Dictiornary-Farsi | کوتاه شدگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
shortening	کوتاه شدگی
detruncation	کوتاه شدگی


Other Matches

gelation	بسته شدگی سفت شدگی
imminution	کم شدگی باریک شدگی
blast	منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts	منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge	نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
pantywaist	شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn	جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
short quard	سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
necks	نخ شدگی
erection	شق شدگی
erections	شق شدگی
dostortion	کج شدگی
neck	نخ شدگی
the mast has raked	کج شدگی
embeddeness	حک شدگی
depressions	کم شدگی
bottling	نخ شدگی
geniculation	خم شدگی
depression	کم شدگی
carburization	پودر شدگی
lateral yield	له شدگی جانبی
fading	محو شدگی
paralysation	فلج شدگی
congestion	جمع شدگی
smelting	ذوب شدگی
bronchocele	بزرگ شدگی
concretion	سفت شدگی
scarlet	سرخ شدگی
comminution	خرد شدگی
acceptability	قبول شدگی
coagulation	دلمه شدگی
crookedness	انحناء و کج شدگی
damnation	لعنت شدگی
coupling	جفت شدگی
incalescence	گرم شدگی
shrinkage	چروک شدگی
invagination	غلاف شدگی
gasification	تبخیر شدگی
polarization	قطبی شدگی
tight coupling	جفت شدگی
blot	پاک شدگی
necking	باریک شدگی
translocation	جابجا شدگی
acetification	ترش شدگی
nigrescence	سیاه شدگی
elongation	دراز شدگی
turn over	واژگون شدگی
sprains	رگ برگ شدگی
depressions	گود شدگی
depression	گود شدگی
occlusion	بسته شدگی
sprain	رگ برگ شدگی
sprained	رگ برگ شدگی
expulsion	بیرون شدگی
expulsions	بیرون شدگی
liquescence	مایع شدگی
strobilation	باریک شدگی
occlusion	جفت شدگی
encrustations	دلمه شدگی
encrustation	دلمه شدگی
contractions	جمع شدگی
contraction	جمع شدگی
pairing	جفت شدگی
petrification	سنگ شدگی
leakages	فاش شدگی
leakage	فاش شدگی
blotting	پاک شدگی
blotted	پاک شدگی
blots	پاک شدگی
spraining	رگ برگ شدگی
pucker	جمع شدگی
homogenization	هم جنس شدگی
diffusion	پخش شدگی
offsetting	دوخم شدگی
offset	دوخم شدگی
gelidity	بسته شدگی
erasure	پاک شدگی
conglomerations	گلوه شدگی
flocculence	قلنبه شدگی
conglomeration	گلوه شدگی
dispersion	پخش شدگی
puchery	جمع شدگی
puckering	جمع شدگی
puckered	جمع شدگی
pulverization	خرد شدگی
purler	پرت شدگی از سر
fixedness	تثبیت شدگی
hardening	سفت شدگی
expurgation	پاک شدگی
removal	جدا شدگی
expunction	پاک شدگی
eviration	هذیان زن شدگی
recvrvature	دولا شدگی
narrowing	تنگ شدگی
diminution	کم شدگی تحقیر
puckers	جمع شدگی
choking	اب بند شدگی
desuetude	موقوف شدگی
intensification	افزون شدگی
locking	قفل شدگی
flagginess	ول شدگی اویختگی
dilution	رقیق شدگی
scleriasis	سفت شدگی
hybridization	هیبرید شدگی
petrifaction	سنگ شدگی
distotion factor	ضریب کج شدگی
sclerosis	سخت شدگی
accru	اجتماع فراهم شدگی
depression	گود شدگی فرودافت
malposition	جابجا شدگی جنین
gerontomorphosis	پیر شدگی نژاد
varicosity	گشاد شدگی سیاهرگ
scleroma	سفت شدگی بافتها
scloroderma	سفت شدگی پوست
depressions	گود شدگی فرودافت
sclerosis	سفت شدگی بافتها
edge triggered	با رها شدگی لبهای
encephalomalacia	نرم شدگی مغز
shrinks	انقباض چوروک شدگی
shrinkage	وابست جمع شدگی
digression	پرت شدگی ازموضوع
hyperostosis	کلفت شدگی استخوان
degree of shrinkage	ضریب جمع شدگی
constrictions	فشار تنگ شدگی
constriction	فشار تنگ شدگی
shrinkage stress	خستگی جمع شدگی
disseisin	محروم شدگی ازتصرف
shrinking	انقباض چوروک شدگی
maladies	فاسد شدگی بیماری
malady	فاسد شدگی بیماری
shrinkage coefficient	ضریب جمع شدگی
supersession	جانشینی لغو شدگی
hepatization	سفت شدگی بافته
yielding	تسلیم شدگی فلز
delusion of control	هذیان کنترل شدگی
diffraction broadening	پهن شدگی پراشی
shrink	انقباض چوروک شدگی
breaking	پاره گی قطع شدگی
erethism	تحریک شدگی زیاد
erasure	حک جای پاک شدگی
condensation	جمع شدگی تکاثف
domesticity	زندگانی خانگی رام شدگی
coupling	جفت شدگی اتصال درگیری
strobilization	تشکیل رشته باریک شدگی
fixations	خیره شدگی تعلق خاطر
fixation	خیره شدگی تعلق خاطر
shrinkage prevention	وسیله جلوگیری از جمع شدگی
scoliosis	کج شدگی تیره پشت ازپهلو
enlarged tonsils	بزرگ شدگی لوزه ها [پزشکی]
dipole dipole coupling	جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
scrappiness	اوراق شدگی ستیزه جویی
dc coupling	جفت شدگی جریان مستقیم
depigmentation	بیرنگ شدگی رنگ رفتگی
incarcerated hernia	جمع شدگی کیسه فتق
senile keratosis	کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
individuation	تک شدگی تشخیص فرد در جمع شخصیت
hydrargyia or rism	مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
hurdle step	جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
budding	تولید مثل غیرجنسی از طریق ایجاد قلمبه شدگی در بخشی از بدن جاندار
linter	ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
self insurance	بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
lobation	قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
couplement	عمل امتزاج و جفت کردن جفت شدگی
acceptance test	آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
dumpy	کوتاه
pygmies	قد کوتاه
curtal	کوتاه
pygmies	کوتاه
stunts	کوتاه
stunting	کوتاه
miniature	کوتاه
stunt	کوتاه
miniatures	کوتاه
pigmies	کوتاه
curt <adj.>	کوتاه
fleeting <adj.>	کوتاه
short <adj.>	کوتاه
succinct <adj.>	کوتاه
down	کوتاه
pigmy	قد کوتاه
pigmy	کوتاه
pygmy	قد کوتاه
pygmy	کوتاه
concise <adj.>	کوتاه
pigmies	قد کوتاه
dwarfish	کوتاه
stockier	کوتاه
synoptic	کوتاه
concise	کوتاه
scut	دم کوتاه
bas relif	کوتاه
shorter	کوتاه
of short duration	کوتاه
shortest	کوتاه
short	کوتاه
puny	قد کوتاه
low	کوتاه
stockiest	کوتاه
stocky	کوتاه
little	کوتاه