English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
English Persian
ground control کنترل زمینی
Search result with all words
control line aircraft نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
coupled mode روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
ground control دستگاه کنترل کننده زمینی
mark mark اعلام رها کردن بمب به هواپیمای بمب افکن از سوی دستگاه کنترل زمینی
track telling ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
Other Matches
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
ground liaison گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
ground signals سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
yam سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
yams سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement حکم کنترل دستور کنترل
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
territorial زمینی
tumbling زمینی
terraneous زمینی
terrene زمینی
agrarian زمینی
tellurian زمینی
terrestrial زمینی
sub astral زمینی
earth-bound زمینی
landed a زمینی
sublunary زمینی
sublunar زمینی
earthly زمینی
predial or prae زمینی
subaerial رو زمینی
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
bonus pass پاس زمینی
land forces نیروی زمینی
land force n نیروی زمینی
terrain return اکوی زمینی
land combat نبرد زمینی
monkey nut بادام زمینی
potato سیب زمینی
terrestrial refraction شکست زمینی
earth nut بادام زمینی
landmines مین زمینی
landmine مین زمینی
potatoes سیب زمینی
peanuts بادام زمینی
mail gram پست زمینی
gully دالان زمینی
land tail بنه زمینی
army forces نیروهای زمینی
floor lamps [American] آباژورهای زمینی
subterraneous زیر زمینی
suberranean زیر زمینی
standard lamps [British] آباژورهای زمینی
groundnuts بادام زمینی
peanuts پسته زمینی
standard lamp [British] آباژور زمینی
gullies دالان زمینی
gulleys دالان زمینی
terraqueous زمینی ودریایی
terrestrial radiation تابشهای زمینی
land mine مین زمینی
terrestrial وضعیت زمینی
floor lamp [American] آباژور زمینی
groundnut بادام زمینی
ground speed سرعت زمینی
overland mail پست زمینی
ground track مسیر زمینی
ground liaison رابط زمینی
terrain corridor دالان زمینی
ground wave موج زمینی
ground forces نیروهای زمینی
ground forces نیروی زمینی
ground force نیروی زمینی
peanut بادام زمینی
ground nut بادام زمینی
ground observation دیدبانی زمینی
ground observer دیدبان زمینی
ground return برگشت زمینی
army general staff ستادنیروی زمینی
perigee حضیض زمینی
ground return بازتاب زمینی
ground surveillance تجسس زمینی
ground position موقعیت زمینی
army attache وابسته زمینی
ground position ایستگاه زمینی
ground surveillance مراقبت زمینی
peanut پسته زمینی
groundling گیاه زمینی
ground fire تیر زمینی
murphy سیب زمینی
apogee اوج زمینی
hypogeous زیر زمینی
hypogean زیر زمینی
ground antenna انتن زمینی
earth antenna انتن زمینی
antenna ground انتن زمینی
infernal regions دیارزیر زمینی
floor lamp اباژور زمینی
earthy زمینی دنیوی
armies نیرو زمینی
ground circuit مدار زمینی
graze burst ترکش زمینی
tellurian matter ماده زمینی
hypogeal زیر زمینی
tater سیب زمینی
praties سیب زمینی
ground waves امواج زمینی
army نیرو زمینی
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
subterranean roots ریشههای زیر زمینی
gnome جنی زیر زمینی
table water سفره اب زیر زمینی
latitude band نوار عرضی زمینی
extraterrestrial radiation تابشهای ماوراء زمینی
floor exercise حرکات زمینی ژیمناستیک
armies ارتش نیروی زمینی
army ارتش نیروی زمینی
geomorphic شبیه بزمین زمینی
ground power unit واحد قدرت زمینی
ground visibility میزان دید زمینی
tumbler ژیمناست زمینی کار
tumblers ژیمناست زمینی کار
grounded primary مدار ورودی زمینی
groundwater ابهای زیر زمینی
groundwave موجهای رادیویی زمینی
jerusalem a سیب زمینی ترشی
kidney potato سیب زمینی سرخ
land carriage بار کشی زمینی
mashed potatoes پوره سیب زمینی
rhizmatous مانندساقه زیر زمینی
subway راه زیر زمینی
crisps سیب زمینی برشته
crispest سیب زمینی برشته
crisper سیب زمینی برشته
crisp سیب زمینی برشته
field survey نقشه برداری زمینی
ground survey نقشه برداری زمینی
terrestrial زمینی مربوط به زمین
gnomes جنی زیر زمینی
sweet potatoes سیب زمینی شیرین
sweet potato سیب زمینی شیرین
subways ترن زیر زمینی
secretary of the army وزیر نیروی زمینی
rootstock ساقه زیر زمینی
subways راه زیر زمینی
subway ترن زیر زمینی
land tail باقیمانده زمینی یکان
army artillery توپخانه نیروی زمینی
army aviator خلبان نیروی زمینی
army base پایگاه نیروی زمینی
army base پادگان نیروی زمینی
army corps سپاههای نیروی زمینی
army depot امادگاه نیروی زمینی
undercroft اتاق زیر زمینی
landmarks علامت مشخصه زمینی
landmark علامت مشخصه زمینی
army post office پستخانه نیروی زمینی
peanut butter خمیر بادام زمینی
chipmunk موش خرمای زمینی
pignut یکنوع بادام زمینی
potato salad سالاد سیب زمینی
surveys نقشه برداری زمینی
surveyed نقشه برداری زمینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com