Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
unipolar
که به عنوان کنتررل جریان متغیر به کار می رود.
Other Matches
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
dollar sign
که رد برخی زبانها برای بیان یک متغیر به عنوان نوع رشته به کار می رود
variable speed d.c. motor
موتور جریان دائم با سرعت متغیر
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
analogue
ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
analogues
ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
analogues
دادهای که به عنوان سیگنال ممتد متغیر نمایش داده میشود. صوت حالتی از داده آنالوگ است
analogue
دادهای که به عنوان سیگنال ممتد متغیر نمایش داده میشود. صوت حالتی از داده آنالوگ است
volts
واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
volt
واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
declares
معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declaring
معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declare
معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
titles
صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
title
صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
eponym
عنوان دهنده عنوان مشخص
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
variable recoil
سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
broaches
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
stbtitle
عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
conversional
متغیر
average variable cost
متغیر
unsteadily
متغیر
unsteady
متغیر
protean
متغیر
transitive
متغیر
variant
متغیر
indignant
متغیر
fitful
متغیر
variative
متغیر
varier
متغیر
uneven
متغیر
fluids
متغیر
fluid
متغیر
technical
متغیر
vicissitudinous
متغیر
floating
متغیر
variable
متغیر
variate
متغیر
variables
متغیر
variable condenser
خازن متغیر
adjustable condenser
خازن متغیر
variable input
داده متغیر
variable factors
عوامل متغیر
variable input
نهاده متغیر
variable inductance
القاگری متغیر
reduced variable
متغیر کاهیده
variable time
زمان متغیر
random variable
متغیر تصادفی
adjustable coupling
جفتگیری متغیر
prime cost
هزینه متغیر
polar variable
متغیر قطبی
diverse
متغیر متمایز
alternating light
چراغ متغیر
variable load
بار متغیر
variable name
نام متغیر
variable stars
ستارگان متغیر
variable terrain
زمین متغیر
variable resistance
مقاومت متغیر
adjustable resistance
مقاومت متغیر
address variable
متغیر نشانی
variably
بطور متغیر
residual variable
متغیر باقیمانده
argument
متغیر مستقل
arguments
متغیر مستقل
trinary
دارای سه متغیر
trinal
دارای سه متغیر
treatment variable
متغیر تدبیری
total variable cost
هزینه متغیر کل
string variable
متغیر رشته
stochastic variable
متغیر تصادفی
slack variable
متغیر بی اثر
slack variable
متغیر کمکی
uncertainly
مردد متغیر
uncertain
مردد متغیر
unalterable
غیر متغیر
variable error
خطای متغیر
mercurial
تند متغیر
suppressor variable
متغیر بازدارنده
rheostat
مقاومت متغیر
vext
متغیر کردن
vr
نسبتی متغیر
variable cost
هزینه متغیر
variable capacitor
خازن متغیر
variable budget
بودجه متغیر
stochastic term
متغیر تصادفی
continuous variable
متغیر پیوسته
dependent variable
متغیر وابسته
dependent variable
متغیر تابع
exogenous variable
متغیر برون زا
marker variable
متغیر ممیز
dependant variable
متغیر وابسته
integer variable
متغیر صحیح
instrumental variable
متغیر وسیله
dummy variable
متغیر تصنعی
instrumental variable
متغیر ابزاری
dummy variable
متغیر ساختگی
flukey
متغیر غیرثابت
chatoyancy
درخشندگی متغیر
logic variable
متغیر منطقی
key variable
متغیر کلید
it is of variable length
درازای ان متغیر
flexible budget
بودجه متغیر
diorama
تصاویر متغیر
discrete variable
متغیر ناپیوسته
distal variable
متغیر دوربرد
floating debt
بدهی متغیر
external variable
متغیر خارجی
explanatory variable
متغیر مستقل
explanatory variable
متغیر توضیحی
local variable
متغیر محلی
experimental variable
متغیر ازمایشی
chatoyance
درخشندگی متغیر
causal variable
متغیر سببی
endogenous variable
متغیر داخلی
binary variable
متغیر دودویی
basic variable
متغیر اصلی
cut up rough
متغیر شدن
dynamical variable
متغیر دینامیکی
global variable
متغیر سراسری
autonomous variable
متغیر مستقل
out line font
فونت متغیر
associative variable
متغیر انجمنی
economic variable
متغیر اقتصادی
fluctuating rate
نرخ متغیر
out line font
قلم متغیر
binary variable
متغیر دودوئی
induced variable
متغیر القائی
independent variable
متغیر مستقل
basic variable
متغیر اساسی
boolean variable
متغیر بولی
endogenous variable
متغیر درون زا
decrement
کم کردن یک عدد از یک متغیر
variable cost curve
منحنی هزینه متغیر
argument
[of a function]
متغیر مستقل
[ریاضی]
flexible exchange rate
نرخ متغیر ارز
controlled variable
متغیر کنترل شده
decrement
کاهش میزان یک متغیر
control variable
متغیر کنترل شده
dependent variable
متغیر وابسته
[ریاضی]
intervening variable
متغیر فرضی رابط
slab of varying thickness
تاوه با ستبرای متغیر
unrelated variable
متغیر غیر وابسته
trimmer capacitor
خازن نیم متغیر
subscript variable
متغیر زیرنویس دار
independent variable
متغیر مستقل
[ریاضی]
cryptovariable
عوامل متغیر رمز
decision variable
متغیر تصمیم گیری
cryptovariable
کلیدهای رمز متغیر
switching variable
متغیر راه گزینی
floating policy
بیمه نامه متغیر
shifty
فریب امیز متغیر
analogues
سیگنال ممتد متغیر
law of variable proportion
قانون نسبت متغیر
variable length records
رکوردهای با طول متغیر
variable instruction length
دستورالعمل با طول متغیر
look black
متغیر بنظر امدن
magnetic variometer
اندوکتورمتر متغیر مغناطیسی
variable interval schedule
برنامه فاصلهای متغیر
nonbasic variable
متغیر غیر اساسی
adjustable speed motor
موتور با دور متغیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com