English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (7 milliseconds)
English Persian
hay cock کومه مخروطی از علف خشک علف
Search result with all words
haycock کومه مخروطی که ازعلف خشک درست میشود
Other Matches
normal slump درازمایش افت مخروطی بتن حالتی است که بتن پس ازنشست شکل مخروطی ناقص خود را حفظ کند
polyconic grid سیستم شبکه بندی مخروطی سیستم مختصات مخروطی
heap کومه
pile کومه
heaping کومه
piled کومه
heaps کومه
rick کومه
stack کومه
ricking کومه
ricks کومه
dollop کومه
dollops کومه
ricked کومه
stacked کومه
stacks کومه
haycock کومه علف
stack کومه کردن
stacked کومه کردن
stacks کومه کردن
ricks کومه کردن
congeries انبوه کومه
rick کومه کردن
coacervate کومه شده
ricked کومه کردن
ricking کومه کردن
haystack کومه علف خشک
wheat stack خرمن کومه گندم
hay stack کومه علف خشک
hayrick کومه علف خشک
haystacks کومه علف خشک
cones مخروطی
conic مخروطی
cone shape مخروطی
fusiform مخروطی
spiry مخروطی
conical مخروطی
cone مخروطی
paraboloid قطع مخروطی
conoid شبه مخروطی
conicalness شکل مخروطی
conical spring فنر مخروطی
conical scanning تقطیع مخروطی
conical antenna انتن مخروطی
conic sections مقاطع مخروطی
conic section مقطع مخروطی
hyperbola طرح مخروطی
conoid مخروطی شکل
conoidal مخروطی شکل
cramwheel دنده مخروطی
cone ساختمان مخروطی
gothic arch طاق مخروطی
nun buoy بویه مخروطی
lip angle زاویه مخروطی
reduction crusher سنگشکن مخروطی
hollow cone charge خرج مخروطی
tail cone دنباله مخروطی
taper off مخروطی شدن
fusion cone مخروطی اتصال
exhaust cone مخروطی اگزوز
double cone insulator مقره دو مخروطی
cone shaped مخروطی شکل
conoidal شبه مخروطی
spires منار مخروطی
spire منار مخروطی
chamfered end راس مخروطی
chamfered end نوک مخروطی
cone antenna انتن مخروطی
conical مخروطی شکل
cone pulley صفحه مخروطی
conical کله قندی مخروطی
metal cone tube لامپ مخروطی فلزی
spires تاجک مخروطی کلیسا
automatic lathe for taper turning ماشین تراش مخروطی
sharpshooter زنجره دارای سر مخروطی
strobilus گل اذین مخروطی شکل
spire تاجک مخروطی کلیسا
timken bearing یاطاقان غلطکی مخروطی
epi [مناره مخروطی کلیسا]
helm [تاج مخروطی کلیسا]
conifers که میوه مخروطی دارند
conifer که میوه مخروطی دارند
bevel gear چرخ دنده مخروطی
erlenmeyer flask تنگ مخروطی ازمایشگاه
drill socket [مخروطی سه نظام مته]
bevel gear چرخ دندانه مخروطی
bevel gearing گیربکس دنده مخروطی
countersink خزینه مخروطی کردن
conical scanning انتشار مخروطی امواج
cone crusher سنگ شکن مخروطی
bevel gear drive جعبه دنده مخروطی
conical head lubricating nipple گریس خور مخروطی
cone type face milling cutter فرز نوع مخروطی
tepee خیمه مخروطی سرخ پوستان
countersink خزینه دار کردن مخروطی
tepees خیمه مخروطی سرخ پوستان
stylographic pen سرمدادی خودنویسی که نوک مخروطی دارد
bevel gear grinder دستگاه سنگ چرخ دندانه مخروطی
helical tooth bevel gear چرخ دنده مخروطی با دندانه حلزونی
double cone [ابزار بند رومی مخروطی شکل]
bevel gear planer دستگاه رنده چرخ دندانه مخروطی
bevel gear generator ماشین رنده چرخ دنده مخروطی
rods and cones [in the retina] یاخته های استوانه ای و مخروطی [در شبکیه چشم]
gutta تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
conoid [فرمی مخروطی شکل در طاق های گوتیک]
wickiup کلبه حصیری مخروطی شکل سرخ پوستان
dimpling پخدار کردن مخروطی ورقات نازک فلزی
nose cone دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
bevel gear hob دستگاه فرز غلطکی چرخ دندانه مخروطی
cone هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
drop [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
cones هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
bezel حلقه لغزنده مخروطی شکل شیشه ساعت را در جای خودنگه میدارد
piled توده کردن کومه کردن
pile توده کردن کومه کردن
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
policonic projection سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
cone of silence مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
lambert projection سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
spires نوک تیز شدن مخروطی شدن
spire نوک تیز شدن مخروطی شدن
tapered باریک شدن مخروطی شدن
tapers باریک شدن مخروطی شدن
taper باریک شدن مخروطی شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com