Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (17 milliseconds)
English
Persian
communications controller
کنترل کننده ارتباطات
Search result with all words
basic
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basics
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
Other Matches
processor
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
adccp
پروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات داده
advanced
Protocol CommunicationControl Dataپروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات
clusters
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bomb
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bombs
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
voice grade channel
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
paching central
سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
carrier
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
control officer
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
controller
کنترل کننده
controllers
کنترل کننده
controllers
نافر کنترل کننده
dual channel controller
کنترل کننده دو کاناله
peripheral controller
کنترل کننده جنبی
peripheral controller
کنترل کننده جانبی
print controller
کنترل کننده چاپ
controller card
کارت کنترل کننده
control member
عضو کنترل کننده
disk controller
کنترل کننده دیسک
channel controller
کنترل کننده مجرا
disk controller
کنترل کننده گرده
aircontroller
کنترل کننده هوایی
micro controller
ریز کنترل کننده
drum controller
کنترل کننده درام
vasomotor
کنترل کننده رگها
controller
نافر کنترل کننده
cluster controller
کنترل کننده گروهی
floppy disk controller
کنترل کننده فلاپی دیسک
line printer controller
کنترل کننده چاپگر خطی
tidal sluice
مجرای کنترل کننده جزر و مد
disk controller card
کارت کنترل کننده دیسک
ground control
دستگاه کنترل کننده زمینی
input output controller
کنترل کننده ورودی- خروجی
spelling checker
کنترل کننده حروف لغات
loop control variable
متغییر کنترل کننده حلقه
silicon controlled restifier
یکسو کننده کنترل شده سیلیکانی
herwitz bishops
فیلهای کنترل کننده دو قطر مجاورشطرنج
control ship
ناو کنترل کننده عملیات دریایی
air raid reporting control ship
گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
administrator
شخص یا نرم افزار کنترل کننده و پیشبرنده
administrators
شخص یا نرم افزار کنترل کننده و پیشبرنده
freddie
اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
cascade control
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
homing adaptor
تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
processor
تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود
rs c
استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
open loop system
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
layouts
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
layout
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
control buoy
بویه کنترل کننده مینها دستگاهی که محل مینهای شناور زیر دریا را نشان میدهد
auto lean
مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
mechanical mouse
mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
peripheral
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
Hayes Corporation
تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
disk operating system
کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
auto rich
مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
token
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tokens
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
executives
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
control and reporting center
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executive
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
communication
ارتباطات
telecommunication
ارتباطات
communications
ارتباطات
comms
ارتباطات
flexible
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
communication theory
نظریه ارتباطات
avionics
ارتباطات هوایی
communication
ارتباطات مواصلات
telecommunication installation
تاسیسات ارتباطات
communication chief
رئیس ارتباطات
communications protocol
پروتکل ارتباطات
telecommunication network
پبکه ارتباطات
telecommunication tower
برج ارتباطات
communications program
برنامه ارتباطات
optical communications
ارتباطات نوری
signal communications
ارتباطات مخابراتی
telecommunication technique
تکنیک ارتباطات
telecommunication traffic
ترافیک ارتباطات
electrical communications
ارتباطات الکترونیکی
agency of communications
شعبه ارتباطات
voice communications
ارتباطات صوتی
comunications parameters
پارامترهای ارتباطات
telecommunications
ارتباطات از دور
telecommunication engineer
مهندس ارتباطات
digital communications
ارتباطات دیجیتالی
avionics
ارتباطات فضایی
emission control
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
IRQ
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
data communications processor
پردازنده ارتباطات داده ها
binary synchronous communication
ارتباطات همزمان دودویی
main center office
مرکز اصلی ارتباطات
data communications equipment
تجهیزات ارتباطات داده ها
data communication system
سیستم ارتباطات داده
communications
خطوط مواصلاتی ارتباطات
telecommunications
ارتباطات راه دور
telecommunication
ارتباطات از راه دور
logic
مراحل و تصمیمات و ارتباطات
controls
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
dce
CommunicationsEquipment Dataتجهیزات ارتباطات داده
telecommunications specialist
متخصص ارتباطات راه دور
logical
مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
tcam
TelecommunicationsAccessروش دستیابی ارتباطات دورethod
telemedicine
استفاده از ارتباطات راه دور
signal security
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
tariffs
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
combined communication board
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
We are living in the age of mass communication.
ما در دوران ارتباطات جمعی زندگی می کنیم.
tariff
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
telecommunications access method
روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
micros
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
micro
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
microcomputer
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
basic telecommunications access method
روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی
ctrl
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement
حکم کنترل دستور کنترل
control sheet
صفحه کنترل چارت کنترل
frameworks
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
framework
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
ack
علامتی در ارتباطات و بی سیم و تلفن که بجای حرف A بکارمیرود
office of the future
ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
Ergonomics
[مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
EDAC
سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
fcc
CommunicationCommision Federalسازمان امریکایی مسئول منظم کردن ارتباطات
block plot
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
transborder
ارتباطات میان سیستمهای کامپیوتری که در کنارمرزهای ملی قرار دارند
chart
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
integral controller
واحد ارتباطات که درون یک کامپیوتر قرار داده شده است
Manchester coding
روش کدگذاری داده و سیگنالهای زمانی که در ارتباطات به کار می رود
charts
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
btam
BasicTelecommunicationsAccess روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی ethod
charted
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charting
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
control stick
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
ccitt v.
در ارتباطات داده سری ای ازاستانداردها است که خصوصیات رابط را توصیف میکند
teleinformatic services
هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
pact
نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
pacts
نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
byte
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
down line processor
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
bytes
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
architecture
فاهر و اتصالات سخت افزار داخلی کامپیوتر و ارتباطات منط قی بین CPU
coalition
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
coalitions
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
subroutine
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
climb mode
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
multimedia
قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
sna
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
internal telecommunications unions
یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
dual
حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
db/dc
DataCommunication/Base Data پایگاه داده- ارتباطات داده
MMX
قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
systems network architecture
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
data scope
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
custody
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
regenerator
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
axis of signal communication
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
Intel
محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com