Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
lint	کهنه فتیله
Other Matches
clouted	پارچه کهنه کهنه
clouting	پارچه کهنه کهنه
clout	پارچه کهنه کهنه
clouts	پارچه کهنه کهنه
lunt	فتیله
wick	فتیله
nosing	فتیله
penicil	فتیله
lint	فتیله
seton	فتیله
touch paper	فتیله
noseing	فتیله
tents	فتیله
dossil	فتیله
tent	فتیله
wicks	فتیله
wicking	فتیله سازی
fusee	فتیله دینامیت
wicking	فتیله گذاری
halfround pointing	بندکشی فتیله
ignitor	فتیله انفجاری
beads	مهره فتیله
bead	مهره فتیله
primacord	فتیله انفجاری
explosive train	فتیله انفجاری
sliver	فتیله نخ بریدن
tindery	فتیله فندک
touch hole	جای فتیله
snuff	نوک فتیله
powder train	فتیله باروتی
tinder	فتیله فندک
detonation cord	فتیله چاشنی
ductility	فتیله واری
detonating cord	فتیله انفجاری
fuse	فتیله گذاشتن در
candlewick	فتیله شمع
fused	فتیله گذاشتن در
rush candle	شمع پیزر فتیله
ovolo	فتیله تخم مرغی
cable moulding	فتیله نیمگرد یا گرد
ductility	خاصیت فتیله شدن
detonation cord	فتیله منفجر کننده
quick match	فتیله توپ یا ترقه
tops	فتیله [قبل از تبدیل شدن به نخ]
ogee	فتیله یا چفت بصورت اس یاوارونه
electric squib	نوعی چاشنی با فتیله الکتریکی
fused	فتیله مواد منفجره فیوز
fuse	فتیله مواد منفجره فیوز
wicks	چیزی که بجای فتیله بکار رود
touchhole	سوراخ جای فتیله در توپهای قدیمی
wick	چیزی که بجای فتیله بکار رود
rushlight	چراغ کم نور روشنایی چراغی که فتیله ان از پیزر باشد
sliver	فتیله نخ [الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
roving	نخ نیم تاب [نخی که از حالت فتیله درآمده و در مرحله قبل از تبدیل شدن به نخ باشد.]
linstock	چوب نوک تیزی که برای اتش زدن فتیله توپهای قدیمی بکار میرفته
pokier	کهنه
crusted	کهنه
run down	کهنه
pokiest	کهنه
musty	کهنه
poky	کهنه
worn out	کهنه
run-down	کهنه
rungs	کهنه
tatters	کهنه
pokey	کهنه
by gone	کهنه
age-old	کهنه
fogram	کهنه
timeworn	کهنه
obsolescent	کهنه
wadding	کهنه
gray	کهنه
kettle holder	کهنه
knacker	کهنه خر
antiques	کهنه
antique	کهنه
age old	کهنه
mucid	کهنه
antiquated	کهنه
behind the times	کهنه
out of d.	کهنه
dossil	کهنه
weatherbeaten	کهنه
obsolescence	کهنه گی
worm eaten	کهنه
old-fashioned	کهنه
behindhand	کهنه
trite	کهنه
obsolete	کهنه
wad	کهنه
wads	کهنه
rag	کهنه
fusty	کهنه
fustiest	کهنه
fustier	کهنه
tacky	کهنه
olden	کهنه
weatherworn	کهنه
ragged	کهنه
shabbly	کهنه
rags	کهنه
ragman	کهنه خر
outworn	کهنه
dowdy	کهنه
worn-out	کهنه
lint	کهنه
stale	کهنه
archaic	کهنه
trity	کهنه
A pair of old pants ( trousers ) .	یک شلوار کهنه
thread bare	فرش کهنه
veterans	کهنه کار
old wool	پشم کهنه
stale joke	جوک کهنه
codex	دستخط کهنه
sour dough	کهنه کار
duddie	کهنه پوش
duddy	کهنه پوش
fogyish	کهنه پرست
fogyism	کهنه پرستی
obsolesce	کهنه شدن
ogygian	بسیار کهنه
wash linen	کهنه فرفشویی
wall rue	سداب کهنه
the old world	جهان کهنه
pseudo archaic	کهنه نما
superannuate	کهنه شدن
rag picker	کهنه برچین
dodo	کهنه پسند
dodoes	کهنه پسند
uptight	کهنه پرست
green meat	گوشت کهنه
hunkerism	کهنه پرستی
unreconstructed	کهنه پرست
unworn	کهنه نشده
fuddy-duddy	کهنه اندیش
fuddy-duddies	کهنه اندیش
dodos	کهنه پسند
ragman	کهنه فروش
back numbers	شماره کهنه
aging	کهنه کردن
old	کهنه کار
dab	کهنه را نم زدن
ages	کهنه کردن
older	کهنه کار
older	پیرانه کهنه
oldest	کهنه کار
age	کهنه کردن
rags	کهنه شدن
oldest	پیرانه کهنه
aging	کهنه شدن
old-timers	کهنه کار
old timer	کهنه کار
back numbers	چیز کهنه
Neanderthal	خیلی کهنه
back number	چیز کهنه
back number	شماره کهنه
superannuated	زیاد کهنه
dabbed	کهنه را نم زدن
veterans	کهنه سرباز
veteran	کهنه کار
rag	کهنه شدن
ancient	کهن کهنه
antiquate	کهنه کردن
wad	کهنه نمد
mouldy	کهنه وفاسد
old-timer	کهنه کار
junk	کهنه و کم ارزش
obscurantism	کهنه پرستی
boneman	کهنه فروش
dead	منسوخ کهنه
fripper	کهنه فروش
fripperer	کهنه فروش
wads	کهنه نمد
old	پیرانه کهنه
shabbiest	کهنه ژنده
shabbier	کهنه ژنده
veteran	کهنه سرباز
duds	رخت کهنه
dabs	کهنه را نم زدن
shabby	کهنه ژنده
Antiguated	آنتیک ،کهنه،قدیمی
antediluvian	ادم کهنه پرست
trade something in <idiom>	تعویض وسایل کهنه
ragpicker	کهنه و ژنده جمع کن
sea dog	ملوان کهنه کار
bric a brac	اشیاء کهنه وعتیقه
stager	ادم کهنه کار
wear out	کهنه و فرسوده شدن
to pick rags	کهنه برچینی کردن
passe	کهنه مسلک گذشته
tampons	پنبه یا کهنه قاعدگی
dishcloth	کهنه فرف شویی
bibliopolism	فروش کتابهای کهنه
glass cloth	کهنه شیشه پاک کن
tampon	پنبه یا کهنه قاعدگی
knackery	جنس بنجل و کهنه
dishcloths	کهنه فرف شویی
one nails drives another	غم جدید غم کهنه را بر از یاد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com