Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (7 milliseconds)
English
Persian
spiral galaxy
کهکشان مارپیچی
Search result with all words
barred spiral galaxy
کهکشان مارپیچی مسدود کهکشان مارپیچی میله دار
Other Matches
galactic noise
تشعشع رادیویی کهکشان صوت پراکنی از جانب کهکشان
galaxy
کهکشان
the milky way
کهکشان
jacob's ladder
کهکشان
Milky Way
کهکشان
galaxies
کهکشان
vexatious lactea
کهکشان
island universe
کهکشان
proto galaxy
کهکشان اولیه
typical galaxy
کهکشان نمونه
elliptical galaxy
کهکشان بیضوی
metagalaxy
ماورای کهکشان
supergalaxy
کهکشان بزرگ
Milky Way
راه کهکشان
irregular galaxy
کهکشان نامنتظم
galactic
وابسته به کهکشان
milky way galaxy
کهکشان راه شیری
elliptical galaxy
کهکشان بیضی گون
helical
مارپیچی
chochleate
مارپیچی
anfractuous
مارپیچی
gyroidal
مارپیچی
pinwheel
مارپیچی
sinuous
مارپیچی
spirals
مارپیچی
spiralled
مارپیچی
toroid
مارپیچی
spiraled
مارپیچی
spiraling
مارپیچی
spiral
مارپیچی
annular
مارپیچی
spiralling
مارپیچی
helical spring
فنر مارپیچی
barley-sugar
ستون مارپیچی
helical structure
ساختار مارپیچی
helicon
شیپوربرنجی مارپیچی
spiral drill
مته مارپیچی
spiral beater
همزن مارپیچی
worm gear
دنده مارپیچی
vortiginous
پیچاپیچ مارپیچی
spiral arms
بازوهای مارپیچی
spiral agitator
همزن مارپیچی
snaking columns
ستونهای مارپیچی
snake dance
رقص مارپیچی
helical scanning
مراقبت مارپیچی
labyrinths
پلکان مارپیچی
zigzags
حرکت مارپیچی
zigzagging
حرکت مارپیچی
zigzag
حرکت مارپیچی
drills
مته مارپیچی
drilled
مته مارپیچی
drill
مته مارپیچی
snaked
مارپیچی بودن
snake
مارپیچی بودن
labyrinth
پلکان مارپیچی
snakes
مارپیچی بودن
spindle stairs
پلکان مارپیچی
zigzagged
حرکت مارپیچی
coil spring
فنر مارپیچی شکل
toroid
سطح ایجادشده از خط مارپیچی
spindle stairs
راه پله مارپیچی
weaving
حرکت مارپیچی ناو
helicoidal motion
حرکت پیچی یا مارپیچی
helical
حلزونی شکل مارپیچی
wreaths
نرده پلکان مارپیچی
wreath
نرده پلکان مارپیچی
winding
مارپیچی رود پیچ
rivulose
دارای خطوط مارپیچی
double helical gear
چرخ دندانه مارپیچی دوبل
snakes
دارای حرکت مارپیچی بودن
snake
دارای حرکت مارپیچی بودن
snaked
دارای حرکت مارپیچی بودن
acyclic
غیر قابل چرخش مارپیچی
whorl
مارپیچی حلقه یا پیچ خوردن
helical scanning
بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
whorls
مارپیچی حلقه یا پیچ خوردن
the smoke culs
درد بصورت مارپیچی بالا می رود
hyperbolic navigation
ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
spiral scanning
مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
automatic hobbing machine
ماشین فرز چرخ دنده مارپیچی خودکار
hob
فرز چرخ دنده مارپیچی سمبه پرسکاری
hobs
فرز چرخ دنده مارپیچی سمبه پرسکاری
newels
تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
newel
تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
castle style
[نوعی معماری قرن هجدهم میلادی با کنگره و مزغل و پله های مارپیچی]
nautilus
حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
snake mode
روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
twist drill
پارچه راه راه مارپیچی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com