English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
foot control کنترل پایی
Other Matches
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
planter کف پایی
criss-cross پایی
criss-crossed پایی
planters کف پایی
plantar کف پایی
criss-crosses پایی
criss-crossing پایی
pantof کفش دم پایی
push bike دوچرخه پایی
pedals پدال پایی
push bikes دوچرخه پایی
pedalled پدال پایی
pantof کفش سر پایی
territoriality بوم پایی
velocipede دوچرخه پایی
pedal پدال پایی
pedalling پدال پایی
pedaled پدال پایی
pedaling پدال پایی
shoepac کفش دم پایی
footy پادار پایی
foot operated starting switch استارتر پایی
espadrille کفش دم پایی
foot brake ترمز پایی
elephantiasis پیل پایی
polypody هزار پایی
bicycles دوچرخه پایی
bicycle دوچرخه پایی
pumiceous سنگ پایی
footholds زیر پایی
foothold زیر پایی
footrest زیر پایی
foot starter استارتر پایی
panton کفش دم پایی
papoosh کفش سر پایی
shoepack کفش دم پایی
foot pedal پدال پایی
pedicab سه چرخه پایی
an odd slipper یک لنگه کفش سر پایی
treadle press ماشین چاپ پایی
ambulatory psychotherapy روان درمانی سر پایی
pumicestone slag سرباره سنگ پایی
modulus of rigidity ضریب سخت پایی
defendance need نیاز خویشتن پایی
coefficient of rigidity ضریب سخت پایی
kick starter راه انداز پایی
foot starter راه انداز پایی
tarsal مچ پایی استخوان قوزک پا
lubberliness بی دست و پایی ناازمودگی
subbass کلیدرکاب پایی ارگ وپیانو
maladroitness ناشی گری بیدست و پایی
foot operated starting switch کلید راه انداز پایی
lubberly از روی کودنی یابیدست و پایی
to muff a catch از بی دست و پایی توپ رانگرفتن
takeoff leg پایی که فشار برروی ان است
melodion یکجور ارگ دستی یا پایی
to muff a ball از بی دست و پایی توپ رانگرفتن
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
melodeon ارگ پایی یا دستی نوعی نی کوچک
foot pedal switch سوئیچی که با پدال پایی بکار میافتد.
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
pivot foot پایی که درهنگام حرکت بایدروی زمین بماند
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
leads پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
lead پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
control statement حکم کنترل دستور کنترل
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
controlled net شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
fire control کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
soft-pedalling رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft pedal رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaled رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
control کنترل
control code کد کنترل
controlling کنترل
controls کنترل
minor control کنترل کم
line control کنترل خط
check-ups کنترل
check-up کنترل
rein کنترل
image control کنترل تصویر
ground control کنترل زمینی
grid control کنترل شبکه
relay یچ کنترل الکترومغناطیسی
budgetary control کنترل بودجه
relayed یچ کنترل الکترومغناطیسی
process control کنترل فرایند
relays یچ کنترل الکترومغناطیسی
bridled کنترل کردن
government control کنترل دولتی
controlling کنترل بازبینی
controls کنترل کردن
controls کنترل بازبینی
external control کنترل خارجی
ignition control کنترل احتراق
budgetary control کنترل بودجهای
hydraulic tracer control کنترل پیستونی
indirect control کنترل غیرمستقیم
error control کنترل خطا
hoo heap کنترل نفس
exchange control کنترل ارز
exchange control کنترل ارزی
experimental control کنترل ازمایشی
process control کنترل فرایندها
field control کنترل میدان
cpu واحد کنترل
cam control بادامک کنترل
check-up کنترل کردن
cascade control کنترل زنجیرهای
production control کنترل تولید
carriage control کنترل نورد
cortical control کنترل مغزی
central control panel مرکز کنترل
program control کنترل برنامه
fly control برج کنترل
flow control کنترل جریان
flight control کنترل پرواز
controlling کنترل کردن
control کنترل کردن
fighter control کنترل شکاریها
governing mode روش کنترل
fire control کنترل اتش
ctrl کلید کنترل
full command کنترل کامل
fiscal control کنترل مالی
frequency control کنترل فرکانس
control کنترل بازبینی
frequency check کنترل فرکانس
forms control کنترل فرم ها
frame کنترل هایی
direct control کنترل مستقیم
takeover اعمال کنترل
monetary control کنترل پولی
motor control کنترل حرکتی
takeovers اعمال کنترل
data control کنترل داده ها
light brightness control کنترل روشنایی
n/c کنترل عددی
net control کنترل شبکه
automatic control کنترل خودکار
lift control کنترل اسانسور
lever control کنترل اهرمی
level control کنترل سطح
mixture control کنترل مخلوط
lighting control کنترل روشنایی
minor control کنترل ضعیف
digital control کنترل دیجیتالی
arbitrary control کنترل فرضی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com