English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (5 milliseconds)
English Persian
spring coupling کوپلینگ فنری
Other Matches
coupling کوپلینگ
direct coupling کوپلینگ مستقیم
automatous فنری
elastic فنری
springy فنری
whippy فنری
latch needle فنری
flexible roller bearing رولبرینگ فنری
fahnestock clip گیره فنری
hydrospring فنری روغنی
farthingale دامن فنری
eyeglass عینک فنری
elastic pavement روسازی فنری
door latch چفت فنری
bouncy فنری پس جهنده
recoils فنری بودن
recoiling فنری بودن
lanternfolding فانوس فنری
scarificator نشتر فنری
spring washer واشر فنری
spring suspension تعلیق فنری
spring pressure gage فشارسنج فنری
spring power hammer چکش فنری
spring plate صفحه فنری
spring mattress دشک فنری
spring contact کنتاکت فنری
spring balanced ترازوی فنری
spring balance تعادل فنری
snap switch کلید فنری
recoiled فنری بودن
recoil فنری بودن
elasticity خاصیت فنری
snapping گیره فنری
snaps گیره فنری
spring حالت فنری
spring فنر فنری
springs حالت فنری
hardboard تخته فنری
springs فنر فنری
snap گیره فنری
washers پولک فنری
latches شب بند فنری
snapped گیره فنری
latch شب بند فنری
washer پولک فنری
spring loaded دارای حالت فنری
spring tester دستگاه ازمایش فنری
elastic فنری سبک روح
lock spring قاب ساعت فنری
springiness خاصیت فنری ارتجاع
hydrospring دستگاه فنری روغنی
springs حالت فنری داشتن
resilient نشان دهنده فنری
tongues زبانه فنری کوچک
avalement حالت فنری زانو
dandy cart چرخ فنری شیرفروشان
spring حالت فنری داشتن
gate قسمت فنری قلاب کوهنوردی
gates قسمت فنری قلاب کوهنوردی
spring loaded فنری کلید ناپایدار در مخابرات
lilt خوش نوا جهش یا حرکت فنری
lilts خوش نوا جهش یا حرکت فنری
barrel chair صندلی فنری که پشتش سفت ومقعر است
catapult هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapults هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
impact چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
impacts چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
elasticity خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
hoopskirt دامن وپیراهن فنری زنها دامن ژوپن
modulus of elasticity ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com