Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English
Persian
external control
کنترل خارجی
Search result with all words
actuator
وسیله مکانیکی که توسط سیگنال خارجی قابل کنترل است
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
Other Matches
positive externalities
صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle
زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity
جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
cascade control
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
outwork
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
foreign exchange
پول خارجی ارز خارجی
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
wilson
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
tokens
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
token
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
exchanged stabilization fund
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
executives
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
looped
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loop
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
radio control
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controlling
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
control
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement
حکم کنترل دستور کنترل
control sheet
صفحه کنترل چارت کنترل
block plot
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
back berm
سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
extra-
خارجی
alien
خارجی
extra
خارجی
outboard
خارجی
international line
خط خارجی
extraneous
خارجی
extras
خارجی
outer
خارجی
foreign
خارجی
exterior
خارجی
exotic
خارجی
exteriors
خارجی
exoteric
خارجی
aliens
خارجی
outward
خارجی
external
خارجی
exogenous
خارجی
outsiders
خارجی
outsider
خارجی
abextra
خارجی
externals
خارجی
extern
خارجی
peripheral
خارجی
oversea
خارجی
exosphere
خارجی
outside
خارجی
outsides
خارجی
gringo
خارجی
gringos
خارجی
outside power
جریان خارجی
outer fix
رمپ خارجی
outside cause
علت خارجی
outside diameter
قطر خارجی
outside view
نمای خارجی
outboard profile
نیمرخ خارجی
outside view
منظره خارجی
outer planets
سیارات خارجی
outward opening
دهانه خارجی
ectoparasite
انگل خارجی
outness
کیفیت خارجی
fanades
نمای خارجی
overseas trade
معاملات خارجی
outside caliper
کولیس خارجی
overseas agent
نماینده خارجی
outer wall
دیوار خارجی
renvoi
تبعیدشخص خارجی
load
بار خارجی
loads
بار خارجی
acrotic
بیرونی خارجی
slough
پوسته خارجی
outwork
سنگر خارجی
exosphere
قسمت خارجی جو
outer connection
اتصال خارجی
foreign bill
برات خارجی
strange
خارجی غریبه
foreign aid
کمک خارجی
extrinsic factor
عامل خارجی
extrinsic
بیرونی خارجی
exteroceptive
محرک خارجی
externalization
خارجی کردن
externalities
اثرات خارجی
externalities
پی امدهای خارجی
external variable
متغیر خارجی
external transaction
معاملات خارجی
external thread
دنده خارجی
external symbol
علامت خارجی
external store
انباره خارجی
strangest
خارجی غریبه
foreign trade
تجارت خارجی
foreign currencies
پولهای خارجی
foreign currency
ارز خارجی
foreign deposit
سپرده خارجی
foreign law
حقوق خارجی
foreign loan
وام خارجی
foreign particle
جسم خارجی
facades
نمای خارجی
facade
نمای خارجی
foreign policy
سیاست خارجی
foreign reserves
ذخائر خارجی
foreign trade
بازرگانی خارجی
external storage
حافظه خارجی
external storage
انباره خارجی
incarnation
صورت خارجی
incarnations
صورت خارجی
external cost
هزینه خارجی
external command
فرمان خارجی
negative externalities
زیانهای خارجی
external reference
ارجاع خارجی
external combustion
احتراق خارجی
external circuit
مدار خارجی
external benefits
فواید خارجی
external armature
ارمیچر خارجی
landfall
بویه خارجی
exterior varnish
لاک خارجی
exterior varnish
جلای خارجی
external delay
تاخیر خارجی
load curve
خم بار خارجی
external docuhentation
مستندات خارجی
external sort
جورکردن خارجی
imbody
صورت خارجی
immission
انتشار خارجی
external security
امنیت خارجی
inflow of foreign funds
ورودسرمایههای خارجی
external reference
مرجع خارجی
external pressure
فشار خارجی
external operation
عملیات خارجی
external menory
حافظه خارجی
external memory
حافظه خارجی
external load
بار خارجی
external label
برچسب خارجی
external interrupt
وقفه خارجی
exterior ballistics
بالیستیک خارجی
guest
انگل خارجی
foreign exchange
پول خارجی
externalizing
خارجی کردن
arris
زاویه خارجی
angle of emergence
زاویه خارجی
foreign exchange
ارز خارجی
externalize
خارجی کردن
alien enemy
دشمن خارجی
apophyge
منحنی خارجی
apophysis
منحنی خارجی
face
نمای خارجی
faces
نمای خارجی
externalises
خارجی کردن
external reperence
ارجاع خارجی
externalising
خارجی کردن
landfalls
بویه خارجی
impurity
اتم خارجی
guests
انگل خارجی
externalized
خارجی کردن
externalizes
خارجی کردن
externalised
خارجی کردن
apothesis
منحنی خارجی
adventitious
خارجی الحاقی
spillover benefits
منافع خارجی
actine
قسمت خارجی
foreign national
تبعه خارجی
spillover effects
اثرات خارجی
facade
نمای خارجی
spillover costs
هزینههای خارجی
concrete object
عین خارجی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com