Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (4 milliseconds)
English
Persian
honorary consul
کنسول افتخاری
Other Matches
exquatur
اجازه اقدام دادن به کنسول منظور اجازهای است که به کنسول داده میشود تا به وفایف خود عمل کند
brevet
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
honorary
افتخاری
courtes title
لقب افتخاری
preferment
مقام افتخاری
complimentary
بلیط افتخاری
honorary
درجه افتخاری
honorarily
بطور افتخاری
titular
ناشی از لقب رسمی افتخاری
constructive credit
اعطای پایان نامه افتخاری به کسی
cantilever bridge
پل کنسول
ancon
کنسول
consular agent
کنسول
anconis
کنسول
consul
کنسول
consuls
کنسول
procousul
نایب کنسول
vice consul
کنسول یار
vice cunsol
نایب کنسول
consular
منسوب به کنسول
console printer
چاپگر کنسول
operator console
کنسول اپراتور
control console
کنسول کنترل
console operator
اپراتور کنسول
consular agent
نایب کنسول
display console
کنسول نمایش
consular district
منطقه عمل کنسول
procousul
قائم مقام کنسول
consular agent
قائم مقام کنسول
propraetor
کنسول فرمانداراستان قدیم روم
praetor
قاضی یاافسر مادون کنسول
bank annuities
سهام قرضه دولت بریتانیا که کنسول
consular invoice
برگه فروش با مهر کنسول گری
propretor
کنسول فرماندار استان قدیم روم
console
کنسول
[نوعی ستون نگهدارنده تزئینی یا پیش گردی]
consulage
هزینهای که کنسول گری جهت تایید صورتحساب دریافت می نماید
consular convention
عهد نامهای که جهت مبادله کنسول بین دو کشور منعقد میشود
sense switch
سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به ان سیگنال بفرستد
conning
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
cons
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
conned
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
con
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
control panel
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
game
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
consuls
نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
consul
نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com