English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English Persian
horizontal control کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
Other Matches
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
bench mark شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
survey control کنترل نقشه برداری
survey control سیستم کنترل نقشه برداری
survey control نقطه کنترل نقشه برداری
geodetic control نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
theodolites دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
theodolite دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
grey scale سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
modules نقشه کوچک واحد اندازه گیری مقیاس مدل
module نقشه کوچک واحد اندازه گیری مقیاس مدل
geodesy نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
loose yards اندازه گیری حجم خاک پس ازکنده شدن از محل خاک برداری
selenodesy اندازه گیری مکانهای ماه یانقشه برداری محاسباتی کره ماه
open loop system مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
calibrated orifice سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
planimetric نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
vertical control کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
stencils الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
measuring converter مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
maps نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
size 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
photogrammetry علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
zahn cup محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typeface اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogue نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
conventional sign علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
grid zone منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
topography نقشه برداری
surveying نقشه برداری
land surveying نقشه برداری
surveys نقشه برداری
mapping نقشه برداری
surveyed نقشه برداری
survey نقشه برداری
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
surveying insatrument اسباب نقشه برداری
tacheometer دوربین نقشه برداری
surveying error خطای نقشه برداری
survey land نقشه برداری زمین
survey نقشه برداری زمینی
surveying polygon شبکه نقشه برداری
chain survey نقشه برداری زنجیری
aerial survey نقشه برداری هوایی
surveyor's staff ژالون نقشه برداری
surveying instrument الات نقشه برداری
surveyers notebook دفتر نقشه برداری
field survey نقشه برداری زمینی
surveying نقشه برداری ممیزی
stencil plate الگوی نقشه برداری
cadastral survey نقشه برداری زمینی
flying levels خط تراز نقشه برداری
surveyed نقشه برداری زمینی
surveys نقشه برداری زمینی
leveling staff ژالون نقشه برداری
mapping نقشه برداری کردن
ground survey نقشه برداری زمینی
topographical surveying نقشه برداری ارتفاعی
surveying مساحی نقشه برداری
line of sight مسیر دید در نقشه برداری
back sight دید عقب در نقشه برداری
relief نقشه برداری عوارض زمین
alidade یکی از وسایل نقشه برداری
sight front دید جلو در نقشه برداری
photomap نقشه برداری بوسیله عکاسی
gunter's chain متر فلزی نقشه برداری
connection survey نقشه برداری منطقه ربط
gage اندازه وسیله اندازه گیری
hypsography نقشه برداری از کوه هاوارتفاعات زمین
triangulation survey نقشه برداری به روش مثلث بندی
triangulation روش مثلث بندی در نقشه برداری
assumed orientation توجیه فرضی وسایل نقشه برداری
surveyed chart طرح تیر نقشه برداری شده
hydrography نقشه برداری از ابهای روی زمین
tribrach گهواره نصب دوربین نقشه برداری
line offset method روش نقشه برداری از یک مسیر منحنی
chorography نقشه برداری وتوضیح وضع جغرافیایی ناحیهای
master plot نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
intermediate sight توسط دید عقب و جلو یک نقطه در نقشه برداری
long base method روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
reticle تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
stadia points تارهای فاصله سنج دردوربینهای چشمی و نقشه برداری
survey information center مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
plane table سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
cadastral surveys عملیات نقشه برداری به منظور تفکیک و تعیین حدوداراضی
geodetic surveying تعیین شکل وابعاد زمین ازطریق نقشه برداری
traingulation تقسیم بقطعات سه گوش برای پیمایش یا نقشه برداری
restitution تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
selenodetic امور مربوط به تهیه نقشه یانقشه برداری از کره ماه
isometric Projection [نقشه هم اندازه سه بعدی]
bench check کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
bench mark نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
universal grid مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
polar stereographic سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
scale factor ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
measurment اندازه گیری
commensurateness اندازه گیری
measure اندازه گیری
mensuration اندازه گیری
gauging اندازه گیری
measuring bridge پل اندازه گیری
gaging اندازه گیری
metering اندازه گیری
measurements اندازه گیری
measurement اندازه گیری
modules اندازه گیری
measurer اندازه گیری
module اندازه گیری
dimensions اندازه گیری
dimension اندازه گیری
size control کنترل اندازه
measuring instrument دستگاه اندازه گیری
sounded اندازه گیری عمق اب
sound اندازه گیری عمق اب
size stick قالب اندازه گیری
size stick الت اندازه گیری پا
frequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس
frequency measurement اندازه گیری فرکانس
measure اندازه گیری کردن
depth measurement اندازه گیری عمق
instrument autotransformer ترانسفورماتور اندازه گیری
soundest اندازه گیری عمق اب
accuracy to gage دقت اندازه گیری
instrument transformer ترانسفورماتور اندازه گیری
radar measurement اندازه گیری رادار
measuring device تجهیزات اندازه گیری
measuring transformer ترانسفورماتور اندازه گیری
units of measurment واحدهای اندازه گیری
mental measurement اندازه گیری روانی
absolute measurement اندازه گیری مطلق
sounds اندازه گیری عمق اب
mensurability قابلیت اندازه گیری
measuring method طریقه اندازه گیری
impedance bridge پل اندازه گیری مقاومت
final measurement اندازه گیری نهایی
tape measures مترمخصوص اندازه گیری
correlation measurement اندازه گیری همبستگی
measuring well چاه اندازه گیری
precision اندازه گیری دقیق
engineering measurement اندازه گیری فنی
meter وسیله اندازه گیری
compensating error خطای اندازه گیری
metres وسیله اندازه گیری
measuring voltage ولتاژ اندازه گیری
metre وسیله اندازه گیری
tapeline مترمخصوص اندازه گیری
sounding اندازه گیری عمق اب
tape measure مترمخصوص اندازه گیری
forescale اندازه گیری رنگ اب
commensurable قابل اندازه گیری
measuring relay رله اندازه گیری
font metric اندازه گیری فونت
telemetering اندازه گیری از دور
measuring sensitivity حساسیت اندازه گیری
telemetry اندازه گیری ازدور
meters وسیله اندازه گیری
measurement of demand اندازه گیری تقاضا
direct measurement اندازه گیری مستقیم
batching plant مرکز اندازه گیری
measurable قابل اندازه گیری
gad اندازه گیری طول
metrology علم اندازه گیری
gauging section برش اندازه گیری
measuring apparatus دستگاه اندازه گیری
measuring accuracy دقت اندازه گیری
measuring درخور اندازه گیری
bathymetry اندازه گیری خصوصیات اب
gauging sheet ورق اندازه گیری
method of measurment متد اندازه گیری
measurement ofland اندازه گیری زمین
resizing اندازه گیری مجدد
measurability قابلیت اندازه گیری
unit of measurement واحد اندازه گیری
chain crew متصدیان اندازه گیری
gage میزان اندازه گیری
method of measurment طریقه اندازه گیری
maxwell bridge پل اندازه گیری ماکسول
measuring set دستگاه اندازه گیری
dial bench gage میز اندازه گیری
to take measures اندازه گیری کردن
instrument الات اندازه گیری
fret [نقشه پیچ در پیچ در حاشیه با استفاده از خطوط افقی و عمودی با زوایای ۹۰ درجه و مربوط به کشور چین]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com