Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English
Persian
synchronization check
کنترل همزمانی
Other Matches
synchronization
همزمانی
concurrency
همزمانی
synchronism
همزمانی
synchronicity
همزمانی
simultaneity
همزمانی
cascade control
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
concurrency management
مدیریت همزمانی
mains synchronization
همزمانی شبکه
simultaneous equations
معادلات همزمانی
line synchronization
همزمانی سطور
simultaneity
همزمانی همزمان
synchronization
همگاهی همزمانی
isochronism
ایجاد همزمانی
hold control
نافم همزمانی
synchronizing mechanism
ساز وکار همزمانی
multisync monitor
مونیتور همزمانی چندگانه
isochronism
ایجاد تقارن همزمانی
simultanagnosia
ادراک پریشی همزمانی
simultaneous equation system
نظام معادلات همزمانی
synchronism
ایجاد همزمانی انطباق
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
three stage least squares method
روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
tokens
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
token
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
looped
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executive
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
real time
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
control and reporting center
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loop
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
circulation control
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
inventory control
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controls
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet
صفحه کنترل چارت کنترل
control statement
حکم کنترل دستور کنترل
block plot
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
controlled fragmentation
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
subroutine
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
remote control
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
control officer
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
controlled net
شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
traffic post
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
fire control
کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check
کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
line control
کنترل خط
rein
کنترل
controls
کنترل
minor control
کنترل کم
control code
کد کنترل
control
کنترل
check-up
کنترل
controlling
کنترل
check-ups
کنترل
controls
کنترل کردن
cam control
بادامک کنترل
controllability
قابلیت کنترل
birth control
کنترل موالید
government control
کنترل دولتی
controls
کنترل بازبینی
pilot lamp
لامپ کنترل
automatic control
کنترل خودکار
supervisory control
کنترل نظارتی
production control
کنترل تولید
budgetary control
کنترل بودجه
budgetary control
کنترل بودجهای
price control
کنترل قیمت
program control
کنترل برنامه
bowden control cable
کابل کنترل
cascade control
کنترل زنجیرهای
checks and balance
کنترل و مقابله
check mark
علامت کنترل
controlling
کنترل کردن
controlling
کنترل بازبینی
carriages
کنترل چاپگر
carriage control
کنترل نورد
bank sluice
دریچه کنترل
carriage
کنترل چاپگر
controllable
قابل کنترل
control
کنترل بازبینی
control
کنترل کردن
process control
کنترل فرایندها
central control panel
مرکز کنترل
process control
کنترل فرایند
centralized control
کنترل تمرکزی
quantity control
کنترل کمیت
project control
کنترل پروژه
reactor control
کنترل راکتور
push button control
کنترل دکمهای
data control
کنترل داده ها
indirect control
کنترل غیرمستقیم
image control
کنترل تصویر
ignition control
کنترل احتراق
electric control
کنترل الکتریکی
hydraulic tracer control
کنترل پیستونی
hoo heap
کنترل نفس
electronic control
کنترل الکترونیکی
error control
کنترل خطا
input control
کنترل ورودی
inspection lamp
لامپ کنترل
check-up
کنترل کردن
check-ups
کنترل کردن
takeover
اعمال کنترل
takeovers
اعمال کنترل
inventory control
کنترل موجودی
digital control
کنترل دیجیتالی
direct control
کنترل مستقیم
intensity control
کنترل شدت
exchange control
کنترل ارز
relays
یچ کنترل الکترومغناطیسی
frequency control
کنترل فرکانس
frame
کنترل هایی
frequency check
کنترل فرکانس
fiscal control
کنترل مالی
flight control
کنترل پرواز
flow control
کنترل جریان
forms control
کنترل فرم ها
relayed
یچ کنترل الکترومغناطیسی
relay
یچ کنترل الکترومغناطیسی
ground control
کنترل زمینی
exchange control
کنترل ارزی
grid control
کنترل شبکه
governing mode
روش کنترل
experimental control
کنترل ازمایشی
external control
کنترل خارجی
field control
کنترل میدان
fighter control
کنترل شکاریها
full command
کنترل کامل
fly control
برج کنترل
penstock
دریچه کنترل اب
net control
کنترل شبکه
arbitrary control
کنترل فرضی
n/c
کنترل عددی
cpu
واحد کنترل
pulpit
میز کنترل
pulpits
میز کنترل
ctrl
کلید کنترل
lighting control
کنترل روشنایی
motor control
کنترل حرکتی
remote control
کنترل از دور
arms control
کنترل سلاح
organization control
کنترل سازمانی
bridle
کنترل کردن
bridled
کنترل کردن
bridles
کنترل کردن
bridling
کنترل کردن
cortical control
کنترل مغزی
numerical control
کنترل عددی
asynchronous control
کنترل ناهمگام
cu
واحد کنترل
monetary control
کنترل پولی
mixture control
کنترل مخلوط
access control
کنترل دستیابی
light control
کنترل روشنایی
light control
کنترل نور
light brightness control
کنترل روشنایی
lift control
کنترل اسانسور
lever control
کنترل اهرمی
level control
کنترل سطح
controlled
کنترل شده
lateral control
کنترل جانبی
camshafts
محور کنترل
camshaft
محور کنترل
minor control
کنترل ضعیف
control system
سیستم کنترل
material control
کنترل مواد
air way station
ایستگاه کنترل
marketing audit
کنترل داخلی
manual control
کنترل دستی
air control
کنترل هوایی
damage control
کنترل خسارات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com