English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
lateral control کنترل در عرض جبهه
Other Matches
shock front جبهه یا خط جبهه موج انفجار گلوله اتمی
huygen's principle قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
frontages ملوان جبهه جبهه
frontage ملوان جبهه جبهه
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
rear echelon قسمت عقب جبهه عقب جبهه
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
sinciput جبهه
flanked جبهه
faces جبهه
flanking جبهه
facade جبهه
facades جبهه
fanades جبهه
face جبهه
front view جبهه
deploy جبهه
deploying جبهه
deploys جبهه
fronting جبهه
vaward جبهه
front جبهه
flank جبهه
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
warmfront جبهه گرم
battle line خط جبهه ناوها
liner سرباز خط جبهه
water front جبهه رطوبتی
lines جبهه جنگ
line جبهه جنگ
frontage عرض جبهه
tympan جبهه کلیسا
tympanum جبهه کلیسا
liners سرباز خط جبهه
line replacement تعویض خط جبهه
frontages عرض جبهه
wave front جبهه موج
split از جبهه دورافتادن
popular front جبهه ملی
superficies نما جبهه
front lines خط مقدم جبهه
tympanon جبهه کلیسا
front جبهه هوا
penetration نفوذ در جبهه
fronting جبهه هوا
out of line خارج از خط جبهه
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
fronting منادی جبهه جنگ
front lines خطوط جلو جبهه
linesmen سربازخط جبهه خط بان
linesman سربازخط جبهه خط بان
front منادی جبهه جنگ
warm fronts جبهه هوای گرم
popular front جبهه خلق ملی
pockets پیش رفتگی خط جبهه
pocket پیش رفتگی خط جبهه
in other sectors در قسمتهای دیگر جبهه
wave front جبهه امواج رادیویی
cold front جبهه هوای سرد
frontogenesis ایجاد جبهه واحد
cold fronts جبهه هوای سرد
warm front جبهه هوای گرم
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
strongside مربوط به جبهه قوی زمین
limited objective هدف نزدیک به جبهه دشمن
prevent defence جبهه دفاعی با استفاده از نفراضافی
split end گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
orthograph تصویر جبهه ساختمان با خط ها و گوشههای راست
split t نوعی طرح تهاجمی شبیه به جبهه تی
extended defense پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
lateral افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
frontolysis زدودن یا معدوم ساختن جبهه هوایی
stationary front جبهه حد فاصل بین دو توده هوای راکد
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
rimrock صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
d , top concept تدابیر مخصوص رساندن اماداز کارخانه یا سکو تا خط جبهه
control statement حکم کنترل دستور کنترل
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
guerrilla جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
strong side سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
guerillas جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
guerrillas جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
military testament وصیتنامه فرد نظامی در جبهه جنگ که مشمول قواعد وصیتنامههای عادی نمیباشد و بدون رعایت تشریفات قانونی معتبراست
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
front de liberation national جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
sanctuary منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
mach stem جبهه موج حاصل از تلاقی موج برخوردی و منعکس
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
line replacement یکان تعویض کننده یکان جبهه
controlled net شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
penetration نفوذ در جبهه دشمن داخل شدن درصفوف دشمن نفوذ در شبکه اطلاعات یااداری
d , top concept تدابیر لازم برای رساندن سطح اماد سکو به سطح لازم در جبهه
fire control کنترل کردن اتش کنترل اتش
pressure front جبهه موج ضربتی ترکش گلوله اتمی میدان موج ضربتی
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
minor control کنترل کم
control کنترل
control code کد کنترل
rein کنترل
controlling کنترل
line control کنترل خط
controls کنترل
check-ups کنترل
check-up کنترل
level control کنترل سطح
lateral control کنترل جانبی
full command کنترل کامل
motor control کنترل حرکتی
lever control کنترل اهرمی
lift control کنترل اسانسور
light brightness control کنترل روشنایی
takeovers اعمال کنترل
pulpits میز کنترل
pulpit میز کنترل
organization control کنترل سازمانی
numerical control کنترل عددی
remote control کنترل از دور
check-ups کنترل کردن
check-up کنترل کردن
net control کنترل شبکه
n/c کنترل عددی
takeover اعمال کنترل
lighting control کنترل روشنایی
light control کنترل نور
monetary control کنترل پولی
camshaft محور کنترل
image control کنترل تصویر
manual control کنترل دستی
marketing audit کنترل داخلی
mixture control کنترل مخلوط
hydraulic tracer control کنترل پیستونی
material control کنترل مواد
minor control کنترل ضعیف
indirect control کنترل غیرمستقیم
input control کنترل ورودی
hoo heap کنترل نفس
inspection lamp لامپ کنترل
governing mode روش کنترل
light control کنترل روشنایی
inventory control کنترل موجودی
government control کنترل دولتی
intensity control کنترل شدت
camshafts محور کنترل
grid control کنترل شبکه
ground control کنترل زمینی
ignition control کنترل احتراق
central control panel مرکز کنترل
contract control کنترل تغایر
contract control کنترل دینامیکی
control area منطقه کنترل
control block کنده کنترل
control block بلوک کنترل
control rod میله کنترل
control bus گذرگاه کنترل
control bus مسیر کنترل
control cable کابل کنترل
control card کارت کنترل
control cards کارتهای کنترل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com