English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
automatic mixture control کنترل غلظت اتوماتیک
Other Matches
automatic control technology تکنولوژی اتوماتیک کنترل
ride control سیستم کنترل ایرودینامیکی اتوماتیک که شتاب قائم ناشی از تندبادها را کاهش میدهد
low supercharger gear دور کم سوپرشارژر درموتورهای پیستونی که معمولا بصورت اتوماتیک توسط یک فشارسنج کنترل میشود
auto lean مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
auto rich مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
an automatic اتوماتیک
automatic اتوماتیک
unmanned اتوماتیک
manual/automatic mode اتوماتیک
automatics اتوماتیک
automatic speed selector سلکتور اتوماتیک
automatic welding جوشکاری اتوماتیک
autopilot خلبان اتوماتیک
automatic cutout فیوز اتوماتیک
fully automatic تمام اتوماتیک
automatic pilot خلبان اتوماتیک
automatic pilots خلبان اتوماتیک
full automatic تمام اتوماتیک
computer integrated manufactureing کارخانه کاملا" اتوماتیک
automatic direction finder جهت یاب اتوماتیک
adp پردازش داده اتوماتیک
automatic programming برنامه نویسی اتوماتیک
asr ارسال و دریافت اتوماتیک
automated purchasing خرید بصورت اتوماتیک
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
cam operated automatic lathe ماشین تراش اتوماتیک بادامکی
autocomplete کامل شدن اتوماتیک [کامپیوتر]
full automatic lathe ماشین تراش تمام اتوماتیک
autopilot [A/P] خلبان اتوماتیک [حمل و نقل هوایی]
automatic pilot [A/P] خلبان اتوماتیک [حمل و نقل هوایی]
consistence غلظت
consistent غلظت
inspissation غلظت
thickness غلظت
compactness غلظت
concentration غلظت
consistency غلظت
density غلظت
densities غلظت
concentrations غلظت
cim Integrated Computerکارخانه کاملا" اتوماتیک Input Computer
consistency درجه غلظت
heaviness افسردگی غلظت
concentration غلظت [شیمی]
concentration gradient گرادیان غلظت
condensation غلظت انقباض
concentration gradient شیب غلظت
consistence درجه غلظت
volumeter غلظت سنج
electron concentration غلظت الکترون
murkiness غلظت افسردگی
chlorinity غلظت اب دریا
aerometer غلظت سنج
current density غلظت جریان
densitometer غلظت سنج اب
electronic concentration غلظت الکترون
ion concentration غلظت یون
piezometer غلظت سنج
molecular concentration غلظت مولکولی
humidity غلظت رطوبت
air density غلظت هوا
densimeter غلظت سنج
formal concentration غلظت فرمال
halocline منطقه خلاء غلظت
aerometry سنجش غلظت هوا
cloud amount غلظت ابر اتمی
maximum allowable concentration حداکثر غلظت مجاز
cloud cover غلظت ابر اتمی
equimolal دارای غلظت ملکولی مساوی
activation detector دستگاه تعیین غلظت نوترون
gravimetry اندازه گیری وزن یا غلظت
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
density attitude ارتفاع مربوط به غلظت استاندارد هوا
stenohaline زیست کننده در اب شور به غلظت بخصوصی
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
wraparound توسعه و بسط اتوماتیک خطی از یک متن به دو خط یا بیشتر به واسطه محدودیت ناحیهای از صفحه نمایش
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
control statement حکم کنترل دستور کنترل
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
pH علامت لگاریتم منفی برای غلظت یون هیدروژن برحسب گرم اتم درهر لیتر
automatic recovery program برنامه ترمیمی خودکار برنامه بازیابی اتوماتیک
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
concentrations تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
concentration cell corrosion نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
concentration تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
densitometer چگالی سنج غلظت سنج
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
isohaline خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
controlled net شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
fire control کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
line control کنترل خط
controls کنترل
control code کد کنترل
check-ups کنترل
rein کنترل
check-up کنترل
minor control کنترل کم
controlling کنترل
control کنترل
experimental control کنترل ازمایشی
external control کنترل خارجی
bowden control cable کابل کنترل
digital control کنترل دیجیتالی
direct control کنترل مستقیم
electric control کنترل الکتریکی
exchange control کنترل ارز
error control کنترل خطا
budgetary control کنترل بودجهای
budgetary control کنترل بودجه
camshafts محور کنترل
camshaft محور کنترل
electronic control کنترل الکترونیکی
exchange control کنترل ارزی
field control کنترل میدان
fighter control کنترل شکاریها
frequency control کنترل فرکانس
remote control کنترل از دور
asynchronous control کنترل ناهمگام
arms control کنترل سلاح
contract control کنترل دینامیکی
governing mode روش کنترل
government control کنترل دولتی
air way station ایستگاه کنترل
bridled کنترل کردن
bridling کنترل کردن
bridles کنترل کردن
bridle کنترل کردن
grid control کنترل شبکه
ground control کنترل زمینی
arbitrary control کنترل فرضی
frequency check کنترل فرکانس
control panel صفحه کنترل
fire control کنترل اتش
fiscal control کنترل مالی
flight control کنترل پرواز
flow control کنترل جریان
full command کنترل کامل
bank sluice دریچه کنترل
pulpits میز کنترل
pulpit میز کنترل
uncontrolled کنترل نشده
forms control کنترل فرم ها
controlled کنترل شده
access control کنترل دستیابی
accuracy control کنترل دقت
air control کنترل هوایی
automatic control کنترل خودکار
fly control برج کنترل
control pannel پانل کنترل
control markings علایم کنترل
control logic منطق کنترل
control lever اهرم کنترل
control language زبان کنترل
control key کلید کنترل
control grid شبکه کنترل
control grid توری کنترل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com