Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
unprotected
که قابل تغییرات و محافظت شده نیست
Other Matches
formats
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
format
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
winchester disk
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
transparent
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparently
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
tolerance
حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
tolerances
حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
variables
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
variable
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
To her , abI'llon tomans is a mere trifle .
قابل نوشیدن نیست
It is beyond me.
برای من قابل درک نیست.
indeterminate system
آن قابل پیش بینی نیست
terminals
خرابی که قابل تعمیر نیست
terminal
خرابی که قابل تعمیر نیست
irretrievable
آنچه قابل بازگشت نیست
randomly
قابل پیش بینی نیست
random
قابل پیش بینی نیست
hidden
آنچه قابل دیدن نیست
comparable
آنچه قابل مقایسه نیست
critical raynold's number
عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
random number
شمارهای که قابل پیش بینی نیست
protecting
محل حافظه که قابل تغییر نیست
protects
محل حافظه که قابل تغییر نیست
protect
محل حافظه که قابل تغییر نیست
irreversible process
پردازش که پس از یک بار اجرا قابل برگشت نیست
permanent
خطایی در سیستم که قابل رفع کردن نیست
secure system
سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
You never can tell .
کار دنیا است ( قابل پیش بینی نیست )
machine
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machines
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
protecting
محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
atom
مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
read
وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
atoms
مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
faulty
شیاری از دیسک مغناطیسی که قابل خواندن یا نوشتن کامل نیست
dry cell battery
باتری ای که قابل شارژ مجدد نیست مقایسه شودباRechergeable Battery
hardwired program
برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
machine address
تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
lock up
وضعیت عملیات خطا که بدون قط ع برق قابل ترمیم نیست
protects
محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
absolute address
تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
protect
محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
reads
وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
fielded
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
nick
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
field
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
nonerasable storage
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
wire
کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
wires
کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
nicks
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
punctuation mark
نشانه چاپ که قابل بیان نیست وی در درک متن کمک میکند
nicked
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
sector
شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
storage
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
punctuation marks
نشانه چاپ که قابل بیان نیست وی در درک متن کمک میکند
sectors
شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
nicking
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
fields
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
IF statement
عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
conscious error
خطای اپراتور که به سرعت تشخیص داده میشود ولی درهمان زمان قابل جلوگیری از آن نیست
dedicated
کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست
privacy
قانونی که طبق آن داده شخصی است و توسط کاربران غیر مجاز قابل دستیابی نیست
scrambled
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
non maskable interrupt
سیگنال وقفه با ارجحیت بالا که توسط نرم افزار یا دستورات دیگر قابل آسیب دیدن نیست
alien
دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
scrambling
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
scramble
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
scrambles
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
wind aided
اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
aliens
دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
conversion tables
جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
pan-
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pan
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pans
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
winchester disk
دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
isolating
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolate
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolates
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
He's a good director but he doesn't bear
[stand]
comparison with Hitchcock.
او
[مرد ]
کارگردان خوبی است اما او
[مرد]
قابل مقایسه با هیچکاک نیست.
universal
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
his conduct is object
رفتارش قابل اعتراض است رفتارش رضایتبخش نیست
unjustified
نواری که حاوی متن فرمت نشده است , و قابل چاپ نیست تا داده فرمت شود.
fixes
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fix
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
dependent
غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
fixes
دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
fix
دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
attributing
مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
attributes
مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
attribute
مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
NetBEUI
گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
All is not gold that glitters.
<proverb>
هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
isogamete
سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
virtual
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
defective
خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
step frame
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
NiMH
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
mini
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
leaving files open
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown
اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
it is past all hope
جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
lost cluster
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
protection
محافظت
preservation
محافظت
cares
محافظت
cared
محافظت
conservation
محافظت
care
محافظت
stickability
قابلیت محافظت
protects
محافظت کردن
shelters
محافظت حمایت
shelters
محافظت کردن
protect
محافظت کردن
protecting
محافظت کردن
shelter
محافظت حمایت
shelter
محافظت کردن
sheltered
محافظت حمایت
sheltered
محافظت کردن
sheltering
محافظت حمایت
sheltering
محافظت کردن
shield
محافظت کردن
preservation
محافظت جلوگیری
guarding
محافظت کردن
guard
محافظت کردن
thermal protection
محافظت حرارتی
copy protection
محافظت از کپی
normal maintenance
محافظت عادی
preserve wood
محافظت چوب
shields
محافظت کردن
guards
محافظت کردن
security
محافظت شده یا رمزدار
protected storage
انباره محافظت شده
cares
محافظت کردن مراقبت
protected storage
حافظه محافظت شده
cared
محافظت کردن مراقبت
to screen
[from]
[با پرده]
محافظت کردن
[از]
The Physics of Radiation Protection
فیزیک محافظت از پرتو
care
محافظت کردن مراقبت
Health physics
فیزیک محافظت از پرتو
right of self preservation
حق محافظت از سرحدات خود
reserved words
کلمههای محافظت شده
protective
زره حفافتی محافظت کننده
protected passed pawn
پیاده رونده محافظت شده
oscilliations
تغییرات
variation
تغییرات
transaction code
کد تغییرات
variations
تغییرات
preserve
حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
preserves
حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
preserving
حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
to screen one's eyes from the sun
از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
parkas
نوعی کت برای محافظت از باد و باران
quantitative changes
تغییرات کمی
output variability
تغییرات تولید
deflection shift
تغییرات انحراف
chance variations
تغییرات تصادفی
calculus of variations
حساب تغییرات
flux
تغییرات پی در پی جریان
depth varies
عمق تغییرات
rate of changes
نرخ تغییرات
physical change
تغییرات فیزیکی
isothermal change
تغییرات هم دما
f. and reflux
تغییرات روزگار
coefficient of variation
ضریب تغییرات
range
دامه تغییرات
adiabetic changes
تغییرات ادیابتیک
tolerance
دامنه تغییرات
tolerances
دامنه تغییرات
taste changes
تغییرات سلیقه
technological changes
تغییرات فنی
ranges
دامنه تغییرات
ranges
دامه تغییرات
flux and reflux
تغییرات زمانه
lateral shifts
تغییرات عرضی
ranged
دامنه تغییرات
ranged
دامه تغییرات
range
دامنه تغییرات
qualitative changes
تغییرات کیفی
seasonal variations
تغییرات فصلی
calculation variation
انالیز تغییرات
social changes
تغییرات اجتماعی
lateral shifts
تغییرات جانبی
incrementally
تغییرات پلهای
transaction file
فایل تغییرات
cladding
ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
breakers
وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
breaker
وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
cassettes
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
cassette
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
revolutionize
تغییرات اساسی دادن
innovate
تغییرات واصلاحاتی دادن در
revolutionized
تغییرات اساسی دادن
revolutionizing
تغییرات اساسی دادن
revolutionises
تغییرات اساسی دادن
revolutionising
تغییرات اساسی دادن
revolutionizes
تغییرات اساسی دادن
innovated
تغییرات واصلاحاتی دادن در
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com