English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
quality control کنترل مرغوبیت
Other Matches
prototype tests ازمایشهای مرغوبیت
cotton grade درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
It depends on its quality. بستگی به جنس ( مرغوبیت وکیفیت )آن دارد
chart of attributes جدول امار تعیین درجه مرغوبیت کالا
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
fall wool پشم پاییزه [پشمی که در پاییز چیده می شود و مرغوبیت کمتری از پشم بهاره دارد.]
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
summer resorts ییلاق عشایر [فرش های بافته شده در این هنگام از کوچ عشایر بدلیل مرغوبیت بهتر پشم، دارای کیفیت بهتری است.]
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement حکم کنترل دستور کنترل
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
controlled net شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
fire control کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
check-up کنترل
controlling کنترل
check-ups کنترل
control code کد کنترل
rein کنترل
minor control کنترل کم
controls کنترل
line control کنترل خط
control کنترل
control sheet برگ کنترل
control کنترل بازبینی
control sequence ترتیب کنترل
control bus گذرگاه کنترل
flow control کنترل جریان
fly control برج کنترل
control bus مسیر کنترل
control کنترل کردن
control block بلوک کنترل
flight control کنترل پرواز
control slide غلتگاه کنترل
control cable کابل کنترل
control slide کشوی کنترل
intensity control کنترل شدت
takeover اعمال کنترل
controlling کنترل بازبینی
control station ایستگاه کنترل
controlling کنترل کردن
control signal علامت کنترل
takeovers اعمال کنترل
bridling کنترل کردن
forms control کنترل فرم ها
input control کنترل ورودی
carriage کنترل چاپگر
indirect control کنترل غیرمستقیم
carriages کنترل چاپگر
control register ثبات کنترل
image control کنترل تصویر
ignition control کنترل احتراق
contract control کنترل تغایر
control program برنامه کنترل
inspection lamp لامپ کنترل
lateral control کنترل جانبی
close control کنترل نزدیک
bridled کنترل کردن
control port درگاه کنترل
control procedure رویه کنترل
inventory control کنترل موجودی
command and control کنترل و فرماندهی
birth control کنترل موالید
hydraulic tracer control کنترل پیستونی
relayed یچ کنترل الکترومغناطیسی
control section قسمت کنترل
relay یچ کنترل الکترومغناطیسی
full command کنترل کامل
control area منطقه کنترل
control block کنده کنترل
frequency control کنترل فرکانس
frequency check کنترل فرکانس
governing mode روش کنترل
government control کنترل دولتی
hoo heap کنترل نفس
control rod میله کنترل
check-up کنترل کردن
control section بخش کنترل
ground control کنترل زمینی
relays یچ کنترل الکترومغناطیسی
grid control کنترل شبکه
contract control کنترل دینامیکی
control store انباره کنترل
control of resources کنترل منابع
data control کنترل داده ها
control grid توری کنترل
control gear دستگاه کنترل
control flow روند کنترل
control flow گردش کنترل
control flag پرچم کنترل
controllability قابلیت کنترل
control field فیلد کنترل
digital control کنترل دیجیتالی
control word کلمه کنترل
direct control کنترل مستقیم
pulpits میز کنترل
pulpit میز کنترل
control wheel صفحه کنترل
control grid شبکه کنترل
damage control کنترل خسارات
control mode باب کنترل
control memory حافظه کنترل
control panel تابلوی کنترل
control markings علایم کنترل
control logic منطق کنترل
cortical control کنترل مغزی
control lever اهرم کنترل
cpu واحد کنترل
control panel صفحه کنترل
ctrl کلید کنترل
camshaft محور کنترل
camshafts محور کنترل
cu واحد کنترل
controllable قابل کنترل
control language زبان کنترل
control desk میز کنترل
control console کنسول کنترل
control circuit مدار کنترل
experimental control کنترل ازمایشی
bridles کنترل کردن
bridle کنترل کردن
external control کنترل خارجی
control character دخشه کنترل
field control کنترل میدان
fighter control کنترل شکاریها
fire control کنترل اتش
control cards کارتهای کنترل
control card کارت کنترل
fiscal control کنترل مالی
check-ups کنترل کردن
control key کلید کنترل
controls کنترل بازبینی
exchange control کنترل ارزی
control structure ساخت کنترل
control console پیشانه کنترل
control pannel تابلوی کنترل
control pannel پانل کنترل
control computer کامپیوتر کنترل
control code رمز کنترل
control unit واحد کنترل
remote control کنترل از دور
control circuits مدارهای کنترل
electric control کنترل الکتریکی
electronic control کنترل الکترونیکی
error control کنترل خطا
control system سیستم کنترل
exchange control کنترل ارز
control surface سطح کنترل
controls کنترل کردن
level control کنترل سطح
to heel <idiom> تحت کنترل
traffic control کنترل ترافیک
tight money کنترل پولی
temper screw پیچ کنترل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com