دیوار
shell	عامل محافظ حفاظ
handshield	سپر محافظ جوشکاری
glacis	حصاریا مانع محافظ
chain case	جعبه محافظ زنجیر
brazing atmosphere	گاز محافظ جوش
bracer	محافظ بازوی کمانگیر
coquille	محافظ دست شمشیرباز
fire curtain	پرده محافظ اتش
face mask	ماسک محافظ صورت
escort of the standard	گارد محافظ پرچم
escort of the color	گارد محافظ پرچم
hoods	پوشش محافظ چیزی
shelling	عامل محافظ حفاظ
shells	عامل محافظ حفاظ
hood	پوشش محافظ چیزی
fault tension protective switch	کلید محافظ ولتاژ عیب
fault current protective switch	کلید محافظ جریان خطا
enclosures	پوشش محافظ برای وسیلهای
concierge	پلیس محافظ درب ورودی
concierges	پلیس محافظ درب ورودی
escort ship	ناو محافظ کاروان دریایی
dustcover	پوشش محافظ برای یک ماشین
lifeguards	نجات غریق محافظ شخصی
anti skid chain	زنجیر محافظ در برابر لغزش
radiator shutter	پنجره فلزی محافظ رادیاتور
enclosure	پوشش محافظ برای وسیلهای
cable duct	لوله محافظ کابل برق
voltage surge protector	محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
eave	[محافظ روی پشت بام]
lifeguard	نجات غریق محافظ شخصی
scattershield	پوشش محافظ کلاچ و پدال
radome	پوشش محافظ روی رادار یاانتن
channelling	لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
write protect notch	شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
slip	محل توپگیر پشت محافظ میله
screen saver utility	برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
slipped	محل توپگیر پشت محافظ میله
slips	محل توپگیر پشت محافظ میله
armguard	قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
cases	پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
gear guard	جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
household troops	هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
plastron	محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
case	پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
yeoman of the guard	گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
conduit	لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
shelling	صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
surcharged wall	دیوار محافظ که بار اضافه راحمل میکند
conduits	لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
shells	صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shell	صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
gas mixture shielded metal arc welding	جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
chimney-cricket	[ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
long spot	موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
fence	روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
periodontics	مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
wracked	سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
chest protector	لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com