English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
base stock control کنترل موجودی مبنا
Other Matches
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
stock check کنترل موجودی
inventory control کنترل موجودی
stock control کنترل موجودی
stock control کنترل موجودی انبار
cyclical stock check کنترل موجودی دورهای
continuous stock control کنترل مستمر موجودی
stock control کنترل وسفارش موجودی انبار
earmarked stock موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
stock evaluation بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stockade جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stockades جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
perpetual inventory فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
stock موجودی موجودی کالا
stocked موجودی موجودی کالا
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
benchmark مبنا
datum deck پل مبنا
grade line خط مبنا
radix مبنا
benchmarks مبنا
datum line خط مبنا
base line خط مبنا
basis مبنا
datum مبنا
design speed سرعت مبنا
reference cell پیل مبنا
foundation پایه مبنا
basic load بار مبنا
range منحنی مبنا
flash color رنگ مبنا
ranges منحنی مبنا
basis مبنا بنیاد
radix point نقطه مبنا
flat paint رنگ مبنا
radix complement مکمل مبنا
datum سطح مبنا
datum plane افق مبنا
outline plan طرح مبنا
chart base چارت مبنا
basing rate نرخ مبنا
base address آدرس مبنا
base camp پایگاه مبنا
base rates نرخ مبنا
base rate نرخ مبنا
ranged منحنی مبنا
base rate تعرفه مبنا
base price قیمت مبنا
base piece قبضه مبنا
base map نقشه مبنا
base piece توپ مبنا
base period زمان مبنا
base mortar خمپاره مبنا
base rates تعرفه مبنا
base mortar قبضه مبنا
base number عدد مبنا
reference point نقطه مبنا
base speed سرعت مبنا
bottom plate صفحه مبنا
bench mark نشانه مبنا
basis price قیمت مبنا
base point نقطه مبنا
reference electrode الکترود مبنا
base peak پیک مبنا
basic capacity گنجایش مبنا
base unit یکان مبنا
reference phase فاز مبنا
reference piece توپ مبنا
basic price قیمت مبنا
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
ranges تغییر کردن خط مبنا
range تغییر کردن خط مبنا
ranged تغییر کردن خط مبنا
base line end station ایستگاه انتهایی خط مبنا
base symbol علایم قراردادی مبنا
elevations تراز از سطح مبنا
elevation تراز از سطح مبنا
absolute paths مسیر نسبت به یک مبنا
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
mixed radix notation نشان گذاری امیخته مبنا
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
reference line خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
base circle هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
rise and fall تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
balance in hand موجودی
assets موجودی
stock موجودی
store موجودی
stocked موجودی
supplies موجودی
minimum stock level موجودی
repertoire موجودی
holding موجودی
storing موجودی
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement حکم کنترل دستور کنترل
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
stocked موجودی انبار
stocked موجودی ذخیره
stock taking رسیدگی به موجودی
funded موجودی سرمایه
stock valuation ارزیابی موجودی
buffer stock موجودی ذخیره
buffer stock موجودی احتیاطی
stock record سابقه موجودی
instruction repertoire موجودی دستورالعمل
stock audit حسابرسی موجودی
inventory management مدیریت موجودی
inventory discrepancy اختلاف موجودی
reserve stock موجودی ذخیره
cycle stock موجودی فعال
excess stock موجودی مازاد
inventories موجودی کالا
stock account حساب موجودی
stock accounting حسابداری موجودی
stock adjustment تعدیل موجودی
stock adjustment تطبیق موجودی
safety stock موجودی تضمینی
exhaust bin level فاقد موجودی
continuous inventory موجودی مستمر
fund موجودی دارائی
stock موجودی ذخیره
out of stock;ex stock از موجودی یاذخیره
supplied موجودی لزوم
supplied موجودی جایگیرموقتی
supply موجودی لزوم
active stock موجودی فعال
supply موجودی جایگیرموقتی
supplying موجودی لزوم
supplying موجودی جایگیرموقتی
consumable stock موجودی مصرفی
danger warning level حداقل موجودی
stock به موجودی افزودن
warehouse stock موجودی انبار
complete inventory موجودی کامل
valuation of stock ارزیابی موجودی
stock موجودی انبار
exhaust bin level اتمام موجودی
financial assets موجودی مالی
inventory فهرست موجودی
idle stock موجودی بی مصرف
inventory لیست موجودی
business inventories موجودی تجاری
capital stock موجودی سرمایه
stocked به موجودی افزودن
surplus stock موجودی اضافی
surplus stock موجودی مازاد
quick assets موجودی نقدشو
funded موجودی دارائی
inventory موجودی کالا
fund موجودی سرمایه
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
stock talking سیاهه برداری از موجودی
wardrobe اشکاف موجودی لباس
assets موجودی شخص ورشکسته
raw stock موجودی مواد خام
maximum stock حداکثر موجودی انبار
wardrobes اشکاف موجودی لباس
safety stock موجودی ذخیره انبار
stockage وسایل موجودی در انبار
continuous stock taking رسیدگی مستمر موجودی
stock موجودی کالا ذخیره
stock handling cost هزینه جابجایی موجودی
stock in trade موجودی کالای مغازه
liabilities تعهد موجودی بانکی
liability تعهد موجودی بانکی
inventory صورت دارایی موجودی
inventory ذخیره موجودی اماد
raw material stock موجودی مواد اولیه
to lay in a stock موجودی تهیه کردن
spares stock موجودی لوازم یدکی
stocked موجودی کالا ذخیره
inventory reconciliation تطبیق اسناد موجودی
portfolios موجودی اوراق بهادار
portfolio موجودی اوراق بهادار
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
supplying تکمیل کردن موجودی ذخیره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com