Dictiornary-Farsi | کوته نمایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 166 (8 milliseconds)

English	Persian
foreshortening	کوته نمایی


Other Matches

spectroscopic binary	دوتایی طیف نمایی دوتایی بیناب نمایی
small minded	کوته نظر
narrow mindedly	کوته نظرانه
narrow minded	کوته فکر
low browed	کوته جبین
smugly	کوته نظر
abbreviations	کوته سازی
abbreviation	کوته سازی
localism	کوته بینی
small-minded	کوته نظر
prudery	کوته فکری
smug	کوته نظر
provincial	کوته فکر
provinciality	کوته فکری
shallow brained	کوته نظر
dogmatic	کوته فکر
short circuit	کوته مداری
parochial	کوته نظر
sectarian	کوته بین
short sighted	کوته بین
short sighted	کوته نظر
illiberal	کوته فکر
smugness	کوته نظر
prudes	کوته فکر
one idead	کوته فکر
laconicism	کوته سخنی
insularism	کوته فکری
parochialism	کوته نظری
low minded	کوته فکر
infantilism of thought	کوته فکری
gnomical	کوته سخن
low minded	کوته نظر
low-minded	کوته فکر
low-minded	کوته نظر
Lilliputian	کوته فکر
narrow-minded	کوته فکر
fanaticism	کوته فکری
provincialism	کوته فکری
laconism	کوته نویسی
laconicism	کوته نویسی
prude	کوته فکر
small-minded opinions	عقاید کوته نظر
swinging cross	کوته مداری وزشی
short sighted	ناشی از کوته نظری
hidebound	خودرای کوته نظر
narrowest	محدود کردن کوته فکر
laconism	کوته سخنی سخن پر مغز
short sight	نزدیک بین کوته نظر
bigmouth	آدم پرحرف و کوته بین
narrowed	محدود کردن کوته فکر
narrow	محدود کردن کوته فکر
narrower	محدود کردن کوته فکر
male protest	نر نمایی
exponential	نمایی
bimodal	دو نمایی
aberration	کج نمایی
effeminacy	زن نمایی
squalidity	بد نمایی
squalidness	بد نمایی
unimodal	یک نمایی
shabbiness	نخ نمایی
seediness	بد نمایی
modals	نمایی
modal	نمایی
prewetting	پیش تر نمایی
maculation	ملوث نمایی
tokenism	نمونه نمایی
transparecy	پشت نمایی
transparence	پشت نمایی
illusionism	سه بعد نمایی
slow motion	کند نمایی
verisimilitude	راست نمایی
masculine protest	نرینه نمایی
master stroke	هنر نمایی
saber rattling	قدرت نمایی
puppyhood	خود نمایی
sanctified airs	مقدس نمایی
puppydom	خود نمایی
sanctimoniousness	مقدس نمایی
sanctimony	مقدس نمایی
stereoscopics	برجسته نمایی
pretentiousness	خود نمایی
showiness	خود نمایی
sightliness	خوش نمایی
pearliness	مروارید نمایی
spectroscopy	طیف نمایی
spectroscopy	بیناب نمایی
illusionism	عمق نمایی
holographic image	نمایی از شی سه بعدی
notoriety	انگشت نمایی
death feigning	مرده نمایی
data display	داده نمایی
grins	دندان نمایی
characterization	منش نمایی
boldfacing	درشت نمایی
exhibitionism	عورت نمایی
grinning	دندان نمایی
grinned	دندان نمایی
grin	دندان نمایی
magnifications	بزرگ نمایی
magnifications	درشت نمایی
likelihood	درست نمایی
magnification	بزرگ نمایی
magnification	درشت نمایی
playing dead	مرده نمایی
dichroism	دو رنگ نمایی
grandiosity	بزرگ نمایی
transparencies	پشت نمایی
exponential rate	اهنگ نمایی
exponential rate	نرخ نمایی
exponential function	تابع نمایی
exponential distribution	توزیع نمایی
flares	خود نمایی
exponential curve	منحنی نمایی
pleading	برهان نمایی
ostentation	خود نمایی
flare	خود نمایی
exponent bias	پیشقدر نمایی
transparency	پشت نمایی
characterizes	منش نمایی کردن
characterized	منش نمایی کردن
characterises	منش نمایی کردن
characterising	منش نمایی کردن
characterize	منش نمایی کردن
characterised	منش نمایی کردن
to prank out oneself	خود نمایی کردن
parading	خود نمایی کردن
paraded	خود نمایی کردن
parades	خود نمایی کردن
woolliness	پشم نمایی پرپشمی
parade	خود نمایی کردن
to cut a dash	خود نمایی کردن
characterizing	منش نمایی کردن
masterstroke	هنر نمایی شاهکار
maximum liklihood	درست نمایی بیشینه
likelihood ratio	بهر درست نمایی
ebullioscopy constant	ثابت غلیان نمایی
direction indicator	دستگاه جهت نمایی
magnification factor	عامل درشت نمایی
circular dischroism	دو رنگ نمایی دورانی
prink	خود نمایی کردن
lateral magnifying power	درشت نمایی جانبی
masterstrokes	هنر نمایی شاهکار
floating point calculation	محاسبات اعداد نمایی یا علمی
perspectives	عمق نمایی چشم انداز
perspective	عمق نمایی چشم انداز
powers	درشت نمایی قدرت دوربین
powering	درشت نمایی قدرت دوربین
powered	درشت نمایی قدرت دوربین
power	درشت نمایی قدرت دوربین
panchromatic emulsion	امولسیون تمام رنگ نمایی
magnification	بزرگ سازی درشت نمایی
magnifications	بزرگ سازی درشت نمایی
maximum likelihood method	روش حداکثر درست نمایی
time constant of an exponential quantity	ثابت زمانی یک کمیت نمایی
resolution	قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
resolutions	قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
pedantic	وابسته به عالم نمایی وفضل فروشی
sandbar	جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
to have short views	د راندیشه حال بودن وبس کوته نظر بودن
hypsographic map	نقشههای عوارض نمایی که ارتفاع نقاط در ان از سطح دریا تعیین شده است
hypsometric diagram	طرح منظری عوارض نمایی که عوارض در ان با سایه زدن مشخص شده باشد
animation	ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
animations	ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
cheneau	[ناودان با نیم نمایی از قرنیز پیچ در پیچ]