English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
cyclical stock check کنترل موجودی دورهای
Other Matches
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
stock control کنترل موجودی
stock check کنترل موجودی
inventory control کنترل موجودی
continuous stock control کنترل مستمر موجودی
base stock control کنترل موجودی مبنا
stock control کنترل موجودی انبار
stock control کنترل وسفارش موجودی انبار
stockades جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
earmarked stock موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
stockade جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stock evaluation بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
perpetual inventory فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
stocked موجودی موجودی کالا
stock موجودی موجودی کالا
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
recapitulatory دورهای
countercyclical ضد دورهای
anti cyclical ضد دورهای
recapitulative دورهای
rhythmical دورهای
periodic دورهای
periodical دورهای
sporadic دورهای
periodicals دورهای
sporadically دورهای
cyclic دورهای
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
periodic table جدول دورهای
cyclical fluctuations نوسانات دورهای
series turn دورهای زنجیری
cyclic stress تنش دورهای
cyclic disorder اختلال دورهای
periodical نشریه دورهای
periodically بصورت دورهای
periodic report گزارش دورهای
periodic fluctuation نوسان دورهای
periodic current جریان دورهای
edge welding جوشکاری دورهای
all play all مسابقه دورهای
timed backup پشتیبانی دورهای
periodicity دورهای بودن
mean value of periodic quantity میانگین کمیت دورهای
league مسابقههای دورهای باشگاهها
by-election انتخابات میان دورهای
by-elections انتخابات میان دورهای
crc بررسی افزونگی دورهای
leagues مسابقههای دورهای باشگاهها
round-robin تورنمنت دورهای شطرنج
simple periodic current جریان دورهای ساده
American تورنمنت دورهای شطرنج
Americans تورنمنت دورهای شطرنج
edge fillet weld جوش نواری دورهای
peripheral دورهای وابسته به محیط
demagnetizing turns of armature دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
secular دورهای غیر مذهبی دنیائی
lacustrine animals دورهای که روی دریاچه هاخانه می ساختند
r.m.s. value of a periodic quantity جذر متوسط مربعهای کمیتهای دورهای
periodicals مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
store موجودی
assets موجودی
repertoire موجودی
supplies موجودی
minimum stock level موجودی
holding موجودی
stock موجودی
balance in hand موجودی
stocked موجودی
storing موجودی
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
control statement حکم کنترل دستور کنترل
stock record سابقه موجودی
danger warning level حداقل موجودی
active stock موجودی فعال
supplied موجودی لزوم
stocked به موجودی افزودن
reserve stock موجودی ذخیره
stock موجودی انبار
stock موجودی ذخیره
fund موجودی دارائی
fund موجودی سرمایه
funded موجودی دارائی
funded موجودی سرمایه
continuous inventory موجودی مستمر
valuation of stock ارزیابی موجودی
stock به موجودی افزودن
idle stock موجودی بی مصرف
instruction repertoire موجودی دستورالعمل
stocked موجودی ذخیره
stock taking رسیدگی به موجودی
stock valuation ارزیابی موجودی
inventory فهرست موجودی
surplus stock موجودی اضافی
surplus stock موجودی مازاد
stock audit حسابرسی موجودی
stock adjustment تطبیق موجودی
stock adjustment تعدیل موجودی
stock accounting حسابداری موجودی
inventory موجودی کالا
inventories موجودی کالا
safety stock موجودی تضمینی
inventory management مدیریت موجودی
inventory discrepancy اختلاف موجودی
stocked موجودی انبار
consumable stock موجودی مصرفی
supplied موجودی جایگیرموقتی
supplying موجودی جایگیرموقتی
inventory لیست موجودی
buffer stock موجودی احتیاطی
quick assets موجودی نقدشو
capital stock موجودی سرمایه
business inventories موجودی تجاری
cycle stock موجودی فعال
financial assets موجودی مالی
stock account حساب موجودی
exhaust bin level فاقد موجودی
exhaust bin level اتمام موجودی
out of stock;ex stock از موجودی یاذخیره
buffer stock موجودی ذخیره
supplying موجودی لزوم
supply موجودی لزوم
complete inventory موجودی کامل
excess stock موجودی مازاد
supply موجودی جایگیرموقتی
warehouse stock موجودی انبار
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
stock talking سیاهه برداری از موجودی
inventory صورت دارایی موجودی
inventory ذخیره موجودی اماد
stock in trade موجودی کالای مغازه
spares stock موجودی لوازم یدکی
liabilities تعهد موجودی بانکی
liability تعهد موجودی بانکی
stockage وسایل موجودی در انبار
stock handling cost هزینه جابجایی موجودی
portfolios موجودی اوراق بهادار
portfolio موجودی اوراق بهادار
maximum stock حداکثر موجودی انبار
wardrobes اشکاف موجودی لباس
inventory reconciliation تطبیق اسناد موجودی
stock موجودی کالا ذخیره
wardrobe اشکاف موجودی لباس
continuous stock taking رسیدگی مستمر موجودی
safety stock موجودی ذخیره انبار
assets موجودی شخص ورشکسته
to lay in a stock موجودی تهیه کردن
raw stock موجودی مواد خام
raw material stock موجودی مواد اولیه
stocked موجودی کالا ذخیره
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
supplying تامین موجودی عرضه نمودن
supply تامین موجودی عرضه نمودن
supply تکمیل کردن موجودی ذخیره
intermediate stock موجودی کالاهای درحال ساخت
stockholders صاحب موجودی ذخیره نگهدار
appreciations افزایش ارزش دارایی و موجودی
stockholder صاحب موجودی ذخیره نگهدار
perpetual stock record سابقه دائمی موجودی انبار
supplying تکمیل کردن موجودی ذخیره
fast moving stock موجودی که به سرعت کاهش می یابد
supplied تامین موجودی عرضه نمودن
inventory reconciliation تطابق موجودی با دارایی یکان
finish stock موجودی کالای ساخته شده
finished goods stock موجودی کالاهای تمام شده
supplied تکمیل کردن موجودی ذخیره
out of stock <adj.> غیر موجودی کالا [در انبار]
appreciation افزایش ارزش دارایی و موجودی
transfer of portfolio انتقال موجودی اوراق بهادار
dead stock موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
portfolio entry قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
to take inventory صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com