Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
contract control
کنترل دینامیکی
Other Matches
compandor
رگولاتور دینامیکی
regenetative braking
ترمز دینامیکی
dynamical variable
متغیر دینامیکی
volume compressor
محدودکننده دینامیکی
dynamic braking
ترمز دینامیکی
dynamic equilibrium
تعادل دینامیکی
dynamic microphone
میکروفون دینامیکی
dynamic pressure
فشار دینامیکی
dynamic lift
برای دینامیکی
dynamic strength
مقاومت دینامیکی
dynamic factor
ضریب دینامیکی
dynamic damper
مستهلک کننده دینامیکی
volume expander
منبسط کننده دینامیکی
dynamic expander
بسط دهنده دینامیکی
cascade control
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
poise
واحد ویسکوزیته دینامیکی درسیستم غیر متریک
gust alleviation
سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما
salomon damper
خفه کن دینامیکی برای بالانس میل لنگ و از بین بردن نیرهای نوسانی
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
boostrap operation
عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
electronic
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tasks
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
real time
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
control and reporting center
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executive
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loop
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
radio control
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controlling
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
control
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet
صفحه کنترل چارت کنترل
control statement
حکم کنترل دستور کنترل
block plot
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
climb mode
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
control officer
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
tactical air control center
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
controlled net
شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
traffic post
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
fire control
کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check
کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
rein
کنترل
check-ups
کنترل
controls
کنترل
line control
کنترل خط
minor control
کنترل کم
control
کنترل
check-up
کنترل
controlling
کنترل
control code
کد کنترل
accuracy control
کنترل دقت
access control
کنترل دستیابی
controlled
کنترل شده
uncontrolled
کنترل نشده
control unit
واحد کنترل
control system
سیستم کنترل
marketing audit
کنترل داخلی
bridling
کنترل کردن
air control
کنترل هوایی
manual control
کنترل دستی
control store
انباره کنترل
control structure
ساخت کنترل
control surface
سطح کنترل
bridle
کنترل کردن
bridled
کنترل کردن
bridles
کنترل کردن
zapper
[coll.]
ریموت کنترل
control wheel
صفحه کنترل
lever control
کنترل اهرمی
level control
کنترل سطح
control console
کنسول کنترل
lateral control
کنترل جانبی
controllability
قابلیت کنترل
controllable
قابل کنترل
control character
دخشه کنترل
lift control
کنترل اسانسور
light brightness control
کنترل روشنایی
remote control
کنترل از دور
control cards
کارتهای کنترل
control word
کلمه کنترل
light control
کنترل نور
lighting control
کنترل روشنایی
pulpit
میز کنترل
pulpits
میز کنترل
control circuit
مدار کنترل
teleguidance
ریموت کنترل
control
کنترل کردن
control
کنترل بازبینی
clicker
[coll.]
کنترل از دور
remote control
کنترل از دور
control slide
غلتگاه کنترل
remote control unit
کنترل از دور
teleguidance
کنترل از دور
zapper
[coll.]
کنترل از دور
control slide
کشوی کنترل
air way station
ایستگاه کنترل
n/c
کنترل عددی
control signal
علامت کنترل
motor control
کنترل حرکتی
monetary control
کنترل پولی
mixture control
کنترل مخلوط
channel changer
[rare for: remote control]
کنترل از دور
minor control
کنترل ضعیف
control area
منطقه کنترل
control block
کنده کنترل
controls
کنترل بازبینی
pilot lamp
لامپ کنترل
material control
کنترل مواد
channel changer
[rare for: remote control]
ریموت کنترل
clicker
[coll.]
ریموت کنترل
remote control
ریموت کنترل
remote control unit
ریموت کنترل
controls
کنترل کردن
control card
کارت کنترل
controlling
کنترل کردن
controlling
کنترل بازبینی
control block
بلوک کنترل
control field
فیلد کنترل
control station
ایستگاه کنترل
control bus
گذرگاه کنترل
control bus
مسیر کنترل
control cable
کابل کنترل
net control
کنترل شبکه
electric control
کنترل الکتریکی
fire control
کنترل اتش
fiscal control
کنترل مالی
flight control
کنترل پرواز
flow control
کنترل جریان
direct control
کنترل مستقیم
fly control
برج کنترل
digital control
کنترل دیجیتالی
frame
کنترل هایی
forms control
کنترل فرم ها
frequency check
کنترل فرکانس
frequency control
کنترل فرکانس
full command
کنترل کامل
controllers
کنترل شده
fighter control
کنترل شکاریها
field control
کنترل میدان
controller
کنترل کننده
relays
یچ کنترل الکترومغناطیسی
relayed
یچ کنترل الکترومغناطیسی
relay
یچ کنترل الکترومغناطیسی
electronic control
کنترل الکترونیکی
error control
کنترل خطا
control console
پیشانه کنترل
controller
کنترل شده
exchange control
کنترل ارز
exchange control
کنترل ارزی
experimental control
کنترل ازمایشی
external control
کنترل خارجی
control computer
کامپیوتر کنترل
controllers
کنترل کننده
control desk
میز کنترل
control code
رمز کنترل
unevaluated
<adj.>
کنترل نشده
cpu
واحد کنترل
unchecked
<adj.>
کنترل نشده
unaudited
<adj.>
کنترل نشده
hoo heap
کنترل نفس
hydraulic tracer control
کنترل پیستونی
ignition control
کنترل احتراق
image control
کنترل تصویر
cortical control
کنترل مغزی
indirect control
کنترل غیرمستقیم
camshaft
محور کنترل
input control
کنترل ورودی
inspection lamp
لامپ کنترل
intensity control
کنترل شدت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com