Total search result: 201 (16 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
microinstruction |
که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند |
|
|
Other Matches |
|
statement |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
statements |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
master |
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند |
mastered |
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند |
masters |
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند |
cpu |
فرکانس ساعت CPU که عملیات پردازنده را کنترل میکند |
local area network |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند |
hand |
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند |
handing |
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند |
pages |
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند |
page |
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند |
paged |
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند |
lan |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند |
real time |
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است |
propagating |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
propagate |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
propagated |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
propagates |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
floppy disks |
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند |
cpu |
ساعت درونی پردازنده که سیگنال با قاعده را ایجاد میکند که برای کنترل عملیات و ارسال داده در پردازنده است |
floppy discs |
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند |
floppy |
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند |
floppies |
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند |
floppy disk |
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند |
cascade control |
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری |
regulating |
کنترل فرآیند |
regulates |
کنترل فرآیند |
regulated |
کنترل فرآیند |
regulate |
کنترل فرآیند |
interactive |
سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را |
real time |
مدل کامپیوتری یک فرآیند که به هر فرآیند در زمانه مشابه با فرآیند واقعی اجرا میشود |
asynchronous |
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد |
propagate |
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد |
propagated |
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد |
propagates |
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد |
propagating |
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد |
land control operation |
عملیات کنترل زمین عملیات |
hotter |
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند |
hot |
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند |
hottest |
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند |
process |
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر |
processes |
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر |
cycles |
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده |
event driven |
برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است |
inhibit |
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه . |
cycle |
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده |
inhibits |
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه . |
cycled |
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده |
processes |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند |
process |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند |
operator |
مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند |
operators |
مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند |
halt |
فرآیند را متوقف میکند. |
halted |
فرآیند را متوقف میکند. |
halts |
فرآیند را متوقف میکند. |
tasks |
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند |
electronic |
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند |
task |
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند |
processor |
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند |
cams |
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید |
cam |
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید |
pause key |
[کلیدی که موقتا فرآیند را قطع میکند] |
tactical air controler |
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی |
scsi |
بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند |
controller |
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند |
controllers |
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند |
flag |
فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند |
flags |
فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند |
input |
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند |
inputted |
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند |
sequences |
کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله |
sequence |
کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله |
stopped |
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند |
stopping |
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند |
stops |
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند |
stop |
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند |
control center |
مرکز کنترل عملیات |
riot control |
کنترل شورش عملیات ضد اغتشاش |
fighter control |
کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده |
runaway |
عملیات کنترل نشده یک وسیله یا کامپیوتر |
control ship |
ناو کنترل کننده عملیات دریایی |
air defense artillery controller |
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی |
exit |
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی |
exits |
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی |
background |
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود |
backgrounds |
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود |
proxy agent |
نرم افزاری که دستورات مدیریت شبکه را ترجمه میکند تا به نرم افزار مدیریتی امکان دهد تا وسیلهای که از پروتکل دیگر استفاده میکند را کنترل کند |
cycled |
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر |
cycle |
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر |
cycles |
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر |
dynamically |
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود |
dynamic |
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود |
panels |
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد |
panel |
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد |
Toolbook |
و عملیات استفاده میکند |
job |
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر |
jobs |
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر |
simple network management protocol |
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است |
lingoes |
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor |
lingo |
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor |
ansi |
برنامه مستقیم نرم افزاری کوچک که کدهای کنترلی صفحه نمایش ANSI را تفسیر میکند و صفحه نمایش را کاملا کنترل میکند |
loggers |
وسیلهای که مجموعه عملیات را ضبط میکند |
logger |
وسیلهای که مجموعه عملیات را ضبط میکند |
anti- |
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند |
cybernation |
کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده |
multiplication |
عملیات ریاضی که یک عدد را یک واحد به خودش اضافه میکند |
input/output |
مدیریت و کنترل میکند |
scrolls |
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد |
scroll |
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد |
parameters |
زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند |
parameter |
زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند |
regenerative memory |
عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد |
processor |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کد گشایی و اجرا میکند طبق کد برنامه |
alert |
وضعیت یک شی مشخص که یک اخطار را کنترل میکند |
alerted |
وضعیت یک شی مشخص که یک اخطار را کنترل میکند |
air controlman |
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند |
paralleling |
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند |
alerts |
وضعیت یک شی مشخص که یک اخطار را کنترل میکند |
parallelled |
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند |
parallelling |
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند |
paralleled |
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند |
parallel |
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند |
parallels |
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند |
escape character |
کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر |
communication |
کامپیوتری که ارسال داده در شبکه را کنترل میکند |
synchronous |
. شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود |
Micro Channel Architecture |
- بیتی است که وسایل کنترل باس را پشتیانی میکند |
systems analysis |
برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند |
handing |
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد |
hand |
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد |
image |
[دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.] |
Hayes Corporation |
مجموعه دستوراتی که مودمی را که حروف AT در نام آن است کنترل میکند |
nonprint |
پالسی که از چاپ سطری تحت کنترل ماشین جلوگیری میکند |
images |
دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند |
combining |
ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند |
transistor |
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند. |
combines |
ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند |
handler |
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند |
transistors |
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند. |
handlers |
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند |
combine |
ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند |
communication |
وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند |
basic |
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند |
operator |
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند |
basics |
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند |
interface |
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند |
subroutine |
دستور برنامه نویسی کامپیوتری که کنترل زیر تابع را هدایت میکند |
operators |
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند |
interfaces |
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند |
thirty two bit system |
سیستم ریز کامپیوتر یا CPU که داده را در کلمات سی و دو بیتی کنترل میکند |
drives |
وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند |
jump instruction |
دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی |
drive |
وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند |
operates |
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند |
communication |
پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند. |
dos |
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و دستیابی فایل را کنترل میکند |
sound |
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند |
sounded |
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند |
operate |
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند |
sounds |
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند |
postprocessor |
ریز پردازندهای که داده نیمه پردازش شده را از وسیله دیگر کنترل میکند |
if/then/else |
یک نوع ساختار کنترل شاخهای است که متغیر یا داده راازمایش میکند تا ببیند |
operated |
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند |
soundest |
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند |
machined |
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود |
control unit |
قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند |
driver |
نرم افزار مخصوص که دستورات کاربر را که آماده چاپ هستند کنترل و فرمت میکند |
drivers |
نرم افزار مخصوص که دستورات کاربر را که آماده چاپ هستند کنترل و فرمت میکند |
machines |
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود |
i/o board |
تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند |
formatter |
نرم افزاری که کدهای توکار و دستورات چاپ را سیگنالهای کنترل چاپگر تبدیل میکند |
vertical |
بخشی از سیستم کنترلی چاپگر که قالب عمودی متن چاپ شده را کنترل میکند |
machine |
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود |
master clear |
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند |
supervisor |
ن میشود که قطعه به درستی کار می رود. 2-بخشی از سیستم عامل کامپیوتر که استفاده از رسانههای جانبی و عملیات cpvرا مرتب میکند |
supervisors |
ن میشود که قطعه به درستی کار می رود. 2-بخشی از سیستم عامل کامپیوتر که استفاده از رسانههای جانبی و عملیات cpvرا مرتب میکند |
flops |
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند |
flop |
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند |
flopping |
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند |
flopped |
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند |
open market operation |
عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند |
pointing device |
وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر |
unconditional |
دستوری که کنترل را از یک بخش برنامه به دیگری منتقل میکند , بدون بستگی داشتن به وقوع شرایط ی . |
basic |
نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند |
red, green, blue |
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال ورودی مجزا برای کنترل اشعههای قرمزوسبزوابی استفاده میکند |
cluster bombs |
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند |
cluster |
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند |
basics |
نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند |
calibrated orifice |
سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند |
cluster bomb |
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند |
clusters |
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند |
graphical user interface |
استفاده میکند و به نرم افزار امکان کنترل آسانتر میدهد. دستورات سیستم که لازم به نوشتن نیستند |
logical |
مجموعه پروتکل IBM که امکان ارتباط در شبکه SNA فراهم میکند. W,W,LU حاوی کنترل بخش هستند |
quickdraw |
در Apple Macintosh توابع گرافیکی ساخت سیستم عامل Maxintash که نمایش متن و تصویر را کنترل میکند |
transistor |
هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector |
transistors |
هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector |
deferred exit |
انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند |
answering machine |
نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند |
answering machines |
نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند |
procedural |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که برنامه نویس عملیات لازم را برای بدست آوردن نتیحه وارد میکند |