Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (10 milliseconds)
English	Persian
dodo	کهنه پسند
dodoes	کهنه پسند
dodos	کهنه پسند
Other Matches
clouts	پارچه کهنه کهنه
clouting	پارچه کهنه کهنه
clout	پارچه کهنه کهنه
clouted	پارچه کهنه کهنه
approbation	پسند
choicer	پسند
choice	پسند
choices	پسند
choicest	پسند
popularly	بطورعوام پسند
finicky	دیر پسند
fuddy-duddies	دیر پسند
fuddy-duddy	دیر پسند
admires	پسند کردن
admired	پسند کردن
admire	پسند کردن
lowest common denominator	عامه پسند
lowest common denominators	عامه پسند
mainline	همه پسند
mainlined	همه پسند
mainlines	همه پسند
mainlining	همه پسند
self conscious	خود پسند
zerophytes	خشکی پسند
f.in taste	مشکل پسند
food preference	پسند غذایی
hard to please	مشکل پسند
miminy piminy	مشکل پسند
picksome	مشکل پسند
admiration	پسند تحسین
savory	مورد پسند
admirable <adj.>	قابل پسند
popular	مردم پسند
popular	توده پسند
self affected	خود پسند
verbena	گل شاه پسند
vervain	گل شاه پسند
xerophytes	خشکی پسند
astounding <adj.>	قابل پسند
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.>	قابل پسند
marvellous [British] <adj.>	قابل پسند
marvelous [American] <adj.>	قابل پسند
prodigious <adj.>	قابل پسند
startling <adj.>	قابل پسند
stupendous <adj.>	قابل پسند
wonderful <adj.>	قابل پسند
wondrous <adj.>	قابل پسند
savoury	مورد پسند
astonishing <adj.>	قابل پسند
amazing <adj.>	قابل پسند
fastidious	مشکل پسند
admiring	پسند امیز
by popular [demand] request	درخواست توده پسند
miminy piminy	دیر پسند خودساز
lantana	شاه پسند گرمسیری
flavoursome	مورد پسند [غذا]
vulgarizer	عوام پسند کننده
mangroves	خانواده شاه پسند
mangrove	خانواده شاه پسند
finicking	جلوه فروش مشکل پسند
lemon plant	یکجور گل شاه پسند که بوی ابلیمو میدهد
chap book	کتابچه اشعاروادبیات عوام پسند که دوره گردان می فروشند
timeworn	کهنه
obsolescent	کهنه
weatherworn	کهنه
wadding	کهنه
worm eaten	کهنه
mucid	کهنه
antiques	کهنه
antique	کهنه
age-old	کهنه
age old	کهنه
weatherbeaten	کهنه
behind the times	کهنه
by gone	کهنه
ragman	کهنه خر
out of d.	کهنه
knacker	کهنه خر
kettle holder	کهنه
pokey	کهنه
gray	کهنه
fogram	کهنه
shabbly	کهنه
trity	کهنه
dossil	کهنه
antiquated	کهنه
dowdy	کهنه
pokiest	کهنه
poky	کهنه
tacky	کهنه
fustier	کهنه
fustiest	کهنه
worn out	کهنه
archaic	کهنه
worn-out	کهنه
musty	کهنه
pokier	کهنه
wad	کهنه
lint	کهنه
outworn	کهنه
stale	کهنه
olden	کهنه
run down	کهنه
run-down	کهنه
wads	کهنه
rungs	کهنه
ragged	کهنه
tatters	کهنه
old-fashioned	کهنه
rags	کهنه
rag	کهنه
trite	کهنه
obsolescence	کهنه گی
fusty	کهنه
obsolete	کهنه
crusted	کهنه
behindhand	کهنه
ogygian	بسیار کهنه
dabbed	کهنه را نم زدن
veteran	کهنه کار
pseudo archaic	کهنه نما
sour dough	کهنه کار
veteran	کهنه سرباز
unreconstructed	کهنه پرست
A pair of old pants ( trousers ) .	یک شلوار کهنه
veterans	کهنه سرباز
veterans	کهنه کار
ages	کهنه کردن
obsolesce	کهنه شدن
uptight	کهنه پرست
rags	کهنه شدن
rag picker	کهنه برچین
thread bare	فرش کهنه
unworn	کهنه نشده
aging	کهنه شدن
aging	کهنه کردن
old wool	پشم کهنه
codex	دستخط کهنه
stale joke	جوک کهنه
wall rue	سداب کهنه
the old world	جهان کهنه
rag	کهنه شدن
superannuate	کهنه شدن
ancient	کهن کهنه
fuddy-duddy	کهنه اندیش
fuddy-duddies	کهنه اندیش
ragman	کهنه فروش
dab	کهنه را نم زدن
dabs	کهنه را نم زدن
age	کهنه کردن
wash linen	کهنه فرفشویی
old timer	کهنه کار
back number	شماره کهنه
superannuated	زیاد کهنه
shabbier	کهنه ژنده
shabbiest	کهنه ژنده
shabby	کهنه ژنده
dead	منسوخ کهنه
duds	رخت کهنه
antiquate	کهنه کردن
junk	کهنه و کم ارزش
boneman	کهنه فروش
oldest	پیرانه کهنه
oldest	کهنه کار
older	پیرانه کهنه
old-timer	کهنه کار
old-timers	کهنه کار
obscurantism	کهنه پرستی
Neanderthal	خیلی کهنه
back numbers	چیز کهنه
back numbers	شماره کهنه
back number	چیز کهنه
old	کهنه کار
old	پیرانه کهنه
older	کهنه کار
fripper	کهنه فروش
fripperer	کهنه فروش
fogyism	کهنه پرستی
fogyish	کهنه پرست
green meat	گوشت کهنه
lint	کهنه فتیله
duddie	کهنه پوش
wad	کهنه نمد
wads	کهنه نمد
hunkerism	کهنه پرستی
mouldy	کهنه وفاسد
duddy	کهنه پوش
one nails drives another	غم جدید غم کهنه را بر از یاد
glass cloth	کهنه شیشه پاک کن
trade something in <idiom>	تعویض وسایل کهنه
hach	زیاداستعمال کردن کهنه
he has seen sevice	کهنه کار است
tampon	پنبه یا کهنه قاعدگی
tampons	پنبه یا کهنه قاعدگی
outwear	کهنه شدن گذراندن
back out	کهنه و فرسوده شدن
to pick rags	کهنه برچینی کردن
antediluvian	ادم کهنه پرست
knackery	جنس بنجل و کهنه
bibliopolism	فروش کتابهای کهنه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com