English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
copyright که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
copyrights که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
Other Matches
conditional نقط های که پس از آن برنامه نویس میتواند به انتهای مجموعهای دستور جهش کند که البته بستگی به داده یا وضعیت برنامه دارد
payroll program برنامه پرداخت حقوق
ego loss programming تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
version نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
forwarding merchant حق الزحمهای دریافت می دارد بدون انکه دروسیله حمل یا پرداخت کرایه شریک باشد
freeware نرم افزاری که در دامنه عمومی قرار دارد و هر کسی بدون پرداخت میتواند از آن استفاده کند
mail که به سیستم پست الکترونیکی دستیابی دارد بدون ترک برنامه کاربردی
mails که به سیستم پست الکترونیکی دستیابی دارد بدون ترک برنامه کاربردی
preemptive multitasking حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
source برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
warehousing system روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
publicists نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
publicist نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
developments مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
development مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
diagnostics تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد
coding صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
debugger نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند
toolkit مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند
object oriented زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود
c زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته
macro زبان برنامه نویسی که به برنامه نویس امکان تعریف و استفاده از دستورات ماکرو میدهد
hooks نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
hook نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
procedural زبان برنامه نویسی سطح بالا که برنامه نویس عملیات لازم را برای بدست آوردن نتیحه وارد میکند
remarks عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remark عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarked عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarking عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
rem عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
pay day روز پرداخت حقوق
pay order لیست پرداخت حقوق
payroll system سیستم پرداخت حقوق
pay-days روز پرداخت حقوق
pay roll لیست پرداخت حقوق
money list لیست پرداخت حقوق
pay-day روز پرداخت حقوق
regular payment of salaries پرداخت حقوق بطورمرتب
graphics پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
carnet اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
duties paid حقوق گمرکی پرداخت شده
payroll لیست حقوق صورت پرداخت
languages ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
language ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
Windows API مجموعه توابع و دستورات استاندارد که توسط ماکروسافت معرفی شده اند و به برنامه نویس امکان کنترل سیستم عامل ویندوز را از طریق زبان برنامه نویسی میدهد
prom programmer برنامه نویس برنامه ریز
renumber خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
goto دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد
dropping دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropped دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drops دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
ddp paid duty delivered تحویل پس از پرداخت حقوق گمرکی
Windows GDI مجموعه ابزارهای نرم افزاری از تبدیل تعریف ویندوز API که نوشتن برنامه برای برنامه نویس را ساده تر میکند که تحت سیستم عامل ویندوز کار خواهد کرد
programmers برنامه نویس
programmer برنامه نویس
source مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
out of court settlement توافق بدون محکمه [حقوق]
computer programmer برنامه نویس کامپیوتر
relative coding برنامه نویس نسبی
systems programer برنامه نویس سیستم
maintenance programmer برنامه نویس نگهداشت
system programmer برنامه نویس سیستم
draft plan پیش نویس برنامه
systems programmer برنامه نویس سیستم
applications programmer برنامه نویس کاربردی
programmer analyst برنامه نویس / تحلیل گر
application programmer برنامه نویس کاربردی
maintenance programmer برنامه نویس پشتیبان
parts programmer برنامه نویس اجزاء
systems progarmmer برنامه نویس سیستم ها
coder برنامه نویس رمزگذار
out of bond کالاهایی که پس از پرداخت حقوق گمرکی ازمحوطه گمرک خارج شده باشد
maintenance programmer برنامه نویس تعمیر ونگهداری
base pay حقوق ثابت بدون مزایا وفوق العاده
ansi گونه استاندارد زبان برنامه نویس C
smalltalk زبان برنامه نویس گرا ساخت Xerox
forth زبان برنامه نویس کامپیوتر در برنامههای کنترلی
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
debt of honour بدهی که پرداخت ان به خوش حسابی بدهکار بستگی دارد
programmer برنامه نویس متخصص در نوشتن نرم افزار سیستم
programmers برنامه نویس متخصص در نوشتن نرم افزار سیستم
component خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
components خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
compiler خصوصیتی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکند خطاها را پیدا کند
gatecrashers کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gatecrasher کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
penster نویسنده بویژه نویسنده مزدور
graphic زبان برنامه نویس کامپیوتر با دستورات توکار و مفید حین نمایش گرافیک
strike pay حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
customs union مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
IF statement عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
dbase نرم افزار پایگاه داده معروف که حاوی زبان برنامه نویس توکار است
host computer کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
forbid ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
host computers کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
forbids ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
licence اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licences اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licenses اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
infected computer کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
tramp steamer کشتی بدون برنامه
linear code برنامه بدون حلقه
common low سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
controvrsism روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
specific address آدرس ذخیره سازی که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
one level address آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
stamped addressed envelope پاکتی که بر روی آن تمبر زده و میفرستند تا طرف مقابل در آن چیزی گذاشته و بدون پرداخت هزینه ای آنرا برگرداند
impulse buying خرید بدون برنامه ریزی
cleans بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
cleanest بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
cleaned بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
clean بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
absolute address آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد
knock about <idiom> بدون برنامه ریزی سفر کردن
first level address آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
actual address آدرس ذخیره سازی کامپیوتری که مستقیما و بدون هر گونه تغییری به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
library تابع پیش نویس که میتواند وارد برنامه اصلی شود و در صورت نیاز فراخوانی شود
libraries تابع پیش نویس که میتواند وارد برنامه اصلی شود و در صورت نیاز فراخوانی شود
on the fly در حین اجرای برنامه بدون توقف اجرا
ansi سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است
fortran زبان برنامه نویسی که مقام اول را در استفادههای علمی دارد
at work دست درکار
device برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
devices برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
writable instruction set computer طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
WISC طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
mission critical برنامه نرم افزاری ه بدون آن شرکت شما کار نمی:ند
Windows GDI مجموعه توابع استاندارد , که توسط ماکروسافت معرفی شده اند , که به برنامه نویس امکان میدهد که تصاویری در پنجره ها رسم کند تحت سیستم عامل ویندوز
bigbrother رهبر درکار یا عقیدهای
that depends تا چه شرایطی درکار باشد
class a agent officer افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
dead دستوربرنامه کار یا خطایی که باعث توقف برنامه بدون بهبود میشود
blue ribbon program برنامه کاملی که در ابتدا و بدون هر گونه خطا یا مشکل اجرا شود
electromagnetic interference مداخله الکترومغناطیسی درکار رادارها
To put ones nose into other peoples affairs . درکار دیگران فضولی کردن
stick پیچ درکار تحمل کردن
There must be a catch(trick)in it. باید حقه ای درکار باشد
dummies دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
dummy دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
de jure recognition شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد
opened تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
resumes شروع مجدد برنامه ازنقط های که ترک شده بود , بدون تغییرداده
opens تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
automatic توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی
automatics توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی
jump instruction دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
halt دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود
halted دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود
resume شروع مجدد برنامه ازنقط های که ترک شده بود , بدون تغییرداده
halts دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود
resumed شروع مجدد برنامه ازنقط های که ترک شده بود , بدون تغییرداده
resuming شروع مجدد برنامه ازنقط های که ترک شده بود , بدون تغییرداده
open تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
There is some hocus – pocus . I smell a rat . Ther is a trick in it . کلکی درکار باید باشد ( هست )
supererogation زیاده روی درکار خوش خدمتی
Something is wrong. عیبی درکار [این موضوع] است.
machines زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machine زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machined زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
warm start شروع مجدد برنامه که متوقف شده بود ولی بدون از دست دادن داده
api مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
peeking فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peek فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeks فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeked فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
applesoft basic نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد
expanded memory system ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
scroll که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
scrolls که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
one must نمیتوان گفت
it is hard to say نمیتوان گفت
recycling برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
unconditional دستوری که کنترل را از یک بخش برنامه به دیگری منتقل میکند , بدون بستگی داشتن به وقوع شرایط ی .
recycle برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycles برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
float اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
floats اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
floated اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
quantum valebat در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
there is no mistaking نمیتوان اشتباه کرد
demonstration نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
unmodified instruction دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
demo نشان دادن آنچه یک برنامه کاربردی میتواند انجام دهد بدون پیاده سازی تمام توابع
demonstrations نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
addersser or or نامه نویس عریضه نویس
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
public international law حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
machine address آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیلهای دستیابی دارد. مقایسه شود با آدرس اندیس #INDEX ADDRESS
logo یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض میکند استفاده کننده به انواعی ازترمینالهای گرافیکی دسترسی دارد لوگو
postliminum قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
it is hard to say به اسانی نمیتوان قضاوت کرد
this report is incredible این گزارش را نمیتوان باورکرد
nemo tenetur ad impossible هیچ کس را نمیتوان به انجام کار
we cannot undo the past چیز گذشته را نمیتوان برگرداند
null cycle زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
isolating فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolate فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
insert مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com